بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[shokofe]

من از بازوی خود دارم بسی شکر
که زور مردم آزاری ندارد

[ROJINAjoON]

دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مرحم با اوست

[hossein]

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است

همواره مرا کوی خرابات مقام است

[اهورا]

تو بدری و خورشید تو را بنده شده‌ست
تا بندهٔ تو شده‌ست تابنده شده‌ست

[فرگل]

تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از اين طرفه‌تر برانگيزد

[اهورا]

در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است
این از لب یار خواه و آن از لب جام

[ROJINAjoON]

مقام عیش میسر نمیشود بی رنج
بلی به حکم بلا بسته اند عهد الست

[فرگل]

ترسم اين قوم که بر دردکشان می‌خندند
در سر کار خرابات کنند ايمان را

[ROJINAjoON]

از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم

خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید

[مهبا]

دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس

نسیم روضه شیراز پیک راهت بس