بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 11-04-2009
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عشق گوید فارغ از بود و نبودم
عقل گوید من نظام کایناتم
عشق گوید رسته از قید جهانم
عقل گوید کشف معقولات خوانم
عشق گوید علم مجهولات دانم
عقل گوید از خطرها می رهانم
عشق گوید در خطرها من امانم
عقل گوید رهنما و راه دانم
عشق گوید من به راهی بی نشانم
عقل گوید من نشان افتخارم
عشق گوید بی نشانی خاکسارم
عقل گوید عالم و صاحب کمالم
عشق گوید من به دنبال وصالم
عقل گوید اهل فن و هوشیارم
عشق گوید با فنونت نیست کارم
عقل گوید من خبیر و نکته دانم
عشق گوید بی خبر از این و آنم
عقل گوید اهل بحث و قیل و قالم
عشق گوید من قرین وجد و حالم
عقل گوید من چراغ تیره روزم
عشق گوید نوربخش دل فروزم
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 11-04-2009
passenger1358 passenger1358 آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Oct 2009
نوشته ها: 12
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

جز درغم تو قدم نداریم غم دار تواییم وغم نداریم
درعالم اگرچه سست خیزی بر کوچگه رحیل تیزیم
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 11-04-2009
passenger1358 passenger1358 آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Oct 2009
نوشته ها: 12
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

جز درغم تو قدم نداریم غم دار تواییم وغم نداریم
درعالم اگرچه سست خیزیم بر کوچگه رحیل تیزیم
املا تصحیح شد
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 11-04-2009
546382 آواتار ها
546382 546382 آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
نوشته ها: 35
سپاسها: : 0

4 سپاس در 4 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شمعیم و خوانده ایم خط سرنوشت خویش
مارا برای سوزو گداز آفریده اند
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 11-15-2009
aram_53 آواتار ها
aram_53 aram_53 آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: فرهمند
نوشته ها: 16
سپاسها: : 0

3 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شب وداع

سالها میگذرد از شب تلخ وداع

از همان شب که تو رفتی و به چشمان پر از حسرت من خندیدی

تو نمیدانستی

تو نمی فهمیدی

که چه رنجی دارد با دل سوخته ای سر کردن

رفتی و از دل من روشنایی ها رفت

لیک بعد از ان شب

هر شبم را شمعی روشنی می بخشید

بر غمم می افزود

جای خالی تو را میدیدم

می کشیدم آهی از سر حسرت و درد

و می خندیدم به وفای دل تو

و به خوش باوری این دل بیچاره خود

ناگهان یاد تو می افتادم

باز می لرزیدم

گریه سر می دادم

خواب می دیدم من که تو بر میگردی

تا سر انجام شبی سرد و بلند

اشک چشمان سیاهم خشکید

آتش عشق تو خا کستر شد

یاد تو در دل من پرپر شد

اندکی بعد گذشت

اینک این من...تنها...دستهایم سرد است

قدرتم نیست دگر...تا که شعری گویم

گر چه تنها هستم

نه به دنبال توام

نه تو را می جویم

حال می فهمم من...چه عبث بود آن خواب

کاش می دانستم عشق تو می گذرد

تو چه آسان گفتی دوستت دارم را

و چه آسان رفتی...

کاش می فهمیدی وسعت حرفت را

آه...افسوس چه سود

قصه ای بود و نبود ...

ویرایش توسط aram_53 : 11-15-2009 در ساعت 07:29 AM
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 11-04-2009
546382 آواتار ها
546382 546382 آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
نوشته ها: 35
سپاسها: : 0

4 سپاس در 4 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شمع پس از کشتن پروانه گریست
قاتل از گریه بیجا گنهش پاک نشد
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 11-04-2009
546382 آواتار ها
546382 546382 آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
نوشته ها: 35
سپاسها: : 0

4 سپاس در 4 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید
آه عاشق زود گیرد دامن معشوق را
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 11-04-2009
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خاطرم نیست تو از بارانی،
یا که از نسل نسیم؟
هر چه هستی گذرا نیست هوایت، بویت،
فقط آهسته بگو:
با دلم می مانی؟..
__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 11-05-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عشق از من و نگاه تو تشکیل می‌شود
گاهی تمام من به تو تبدیل می‌شود
وقتی به داستان نگاه تو می‌رسم
یکباره شعر وارد تمثیل می‌شود
ای عابر بزرگ که با گامهای تو ...
از انتظار پنجره تجلیل می‌شود
تا کی سکوت و خلوت این کوچه‌های سرد
بر چشم های پنجره تحمیل می‌شود؟
آیا دوباره مثل همان سالهای پیش
امسال هم بدون تو تحویل می‌شود؟
بی شک شبی به پاس غزلهای چشم تو
بازار وزن و قافیه تعطیل می‌شود
آن روز هفت سین اهورایی بهار
موعود! با سلام تو تکمیل می‌شود
(زهرا بیدکی)
__________________
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 11-06-2009
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


دل من دیر زمانی است که می پندارد
دوستی نیز گلی است
مثل نیلوفر و ناز
ساقه ترد و ظریفی دارد
بی گمان سنگدل است آنکه روا میدارد
جان این ساقه نازک را
دانسته
بیازارد

در ضمیری که ضمیر من و توست
از نخستین دیدار
هر سخن هر رفتار
دانه هائی است که می افشانیم
برگ و باری است که می رویانیم
آب و خورشید و نسیمش (مهر)است
گر بدانگونه که بایست به بار آید
زندگی را به قشنگترین چهره بیاراید
آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف
که تمنای وجودت همه او باشد و بس
بی نیازت سازد از همه چیز و همه کس

زندگی گرمی دل های به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست

در ضمیرت اگر این گل ندمیده است هنوز
عطر جان پرور عشق
گر به صحرای نهادت نوزیده است هنوز
دانه ها را باید از نو کاشت
آب و خورشید و نسیمش را از مایه جان
خرج می باید کرد
رنج می باید برد
دوست می باید داشت

با نگاهی که در آن شوق بر آرد فریاد
با سلامی که در آن نور ببارد لبخند
دست یکدیگر را
بفشاریم به مهر
جام دل هامان را
مالامال از یاری غمخواری
بسپاریم به هم
بسرائیم به آواز بلند
شادی روی تو
ای دیده به دیدار تو شاد
باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست
تازه
عطر افشان
گلباران باد

//فریدون مشیری
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 09:58 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها