بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > تاریخ

تاریخ تمامی مباحث مربوط به تاریخ ایران و جهان در این تالار

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 11-18-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


28 آبان ماه هجري خورشيدي

بهرام پنجم و مسئله به شاهي رسيدن او

تصوير بهرام بر سکه اش در پي كشته شدن يزدگرد يكم شاه ساساني وقت با لگد اسب در نزديكي نيشابور در سال 420 ميلادي، هجدهم نوامبر بهرام پسر او (بهرام گور) خود را بهرام پنجم شاه ايران خواند. شاپور برادر بزرگ بهرام قبلا در يك درگيري كشته شده بود و نرسي برادر مياني، مقام پادشاهي را نمي پذيرفت و بزرگان ايران با شاه شدن بهرام موافق نبودند. يكي از دلايل مخالفت بزرگان اين بود كه مادر او سوشندخت، يك بانوي ايراني يهودي بود. بزرگان ايران (به نوشته مورخان اروپايي: طبقه گرنديز، و يا گراندس) در دوران سلطنت 21 ساله يزدگرد نسبت به پيروان اديان ديگر، بسيار حساس شده بودند زيرا كه يزدگرد وسيعا به مسيحيان قلمرو ايران آزادي مذهبي و اجازه تاسيس كليسا و حتي تبليغ داده بود (يهوديان از زمان كوروش بزرگ از چنين آزادي برخوردار بودند) و موبدان زرتشتي كه با اين همه تسهيلات موافق نبودند او را «يزدگرد گناهكار» مي خواندند. در دوران ساسانيان، روحانيون زرتشتي، سرداران و سالاران ارتش و سران خاندانها را «بزرگان» خطاب مي كردند كه به باور زبانشناسان تاجيك، واژه «گراندس» در زبانهاي لاتين از واژه «گران زا = گرانزاد» پارسي ميانه متداول در «دره زرافشان» گرفته شده است يعني بزرگ و بزرگ بودن، و «بزرگي» در ايران دوران ساسانيان بر پايه ثروت و داشتن سرمايه نبود؛ بلكه معلومات، ايراندوستي و فداكاري در راه ميهن و هموطنان و پيروي راسخ از آيين ايرانيان و علاقه مندي به فرهنگ ايراني ملاك «بزرگي» بود (تقريبا معادل اشرافيت در اروپاي قرون وسطا و جديد تا انقلاب فرانسه، كه سرمايه داران «اشراف» خوانده نمي شدند و بورژوا بودند).
بزرگان وقت ايران از آن هراس داشتند كه بهرام با داشتن مادري يهودي، همانند پدرش وسيعا آزادي مذهب بدهد. به علاوه، آموزگار نظامي او، منذر ابن نعمان (حكمران حيره، منطقه اي در جنوب كوفه و چسبيده به آن كه طايفه لخميون در آنجا زندگي مي كردند و عربستان ايران خوانده مي شد) يك مسيحي بود. با اين تصور، بزرگان ايران شاهزاده اي به نام «خسرو» را به عنوان شاه اعلام كردند. ولي بهرام كه مردي نظامي و دلاور بود و در ارتش هواداران فراوان داشت بر آنان غلبه كرد. درباره شاه شدن بهرام داستانسرايي بسيار شده است، ازجمله اين كه تاج سلطنتي را ميان دو شير قرار دادند تا هركدام (بهرام و يا خسرو) كه آن را به دست آورد؛ شاه شود كه بهرام به ميان شيرها رفت و تاج را ربود.
بهرام با اين پيروزي، سياست پدر (دادن آزادي مذهبي) را در پيش نگرفت و به خواست موبدان به آذربايجان رفت و نسبت به آتشكده «آذر گشنسپ» مستقر در منطقه گزن (جزن) اداي احترام كرد. بهرام كه 17 سال و چند ماه سلطنت كرد، براي راضي نگداشتن موبدان، حتي خودمختاري تاريخي ارمنستان (از زمان داريوش بزرگ) را لغو كرد و آن را به صورت يك ساتراپي (استان) درآورد. بهرام روميان را هم كه درصدد حمايت از مسيحيان قلمرو ايران برآمده بودند، در جنگ شكست سخت داد و هپتالها را از مرزهاي شمالشرقي ايران (مرزهاي منطقه سغديانا و در آن زمان شامل همه تاجيكستان امروز، بخارا، سمرقند، خوارزم، بلخ و ...) بيرون راند. بهرام در سال 438 ميلادي در جريان شكار گور ناپديد شد و ايرانيان نزديك به دو سال او را زنده مي پنداشتند و شاه تازه انتخاب نكردند. برخي از مورخان حدس زده اند كه به باتلاقهاي زاينده رود فرو رفته باشد. فردوسي درباره مرگ بهرام گفته است: بهرام كه گور مي گرفتي همه عمر ـ ديدي كه چگونه گور بهرام گرفت.
طبري مورخ شهير ايران (متولد آمل مازندران) از بهرام پنجم به عنوان شاهي آبادگر نام برده كه هر جا توانسته بود باغ ملي (بوستان عمومي) و ساختمان دولتي به وجود آورده بود. كاخ ساسانيان در سروستان (استان فارس) از يادگارهاي دوران بهرام پنجم است.


امپراتوري ايران در دوران ساسانيانروزي كه مجلس روسيه متن قرارداد تقسيم ايران را دريافت كرد! 18 نوامبر سال 1907 ايسفولسكي وزير امور خارجه وقت روسيه متن قرارداد انگلستان و روسيه منعقد در 31 اوت همين سال مبني بر تقسيم ايران ميان خود را به پارلمان تازه تاسيس روسيه (دوما) جهت اطلاع تسليم كرد. اين قرارداد كه بدون توجه به استقلال ايران كه 12 قرن قدرت اول و يا يكي از دو قدرت برتر جهان و از لحاظ ادبيات و معارف تا قرن هفدهم در سطوح بالا قرار داشت تنظيم و به اجرا گذارده شده بود در سن پترزبوگ به امضا رسيده بود.
طبق اين قرارداد، ايران به دو منطقه نفود انگلستان و روسيه و يك منطقه حايل (بيطرف) تقسيم شده بود كه در منطقه نفوذ روسيه كه از قصر شيرين تا مرز ايران و افغانستان در شمال شرقي خراسان بود، روسها قراقخانه و در منطقه سهم انگلستان كه شامل سراسر جنوب، و شرق ايران از بيرجند به پايين بودانگليسي ها يك نيروي نظامي متعلق به خود به نام پليس جنوب (اس.پي.آر) مستقر ساختند و بناي هر گونه مداخله را گذاردند. با انعقاد و اجراي اين قرارداد كه با ميانجي گري فرانسه به انجام رسيد اختلافات مستعمراتي روسيه و انگلستان بر طرف شد و اين دو دولت و فرانسه بر ضد آلمان و اتريش و ايتاليا متحد شدند.
كارگردان بعدي سلطه انگلستان بر ايران «لرد كرزن» معاون و بعدا وزير امور خارجه انگلستان بود كه قبل از قبول مقام دولتي؛ درباره ايران، افغانستان و آسياي ميانه مطالعات و تحقيقات فراوان كرده بود و كارشناس اين منطقه بود. هم او بود كه طرح تحت الحمايه كردن ايران (قرارداد 1919 معروف به وثوق الدوله) را تهيه كرده بود و ....
__________________
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 11-18-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


18 نوامبر ميلادي

دماغه اميد نيك» سرآغاز استعمار خاور زمين

وسکو داگاما 18 نوامبر سال 1488 بارتولومو دياز ، دريانورد پرتغالي ، به منتهي اليه قاره افريقا رسيد و آنجا را كه دو اقيانوس اطلس و هند با هم تلاقي مي كنند دماغه توفانها نام نهاد، ولي پس از بازگشت به پرتغال و دادن گزارش كار خود به پرنس جان دوم رئيس كشور پرتغال، جان دوم نام دماغه كه باب تازه اي را به روي اروپاييان مي گشود به «دماغه اميد نيك» تغيير داد كه هنوز به همين نام باقي است.
سران پرتغال از جمله جان دوم و مانوئل كه انديشه هاي پرنس هانري (هانري دريانورد) را با حرارت تمام دنبال مي كردند پس از تصرف انگولا در غرب افريقا در سال 1484 به فكر يافتن راه دريايي هند از جنوب افريقا پرداخته بودند.
ماموريت دياز دو سال طول كشيد و وي در بازگشت به ليسيون به پرنس جان دوم گزارش داد كه با نزديك شدن به جنوب آفريقا ستاره شمال ناپديد شد و دماغه، منطقه اي توفاني است كه او مجبور به عبور زيگزاگ از آن شد و مسافت كوتاهي را در 13 روز طي كرد، آن طرف دماغه مردمي زندگي مي كنند كه تمدن بالاتري دارند و به زباني ديگر تكلم مي كنند.
رئيس كشور پرتغال پس از دريافت اين گزارش و تنظيم نقشه دريايي بر پايه مدار و نصف النهار، در سال 1497 «وسكو داگاما» را كه يك نظامي دريانورد بود با چهار كشتي مجهز به 20 توپ و 170 تفنگدار روانه هند كرد كه اين گروه 22 نوامبر سال 1497 از دماغه اميد نيك گذشت و از طريق موزامبيك و مومباسا و با كمك يك راهنماي هندي به نام ابومجيد كه با او در يك بندر افريقاي شرقي آشنا شده بودند و يك دريانورد بود 23 ماه مه سال 1488 تقريبا يك سال پس از ترك ليسيون به ساحل غربي هند در «كاليكت» رسيد. به اين ترتيب، وي و همراهانش اولين اروپاييان بودند كه از طريق دريا به هند رسيده بودند، كريستف كلمب شش سال پيشتر (1492) براي يافتن راه دريايي هند از طريق درياهاي غرب به قاره آمريكا رسيده بود، وي از سوي اسپانيا مامور اين كار شده بود.
داگاما با پرداخت رشوه و دادن هديه از تحريك حكمران محلي در هند به دشمني با خود پيشگيري كرده و ماندگار شده بود.
وي در بازگشت به پرتغال گزارش كرد كه مسلمانان شرق عمدتا نسبت به مسيحي بودن آنان عكس العمل نشان مي دادند تا اروپايي بودنشان.
داگاما در سفر دوم براي ايجاد پايگاهي در ساحل هند از توپ استفاده كرد.
در پي سفرهاي داگاما و كلمب راه براي استعمار اروپايي باز شد، مخصوصا كه پاب با صدور فرماني قاره آمريكا ( اموال و اراضي بوميان معروف به سرخپوستان ) را به اسپانيا و پرتغال بخشيد!. همزمان با اين تحولات، به حكومت مسلمانان هم كه بر گوشه اي از اسپانيا مسلط بودند خاتمه داده شد.
جانشينان داگاما بودند كه به خليج فارس دست اندازي كردند و مسائل موجود منطقه، ريشه همان دست اندازي ها و رقابت هاي استعماري اروپاييان است.


خودكشي گروهي رئيس فرقه و 913 تن پيروان او (رويداد بي سابقه جونزتاون)

جيم جونز 18 نوامبر سالگرد خودكشي 914 آمريكايي در جونزتاون واقع در كشور گويان (آمريكاي مركزي) به اشاره جيم جونز رئيس فرقه مربوط است كه در اين روز در سال 1978 محلول سيانور و شربت انگور را سر كشيده بودند. جونز كه در همانجا با گلوله خودكشي كرد اعضاي فرقه اش را از ايالات متحده به كشور گويان برده بود تا در آنجا در يك منطقه جنگلي يك «مدينه فاضله» بسازند و به دور از گناه و آلودگي زندگاني كنند. 276 تن از اين قربانيان، كودك بودند. جيم جونز يك كشيش ساكن ايالت ايندياناي آمريكا بود كه افكار سوسياليستي داشت. وي از تفسير انجيل و كتب مقدس ديگر، به نوعي فرضيه عدالت اجتماعي (سوسياليسم) دست يافته بود و آن را تبليغ مي كرد. چون پيروان او افزايش يافتند، كليساي خود را مستقل از فرقه هاي مسيحي ديگر اعلام داشت. وي برضد هرگونه فساد، تبعيض و مشكل تراشي براي خلق خدا بود و در سخنراني هايش دردهاي مردم و نارسايي هاي جامعه را مي شكافت و بيان مي داشت. شهرت او در اين زمينه باعث شد كه شهردار سانفرانسيسكو وي را دعوت به فسادزدايي از سازمانهاي شهر كند و كميسيون مسكن شهر را به او بسپارد كه جيم با ساختن آپارتمان عمومي به خانه بدوشي در سانفرانسيسكو پايان داد و شهرت اجتماعي كسب كرد. جيم جونز سپس با طرح نظريات خاص خود در زمينه ماليات و بيت المال وارد درگيري با سازمان ماليات بردرآمد دولت فدرال شد و چون احتمال تشكيل پروند قضايي مي رفت تصميم گرفت كه از آمريكا خارج شود و در سرزميني ديگر، يك منطقه كشاورزي تعاوني به دور از مفاسد دنيوي به وجود آورد. بيش از نهصد تن از اعضاي كليسايش با نظر او موافقت و به كشور گويان (گايانا) مهاجرت كردند و جونزتاون را در آنجا ساختند. در نوامبر 1978 يك گروه دولتي كه در ميان آن يك سناتور و يك نماينده مجلس آمريكا، يك مامور سيا و نيز سفير آمريكا در گويان بود به جونزتاون رفت تا مطمئن شود كه مهاجران به اراده خود در آنجا زندگي مي كنند و اگر كساني باشند كه پشيمان شده و بخواهند به وطن بازگردند، آنان را با خود بياورند. تنها 20 تن از مهاجران به ترك جونزتاون ابراز علاقه كردند و اعضاي آن گروه دولتي آنان را با خود به يك فرودگاه كوچك در همان نزديكي برد كه در كنار هواپيما، به سوي اين جمع تير اندازي شد و پنج تن از جمله چهار مقام كشته شدند. چند ساعت بعد (همان روز) 914 مهاجر ديگر جونزتاون نيز «مرده» يافت شدند كه ظروف حاوي مخلوط سيانور و آب انگور و مدارك ديگر ثابت كرد كه دست به خودكشي گروهي زده بودند و طبق توصيه و اندرزهاي جيم جونز به عمر خود پايان داده بودند!. در آن زمان درباره اين رويداد بي سابقه مطالب ضد و نقيض بسيار انتشار يافته بود.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 01-30-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

10 بهمن ماه هجري خورشيدي زماني كه تهران چهره ديپلماتيك تازه به خود گرفت درچنين روزهايي در سال 1296 هجري شمسي (ژانويه 1919 ميلادي ) با ورود نخستين نماينده دولت بلشويكي روسيه ، تهران كه دهها سال اسير بازيهاي انگلستان و روسيه بود و گاهي اوقات نمي دانست به ساز كدام يك برقصد چهره ديپلماتيك تازه اي به خود گرفته بود ، زيرا مسكو قبلا از همه دعاوي روسيه درقبال ايران و امتيازاتي كه به دست آورده بود و حتي پولي را كه قرض داده بود صرف نظر كرده بود.« براوين » نماينده ديپلماتيك دولت بلشويكي روسيه هشتم بهمن وارد تهران شده بود. ورود وي به دولت وقت ايران اين جرات را داده بود كه در همين ماه رسما از انگلستان بخواهد كه به نوبه خود ، همانند روسيه ، از دعاوي و امتيازاتش صرفنطر كند ؛ موافقتنامه سال 1907 سن پترزبورگ ( تقسيم ايران ) را لغو و نيروي « اس پي آر » را كه طبق نقشه ژنرال پرسي سايكس به وجود آمده و تابع انگلستان است منحل و يا به ايران تحويل دهد.پاره اي از نويسندگان فشار و تهديد مسلحانه چند افسر ايراني را در همين ماه به تغيير فرمانده روس پادگان باغشاه كه احتمال داده مي شد متمايل به دولت تازه مسكو باشد به حساب انگليسي ها و واكنش آنها به تحولات تهران نوشته اند. واكنش هاي انگلستان تا كودتاي سال 1299 و تغيير دولت ادامه داشت . ديدار و مذاكرات دهم بهمن سال 1299 ژنرال آيرونسايد كه سالها بعد يك قهرمان ملي انگلستان شد با ژنرال رضا خان پهلوي فرمانده تيپ قزاق و متعاقب آن حركت تيپ از قزوين به سمت تهران و انجام كودتا بزرگترين ورق همين بازي بود.

گشايش كتابخانه مجلس بطوررسمي
10 بهمن 1304 - كتابخانه مجلس بطوررسمي گشايش يافت و زيرنظريوسف اعتصامُ المُلك آغازبه كاركرد. كتابخانه مجلس با حدود16500جلد كتاب خطي و بيش از15000جلد كتاب چاپي و مجموعه نسبتاً كاملي ازنشريات اَدواري ازكتابخانه‎هاي مهم و معتبرايران بشمارمي‎رود. ازگرانبهاترين گنجينه‎هاي كتابخانه مجلس مجموعه‎هاي اسناد است و ازجمله مهمترين اين اسناد، نامه‎ها، فرمانهاي مربوط به مشروطيت ايران است. ازديگربخشهاي درخورتوجه كتابخانه مجلس مجموعه نقاشي‎ها و عكسهاي تاريخي است كه آثاركمال الملك درآن ميان جايگاه ويژه‎اي دارد.

وقايع ابتدای انقلاب و دفاع مقدس
در چنين روزي
10/11/58
اعلام خرسندي امريكائيان از روي كارآمدن بني‌صدر
پيشنهاد برقراري مجدد رابطه با ايران توسط كارتر

10/11/60
هيگ در لندن: پيشرفتهائي براي صلح در خاورميانه فراهم شده است.

10/11/61
فروش تانك تي59 از سوي چين به عراق (اشغال از طريق عربستان به عراق)

عمليات محرم

10/11/63
موافقت آمريكا با اعطاي وامي به ميزان 47 ميليون دلار به عراق.

10/11/64
ديدار معاون اول وزير خارجه شوروي (گرنيكو) از ايران. وي بالاترين مقام روسي است كه از ايران ديدار مي‌كند و محور صحبتها مشكل سلاحهاي روسي كه مورد استفاده عراقيهاست، مساله افغانستان و مشكل حزب توده مي‌باشد.

تحصن روحانيان درمسجد دانشگاه تهران
10 بهمن 1357 - تحصن روحانيان درمسجد دانشگاه تهران به اوج خود رسيد و بيش از2000تن ازآنان دراين مكان متحصن شدند. كميته استقبال ازحضرت امام خميني اعلام كرد: “ نظربه اينكه دولت ايران با فرود يك فروند هواپيماي ارفرانس موافقت كرده است. حضرت امام ساعت9صبح روزپنجشنبه 12بهمن وارد تهرا خواهند شد.” اين كميته ازمردم خواست كه درمسيرحركت حضرت امام ازميدان آزادي تا ميدان انقلاب براي استقبال ازايشان اجتماع كنند. همچنين صبح اين روزفرودگاه مهرآباد و ديگرفرودگاههاي كشور بازشد و اعلام گرديد كه ازسپيده دم تا غروب آفتاب فرودگاهها بازند ولي درساعات شب تعطيل مي‎شوند.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 01-30-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

29 ژانويه ميلادي چخوف و پوشکين امروز ، 29 ژانويه ، زادروز آنتون پاولوويچ چخوف نويسنده تواناي روسيه است که در سال 1860 به دنيا آمد.الكساندر پوشكين نويسنده بزرگ روس نيز در همين روز در سال 1837 در جريان يك دوئل كشته شد.در باره سبك نوشته و كارهاي آنان بعدا در ستون در دنياي ادبيات مطالبي خواهد آمد.

ثبت اختراع انجين بنزيني اتومبيل

كارل بنز «كارل بنز» 29 ژانويه سال 1886 اختراع تازه خود (موتور يا انجين بنزيني، يا انفجاري) را در كارلسروهه آلمان به ثبت داد. وي براي نخستين بار در جهان، جزئيات ساختار اتومبيلي را به ثبت داده بود كه داراي كاربوراتور، كلاچ و شمع (توليد جرقه» بود.
كارل بعدا با «گوتليب دايملر» شريك شد و كسب و كار اتومبيلسازي خود را تحت نام «دايملر بنز» رونق بخشيد.


افزايش روز افزون جهاني توليد خودرو
آمار خودرو درپايان سال 1926 ميلادي

زيباترين خودرو سواري كوپه ساخت1926 29 ژانويه سال 1927 آمار جهاني خودرو مربوط به پايان سال 1926 انتشار يافت كه نشان مي داد 39 درصد كل خودروهاي جهان در ايالات متحده سرگرم كارند و مردم اين كشور كه دلبستگي ويژه به خودرو يافته اند داراي 9 ميليون خودرو شماره شده ــ داراي پلاك ) هستند. كل خودروهاي جهان كمي بيش از 23 ميليون بود. طبق همين آمار ظرف سه سال منتهي به دسامبر 1926 هشت ميليون خودرو تازه درجهان ساخته شده بود.

ژنرال آمريكايي پس از 42 روز از اسارت گارد سرخ ايتاليا آزاد شد

ژنرالJames Dozier
بيست و نهم ژانويه در سال 1982 ژنرال آمريكايي جيمز دازير James Dozier از اسارت گارد سرخ ايتاليا آزاد شد. وي كه در پايگاه «ورونا» در شمال ايتاليا مستقر بود 42 روز پيش از آن ربوده شده بود. اين گارد مركب از چپگرايان از آغاز تاسيس خود - 11 سال پيش از اين - تا آن زمان دهها تن از جمله «آلدومورو» نخست وزير ايتاليا را ربوده بود. آلدو مورو در طول اسارت كشته شده بود. براي يافتن ژنرال دازير بيش از پنج هزار پليس ايتاليا بسيج شده بودند که سرانجام اورا در آپارتماني يافتند. در اين آپارتمان پنج عضو گارد سرخ از ژنرال دازير مراقبت مي كردند كه همگي دستگير شدند.

زمين لرزه ژانويه 1995 ژاپن

29 ژانويه 1995 ، 12 روز پس از وقوع زمين لرزه در منطقه صنعتي كوبه در ژاپن هنوز از ميزان تلفات رقم درستي به دست نيامده بود و ظرف اين مدت چهار هزار جنازه از زير قطعات سيمان و تير آهن هاي آپارتمانها بيرون كشيده شده بود كه سختي عمليات نجات در دنياي صنعتي را ثابت مي كند. اين زلزله 20 ثانيه طول كشيده بود و به همان گونه كه از عكس بر مي آيد خيابان اسفالته و پلهاي اهنين را همانند مقوا در هم مچاله كرده است.

كشف تونلي در زير مرز آمريكا و مكزيك!

كشف يك تونل زير زميني (عكس بالا) به طول727 متر ميان مكزيك و ايالات متحده، بسياري را مبهوت ساخته و اين سئوال برايشان مطرح شده است كه چطور اين همه مامور امنيت ملي با اين هزينه و دستگاههاي الكترونيك نتوانستند قبلا آن را كشف كنند. خبر كشف اين تونل پنجشنبه شب 27 ژانويه 2006 و به تفصيل از شبكه هاي تلويزيوني آمريكا پخش شد. ظاهرا پليس مكزيك آن را كشف و به ماموران مرزي آمريكا گزارش كرده بود. هنوز معلوم نيست كه تونل از چه زماني داير شده است. در اين تونل ماموران مربوط چندين تن انواع مواد مخدر بسته بندي شده را كشف كرده اند. اين تونل كه با سيمان و مصالح خوب ساخته شده است به چراغ، هواكش و دستگاه تخليه آب مجهز است. تونل در عمق 26 متري از سطح زمين ساخته شده است. عرض تونل يك و نيم متر است. يك سر تونل در انبار بزرگي در شهر «تي هوانا»ي مكزيك و سر ديگرش در شهرك «اوتاي مسا»ي كاليفرنيا واقع در نزديكي شهر سن ديه گو قراردارد.
شبكه هاي تلويزيوني آمريكا گفتند كه از طريق اين تونل نه تنها مواد مخدر و از جمله «مت» با حجمي زياد به داخل آمريكا وارد مي شد، بلكه قاچاق آدم و احتمالا تروريست هم صورت مي گرفت، و اين در حالي است كه وزارت امنيت ملي بيشتر نيرو و پولش را صرف بازرسي مسافران هوايي مي كند كه باعث رنجش برخي از مردم است.


برخي ديگر از رويدادهاي 29 ژانويه
1943: (1321) دكتر ميلسپو كارشناس آمريكايي امور مالي و اداري براي اصلاح اين امور در ايران و نوسازي ماليه ايران وارد تهران شد و با اختيارات كامل كار خود را آغاز كرد . ايران از شهريور سال 1320 تحت اشغال نظامي كشورهاي در حال جنگ با آلمان بود.
1980: (1358) شش تن از اعضاي سفارت سابق آمريكا در تهران كه در جريان تصرف اين سفارت فرار كرده و در سفارت كانادا پنهان شده بودند با گذرنامه ديپلماتيك كانادا به عنوان اعضاي سفارت اين كشور با يك پرواز عادي از تهران خارج شدند. مهر ويزاي ورودي آنان به تهران را « سيا » ساخته بود تا ايجاد ترديد نكند.
1987: گورباچف رهبر وقت شوروي اعلام كرد كه فضاي باز سياسي شوروي هنوز به كمال نرسيده و براي رسيدن به دمكراسي به تمرين آزادي بيشتري نياز است.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 07-16-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,701
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بله خب صد البته که اگر جامع باشه و همه رویداد های قابل ذکر و مطرح شدن رو در بر بگیره خیلی بهتره
تا همینجاشم باید تشکر کرد از کاربر خوبمون
خوشحال میشیم شما هم سایر جنبه ها و رخداد ها رو با رعایت حد و حدود و خطوط قرمز
در سایت درج کنید
با تشکر
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 07-17-2009
jamshid_khan آواتار ها
jamshid_khan jamshid_khan آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: Persia
نوشته ها: 20
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

با تشکر از تذکر و راهنمایی ادمین محترم و پوزش از کابر سنبل 2561 . من پیشنهاد می کنم که
به جای نوشتن وقایع روزانه که هم مشکل و هم تقریبا خالی از فایده است وقایع مهم تاریخی
هفته به هفته به روز شود. اینگونه ارسال پست راحت تر و گزینش وقایع مهم راحت تر خواهد بود.
مراجعان هم با حجم مطالب کمتر و مفیدتری وربرو خواهند شد و تاپیک از حالت کمیتی به کیفیتی تبدیل خواهد شد.
برای منابع هم می توان از سایت های خارجی استفاده کرد و ترجمه نمود. من سعی می کنم
چند پست بدین صورت ارسال کنم.
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 07-25-2009
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,701
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

جمشید خان کجایی قرار بود اینجا فعالیت کنی
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 07-29-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 29 جولای

ايران


100 هزار تومان جايزه براي آوردن سر محمدعلي شاه قاجار مجلس شوراي ملي درجلسه هشتم مرداد 1290 (29 ژوئيه 1911) خود براي كسي كه محمدعلي شاه مخلوع را دستگير كند و يا سرش را بياورد يكصد هزار تومان جايزه تعيين كرد.
محمدعلي شاه قاجار براي پس گرفتن سلطنت با يك نيرو از طريق روسيه و با كمك اين دولت به ايران بازگشته بود. محمدعلي شاه که در سال 1872 به دنيا آمده بود پس از 53 سال عمر بسال 1925 در تبعيد درگذشت. سلطنت او که پس از مرگ پدرش، مظفرالدين شاه در سال 1907 آغاز شده بود در سال 1909 پايان يافت. قاجارها از ايلي مغول تبار به همين نام برخاسته بودند.

....



ساختمان پستخانه تهران و اهميت دولتي بودن آن


پستخانه ايران در ساختمان تازه خود واقع در اول خيابان سپه سابق، سه راهي خيابان خيام (نزديک ميدان توپخانه) در اين روز در امرداد 1312 (29 ژوئيه 1933) آغاز بکار کرد. كار ساختن اين عمارت شش سال طول كشيده بود. سابقه تاسيس پستخانه درايران به زمان داريوش بزرگ باز مي گردد كه پستخانه آمريكا شعار او را بر سردر پستخانه اش نصب كرده است. پستخانه تنها موسسه دولت فدرال آمريکا در همه نقاط اين کشور. پستخانه تازه ايران با نام "پستخانه جليله" آغاز بکار کرده بود و يک موسسه دولتي است زيرا که بايد غير انتفاعي و صد در صد اطمينان بخش باشد و مراسلات و بسته ها که امانات به شمار مي آيند به هر نقطه برساند و ماني اردر (چک پستي) صادر کند. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اصل 44 خود، پست را همانند راديو و تلويزيون و تلگراف و تلفن و راه و راه آهن دولتي (در مالکيت عمومي) و در اختيار دولت قرارداده است و بازنگري قانون اساسي و ايجاد هرگونه تغيير در اصول آن مستلزم رعايت تشريفات و ازجمله تاييد آن در رفراندم (از سوي اکثريت ملت) است.



....



بهانه جويي براي تصرف ايران



29 ژوئيه سال 1941( مرداد 1320 ) دولت ايران به اخطاريه 13 روز پيش انگلستان و شوروي كه اتباع آلمان را كه در خاك ايران بر ضد آن دو كشور فعاليت دارند اخراج كند پاسخ داد و اعلام داشت كه اتباع خارجي در ايران زير كنترل مقامات دولتي هستند و جاي نگراني نبايد وجود داشته باشد. اخطار دو دولت در حقيقت بهانه جويي براي تصرف ايران بود . دولت انگلستان قبلا به طور محرمانه به ژنرال «ويول» در هند دستور داده بود كه براي حمله نظامي به ايران به عراق نيرو بفرستد.


همزمان ،مطبوعات متفقين نيز براي آماده ساختن زمينه حمله نظامي به ايران و توجيه آن ، در شماره هاي روزهاي آخر ژوئيه 1941 خود ، با يك مضمون ايران را محل استقرار ستون پنجم هيتلر وانمود كرده و نوشته بودند كه ارتش ايران طبق نقشه محرمانه آلمان آماده حمله به قفقاز مي شود تا در اين منطقه نيروهاي شوروي از دو سوي تحت فشار قرار گيرند. اين روزنامه ها گزارش ها اغراق آميز از قدرت و وسعت ارتش ايران منتشر كرده بودند . اين روزنامه ها بدون اين كه تكذيبيه هاي ايران را چاپ كنند در شماره هاي سه هفته اول ماه اوت خود نيز به اين تبليغات خود ادامه داده بودند.



دنياي هنر



روزي كه «وان گو» خودكشي كرد




«وينسنت وان گو Vincent Van Gogh» نقاش هنرمند هلندي كه تابلو هاي او در حال حاضر هركدام دهها ميليون دلار خريد و فروش مي شود و يكي از آنها در يك حراج 82 ميليون به فروش رفت 29 ژوئيه 1890 در فرانسه خود كشي كرد. وي بسال 1853 در هلند به دنيا آمده بود.


خريد و فروش كارهاي هنري در فاميل وان گو ارثي بود و او نيز وارد همين پيشه شد. وي در دهه آخر عمر خود به كشيدن نقاشي پرداخت و در هلند و فرانسه دهها اثر بسيار جالب كشيد كه موفق شد تنها يكي از آنها را بفروشد! . او اواخر عمر با فقر كامل زندگي مي كرد .




وان گو اين پرتره را از خود كشيده و معلوم نيست كه چرا روي گوشش را پوشانده است


....


در قلمرو انديشه



زادروز «توكويل» و نگاهي به افکار او





Alexis de Tocqueville






29 ژوئيه زادروز الكسيس توكويل Alexis de Tocqueville انديشمند ليبرال، تاريخدان و نويسنده فرانسوي است كه در سال 1805 به دنيا آمد. توكويل عميقاً هوادار آزادي فرد بود و از احتمال اين كه «اكثريت» به استبداد و ستمگري و زورگويي بپردازد نگران بود. او كه زماني وزير امور خارجه فرانسه بود تأليفات متعدد از جمله «دمكراسي آمريكا» و « نظام سابق و انقلاب»دارد. توكويل 54 سال عمر كرد.




بيشتر تاليفات و رساله هاي توكويل درباره دمكراسي است. يكي از فرضيه هاي او در اين زمينه در اين معادله كه خودش آن را نوشته خلاصه شده است: برابري در حقوق + نبودن تبعيض در جامعه + آزادي = دمكراسي




توكويل از هواداران تشكيل انجمن هاي داوطلبانه در هر زمينه و حرفه بود و مي گفت: مردمي كه در يك موضوع و امر منافع و خواست مشترك دارند مي توانند به صورت يك بدنه و به مثابه يك خانواده به حل مشكل كمك كنند و دولت ناچار مي شود در اين زمينه ياري دهد( و به قول سعدي چه عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار) و «جامعه مدني» وقتي تحقق مي يابد كه انجمن ها به احقاق حقوق افراد كمك داوطلبانه كنند. به نظر توكويل، بهترين رئيس دولت آن است كه در دوران حكومتش آحاد مردم آرامش خيال داشته، ترس نداشته و ارعاب و تعرض در ميان نباشد و تنها در چنين محيطي است كه پيشرفت حاصل و حلاوت زندگي كه هدف بشر است تامين مي شود.




توكويل در زمينه نوشتن و نويسندگي و حتي سخنراني بر رعايت ساده نوشتن و ساده گفتن بود. وي در اين زمينه گفته است: مردم دروغ را آسانتر مي پذيرند تا يك حقيقت پيچيده را.





در قلمرو دموکراسي


و بدينسان دموكراسي متولد شد





Solon



سولون solon خطيب (Orator) و توانگر آتني كه به خواست مردم اين شهر مأمور تغيير نظام حكومتي شده بود 29 ژوئيه سال 594 پيش از ميلاد منشور خود را كه نخستين سنگ زيربناي دموكراسي در جهان شناخته شده است در برابر اجتماعي از مردم اين شهر اعلام كرد. در اين منشور تأكيد شده بود: قانوني كه بر مردم حكومت خواهد كرد بايد به تصويب خودشان يا نمايندگانشان برسد.





براي اين منظور، يك شوراي 400 نفري بايد تشكيل شود كه براي هر رشته از امور، كارشناسان متعدد در دسترس داشته باشد. تصميمات شورا بايد در اجتماع منظم مردم كه در سپيده دم تشكيل مي شود كه به كار روزانه آنها لطمه نزد اعلام شود و هر مرد بالاي 18 ساله يي مي تواند نفي اين تصميمات را بخواهد و بر له يا عليه آنها نطق كند و سپس رأي گيري شود. فقط كساني از نطق كردن و رأي دادن منع شده اند كه فئودال (ارباب) باشند، ازدواج نكرده باشند، وظايف خود را در قبال پدر و مادرشان انجام نداده باشند، ماليات دولت را نپرداخته باشند و در جنگهاي ميهني (دفاعي) از پيش دشمن فرار كرده باشند. به موجب اين منشور، حكومت اليگارشي Oligarchy (اشراف) براي هميشه پايان مي يابد و حاكم قانوني - كه مردم يا نمايندگانشان انتخاب خواهند كرد- حكومت خواهد كرد و شايسته ترين فرزندان شهر را در تخصص مربوط، به خدمت خواهد گزيد. دموكراسي (حكومت مردم كه از تركيب دو كلمه يوناني «دمو» به معناي مردم و «كراسي» به معناي حكومت است) بايد گوشه يي از حيات مردم باشد و در مغزشان نقش بندد به گونه يي كه رفتار و گفتار و كردارشان هم دموكراتيك باشد. هيچكس حق مجازات كردن ندارد جز قاضي بر طبق قانون و...»





درست 1809 سال بعد در همين روز «منشور بزرگ» يا «مگناكارتا Magna Charta» كه روز 15 ژوئن سال 1215 ميلادي با تهديد كشيشها، افسران ارتش. گروهي از توانگران و تحصيلكردگان انگليسي به امضاي «جان» شاه وقت انگليس رسيده بود پس از 40 روز كه آن را در سراسر كشور گردانيدند و به اطلاع همگان رسانيدند به اجرا گذارده شد كه در مقدمه آن به انگليسي ها تا نسلهاي بعد نويد ادامه «دموكراسي» داده شده است. در اين منشور تأكيد شده است كه هيچ ماليات و عوارضي وضع نخواهد شد مگر به تصويب شوراي برگزيده مردم. مال كسي را نمي توان از او گرفت مگر به رضايت وي، پرداخت بها و يا به حكم قاضي براساس قانون. احدي را نمي توان از مراجعه به دادگاه مانع شد و هركس آزاد است به قاضي شهر دادخواست بدهد و قاضي مكلف به رسيدگي است. هيچكس بازداشت و مجازات نمي شود مگر به حكم قاضي براساس قانون و ... با اجراي اين منشور، نظام حكومتي انگليس پارلماني شد و كشورهاي ديگر به ويژه در قرن گذشته آن را هريك به نحوي اقتباس كرده اند.









در قلمرو ادبيات



تجربه و داستان نويسي








امروز زادروز ايويند يانسون Eyvind Johnson داستان نگار سوئدي است كه 29 ژوئيه 1900 به دنيا آمد و در سال 1974 برنده جائزه نوبل در ادبيات شد.




وي گفته است كه تجربه فراوان درهر كار از ازدواج تا شغل و پيشه و مسافرت و ديدن سختي هاي زندگاني او را داستان نويس كرد.




او كه در كودكي يتيم شده بود مجبور شد كه خانه خاله را در 15 سالگي رها سازد و براي سير كردن شكم خود به انواع مشاغل از بريدن درخت تا شستن قطارهاي راه آهن و آشپزي در رستوران دست بزند و در ساعات فراغت درس بخواند .




او پس از يك سفر به آلمان و فرانسه تصميم به باز كردن يك دفتر مطبوعاتي در پاريس گرفت و از آنجا رويدادهاي فرانسه را براي رسانه هاي سوئد مي فرستاد و به تدريج به ارسال اخبار اجتماعي و مطالب در رابطه با زندگاني مردم گرايش بيشتر يافت و نوشتن اين نوع گزارشها كه خود داستانهاي كوتاه بودند وي را داستان نويس كرد .



نخستين كتاب او « چهار غريبه » عنوان داشت كه مجموعه اي از داستانهاي كوتاه بود و چون مورد استقبال مردم قرار گرفت ؛ دست از روزنامه نگاري كشيد ، به زادگاه خود بازگشت و داستان نويسي را پيشه كرد و دهها داستان خوب نوشت كه معروفترين آنها « بازگشت به ايچاتا » است . داستانهاي يانسون به بسياري از زبانها ترجمه شده است.
















...


تاريخچه دست دادن به عنوان علامت دوستي و احترام







هر دو روي سکه بالبينوس



سكه دوران كوتاه حكومت بالبينوسBalbinus و شريك ، تاريخ دست دادن به نشانه ابراز دوستي و احترام را نشان مي دهد. در پشت سكه باليبينوس تصوير «دستي در دست فرد ديگر» را نشان مي دهد و به علامت دوستي و اتحاد دو كنسول آن زمان روم ، بالبينوس و پوپيه نوسPupienus ساخته شده است تا رومي ها مطمئن شوند كه ميان دو امپراتور شريك نفاق وجود ندارد. اين سكه ها در ژوئيه 238 ميلادي و سه هفته پيش از ترور بالبينوس در كاخ خود ضرب و رايج شده و از آن پس با توجه به اين سكه، دست دادن ( Hand Shake) با دست راست در قلمرو روم و سپس ساير نقاط جهان مرسوم شده و باقي مانده است.



ترور همزمان باليبينوس امپراتور وقت با شريك حكومتش «پوپيه نوس» به دست افسران شورشي روم 29 ژوئيه 238 روي داد. تاريخدانان بعدا ابراز عقيده كرده اند كه هدف باليبينوس از نقش تصوير دست دادن در پشت سكه، اين بود كه نشان دهد با پوپيه نوس متحد و يگانه است.



در آن زمان، سناي روم دو نماينده (كنسول) را انتخاب مي كرد تا به اتفاق زمام امور اجرايي امپراتوري روم را به دست گيرند و انتخاب اين دو بايد هر سال تجديد مي شد.
....

زادروز موسوليني و تاريخچه واژه فاشيست که از يک اندرز ايران باستان ساخته شد


به مناسبت زادروز «بنيتو موسولينيBenito Mosolini» كه 29 ژوئيه 1883 به دنيا آمد، حزب فاشيست را تاسيس و 21 سال بر ايتاليا حكومت كرد اشاره به تعريف واژه فاشيست و تاريخچه اين واژه بي فايده نخواهد بود، از اين قرار:

نظاميان رومي در جنگهاي سده سوم ميلادي با ايران (دوران اردشير ساساني و پسرش شاپور اول) مشاهده كرده بودند كه پياده نظام ايران در دسته هاي ده ـ دوازده نفري در سنگرها و خاكريز ها مستقر مي شود و سواره نظام ايران نيروي دشمن را به ميان آنان مي كشاند و اين صف آرايي و تاكتيك براي روميان تازگي داشت. در زمينه اين تاكتيك، روميان از نظاميان ايراني شنيده بودند كه به آنان اندرز داده شده كه يك شاخه درخت را به آساني مي توان شكست، ولي اگر چند شاخه را در كنار هم قرار دهند (متحد كنند) شكستن مجموعه آنها كاري آسان نخواهد بود. نظاميان رومي اين اندرز را با خود به روم (ايتاليا) بردند و ميان مردم پخش كردند كه به زبان لاتين، «فاشس (دسته اي از شاخه ها و يا ميله ها)» خوانده مي شد كه بعدا معناي مجازي دسته، گروه و اتحاديه به خود گرفت و در لاتين تازه (ايتاليائي) به صورت «فاشيو» كه در جمع مي شود «فاشي» درآمد و به تدريج بر سنديكا هم اطلاق شد. در دهه 1870 سوسياليستهاي جزيره سيسيل (جنوب ايتاليا) نام اتحاديه خود را «فاشيو سيسيليانو» گذارده بودند.

پدر موسوليني يك كارگر فلزكار (آهنگر) بود و بنيتو در جواني بمانند پدرش عقايد سوسياليستي داشت و با همين افكار، در سال 1914 در ميلان «حزب اقدام انقلابي» را با آرمان سوسياليستي ملي (نه جهاني) تاسيس كرد و در عنوان حزب، واژه فاشي (جمع واژه مفرد فاشيو) را به جاي «حزب» بكار برد كه در سال 1921 اين نام به «فاشيست ملي (اتحاد ملي)» تبديل شد زيرا كه موسوليني در عين حال كه يك سوسياليست بود، يك ناسيوناليست هم بود و همه چيز را براي ايتاليا و ايتاليايي ها مي خواست.

پس از جنگ جهاني دوم، فاتحان جنگ و مخالفان انديشه ناسيونال سوسياليسم و عمدتا كمونيستها، واژه فاشيست (به معناي حزبي ـ اتحاديه ـ گروهي) را به صورتي در جملات و خطاب به ديگران بكار بردند كه مفهوم بي رحم و ظالم به خود گرفته است.

موسوليني در عين حال از دوستداران تاريخ ايران بود و آرزو داشت كه ايران بار ديگر جايگاه قديم خود را در ميان ملل جهان به دست آورد و در طول حكومت خود به ايران كمك بسيار كرد، ازجمله براي ايران يك نيروي دريايي به وجود آورد كه ايران با كمك اين نيرو، چند نقطه از اراضي خود در خليج فارس را از انگليسي ها گرفت، از جمله پايگاه انگليسي «باسعيدو» را متصرف شد.

موسوليني در جواني مدتي هم روزنامه نگاري و داستان نگاري كرده بود و داستان او «رفيقه كاردينال» به چندين زبان ترجمه شده و هنوز تجديد چاپ مي شود. موسوليني روزنامه « ايل پوپولو دا ايتاليا» را شخصا تاسيس كرده و سازمان، برنامه و شرح وظايف تحريريه اش را نوشته و سردبيرش را منصوب كرده بود.


.iranianshistoryonthisday.


...
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن

ویرایش توسط ساقي : 07-30-2009 در ساعت 01:19 PM
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 07-30-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 30 جولای


ايران

بازسازي بندر صور با هزينه ايران ـ نگاهي به تاريخچه اين شهر تاريخي لبنان
مولفان تاريخ عهد باستان تكميل كار نوسازي بندر صور در فنيقيه (لبنان امروز) با هزينه ايران را اواخر ژوئيه (نيمه تابستان) سال 535 پيش از ميلاد ذكر كرده اند. اين بندر سه هزار ساله و چهارمين شهر بزرگ لبنان امروز در سال 573 پيش از ميلاد توسط ارتش بخت النصر دوم امپراتور بابل تصرف و ويران شده بود. قدمت ايجاد صور به 850 تا 1300 پيش از ميلاد مي رسد (تلفظ يوناني آن «تور» به معناي «صخره ميان دريا» است كه انگليسي زبانها آن را «تاير» و فرانسوي زبانها «تير» تلفظ مي كنند). بندر صور (الصور) تا اواخر جنگ جهاني اول و تاسيس كشور لبنان توسط دولت فرانسه، از مناطق سوريه بزرگتر بود. بندر صور 13 سال در برابر ارتش بخت النصر مقاومت كرده و در محاصره اين ارتش بود كه پس از سقوط، به دستور امپراتور بابل ويران شده بود. كوروش بزرگ پس از تصرف بابل و انهدام امپراتوري بابل در سال 539 پيش از ميلاد، دستور داد كه همه خرابي هاي وارده توسط حاكمان قبلي بابل مرمت شوند و هزينه تمامي آنها از خزانه امپراتوري ايران پرداخت گردد. به نوشته مورخان كارشناس جهان باستان، كوروش روي نوسازي صور، صيدا و اورشليم (قدس) كه به ايران تعلق گرفته بودند تاكيد بيشتري كرده بود زيرا كه «صور» مركز تجارت منطقه مديترانه و مادر سرزمين كارتاژ (تونس و ليبي امروز) بود كه مهاجران صور آنجا را ساخته و با كشتي هاي خود تا اسپانيا پيش رفته بودند. بندر صور از آن پس به مدت دو قرن از پايگاههاي دريايي ايران در مديترانه بود. به علاوه، ايرانيان در آنجا كارگاههاي ريسندگي و بافندگي داير كرده بودند.
«صور» در سال 332 پيش از ميلاد، با اين كه پادگان ايراني آن بيش از چند هزار سرباز نداشت در برابر حمله اسكندر مقاومت جانانه كرده بود ولي سرانجام پس از هفت ماه محاصره تصرف و قرباني انتقام اسكندر قرارگرفته بود و بار دگر ويران شده بود. به دستور اسكندر، سي هزار تن از مردم صور كشته شدند. صور در سال 64 پيش از ميلاد به دست روميان افتاد و تا سال 634 ميلادي دهها بار ميان دو امپراتوري ايران و روم دست به دست شد و سرانجام در اين سال بدون مقاومت، تسليم سپاه اسلام شد كه از حجاز آمده بود. مردم صور پس از تصرف منطقه (جنوب لبنان امروز) توسط فاطميون مصر، شيعه شدند. اين بندر مهم در اوايل هزاره دوم ميلادي به تصرف صليبيون درآمد و نزديك به 180 سال حكومت لاتين داشت. بعدا به دست حكومت مصر افتاد (كه سوريه جزيي از آن بود) و سپس به عثماني انتقال يافت. دولت صفويه ايران كه شيعه اثني عشري را مذهب رسمي كشور اعلام كرده بود شماري از روحانيون شيعه را از جنوب لبنان و از جمله صور به ايران دعوت كرد و از آن پس رابطه اي تنگا تنگ ميان ايران و جنوب لبنان برقرار بوده است. شاه اسماعيل صفوي نقشه ائتلاف شيعيان جهان را كشيده بود كه تا قرنها به قوت خود باقي بود. از زمان درگيري اعراب و اسراييل در نيمه قرن بيستم، منطقه صور تا كنون در چند دوره مورد حمله اسراييلي ها واقع شده و آسيب ديده است.

مرگ بلاش اول شاه باتدبير اشکاني

تصوير بلاش يکم بر سكه اش كه موجود است

بلاش اول شاه انتخابي ايران در دوران اشكانيان، سي ام ژوئيه سال 77 ميلادي درگذشت. وي كه غربيها نامش را Vologeses مي نويسند منسوب به مادها (مردم شمالغربي ايران- ساتراپي ري و مناطق واقع در غرب آن) و يكي از شاهان با تدبير ايران باستان بود و 25 سال سلطنت كرد.
وي در ژوئيه سال 76، يكسال پيش از اين كه فوت شود دستور داده بود «اوستا» به صورت كتاب درآيد كه اين كار او را بعدا اردشير پاپكان تكميل كرد.
پس از درگذشت بلاش اول، مهستان (سناي ايران) بر سر تعيين شاه بعدي مدتها به توافق نمي رسيد و با اين عمل، كشور در آستانه بحران سياسي قرار گرفته بود.


مديريت خوب از ديدگاه خواجه نظام الملك طوسي و اندرزهاي او به سران کشورها
ترجمه كتاب سياستنامه (سير الملوك) تأليف خواجه نظام الملك (ابوعلي حسن طوسي) در ژوئيه 1891 ميلادي به زبان فرانسه در پاريس انتشار يافت.
خواجه كه سي سال وزير بود و تمامي عمر خود پس از تحصيلات مرسوم آن زمان را در امور اداري دولت گذرانده بود اين كتاب را ظاهرا سال آخر عمر خود تكميل كرد.
خواجه كه بنيادگذار دانشكده هاي موسوم به «نظاميه» هم هست دوم نوامبر سال 1092 ميلادي در سر راه خود به بغداد در نزديكي كرمانشاه به دست يكي از فدائيان (پيروان حسن صباح) به قتل رسيد.
خواجه طوسي كه در نيشابور مدفون است سياستنامه را عمدتا خطاب به سران كشورها نوشته و به آنان اندرز داده است. سبك نگارش وي تفاوتي با سبكهاي پيشرفته امروز ندارد. به اين ترتيب كه اصل اندرز خود را در پاراگراف اول بيان داشته و در اثبات آن متوسل به روايات و حكايات و امثله شده است كه با اين كه حكايات به نظر تاريخي مي رسند، ولي مفسران اين كتاب ، آنها را در حد داستان مي دانند.
خواجه هريك از فصول كتاب خود را به يك اندرز اداري (سياسي) اختصاص داده از جمله لزوم دادن وقت ملاقات از جانب يك مدير ارشد به متقاضيان - بدون تبعيض ، و شنيدن درد دل آنان «بدون واسطه» ، و در ملاقات عمومي (به اصطلاح آن زمان : بار عام) به يك چشم نگاه كردن حاضران.
در فصلي ديگر، خواجه به سران و مديران تراز اول- و عمدتا رئيس كشور- اخطار كرده است كه در انتخاب معاشران و نزديكان ( به اصطلاح آن زمان : نديمان) خود نهايت دقت را به عمل آورند كه از اين موقع خود سوء استفاده نكنند و در هر حال نديمان رئيس كشور نبايد از مقامات دولتي باشند كه گستاخ خواهند شد و اجحاف خواهند كرد. فصول ديگر درباره عجله نكردن در تصميم گيري هاي مهم، رعايت نظم و نسق، نگماردن يك فرد براي انجام دو كار، لزوم تشويق و تنبيه كاركنان، داشتن دستگاه جمع آوري خبر از مشكلات و نظرات مردم كه خواجه از آنها به عنوان «جاسوسان» نام برده كه مي توانند به لباس درويش، سياح و بازرگان؛ به منظور حل مسائل، پيش از آن كه بزرگ شوند به جمع آوري اطلاعات دست بزنند.
خواجه شديداً ضد بيگاري و كارمفت كشيدن از مردم است و تأكيد بر منصف و عادل بودن مدير ارشد و رئيس كشور دارد و توصيه به مشورت با اهل اطلاع و خبرگان در زمينه حل مسائل مي كند.
خواجه در موارد متعدد توصيه به استفاده بهينه از مهارت «تجربه آموختگان» و از دست ندادن آنان دارد كه ثروت ملي بزرگي هستند. خواجه توصيه هاي متعدد در انتخاب و چگونگي قضات و سپاهيان كرده است از جمله تهيه بهترين و تازه ترين اسلحه براي ارتش و توجه خاص به صنايع نظامي و ....

آيين دادرسي كيفري

مجلس شوراي ملي در اين روز از مرداد 1307(30 ژوئيه سال 1928) قانون آيين دادرسي كيفري را از تصويب گذراند و ايران داراي نظام دادرسي كيفري مشابه كشور بلژيك شد، زيرا بسياري از مواد اين قانون از قوانين بلژيك ترجمه شده بود که بلژيکي ها هم از فرانسه اقتباس کرده بودند. شنيده شده است که طراحان لايحه يک آئين دادرسي براي دستگاه قضايي ايران ، هنگام بررسي هاي خود از همان
آ‎غاز کار، با روش دادرسي انگلوساكسون كه عبارت است از محاكمه كيفري با حضور هيأت منصفه، مخالفت کرده بودند.

محاکمه ماموران پليس و زندان قصر در سال 1321


سرپاس ركن الدين مختار يكي از متهمان دادگاه

رئيس دادگاهي كه افسران ، ماموران و پزشكياران زندان قصر را به اتهام قتل زندانيان سياسي ( طبق شايعات آن زمان به اشاره رضا شاه ) محاكمه مي كرد نهم مرداد 1321 اعلام داشت اين دادرسي كه شش روز از آن مي گذرد زودتر از اواخر شهريور ماه پايان نخواهد يافت.

بهانه


دالسروزنامه هاي آمريكا در شماره هاي سي ام ژوئيه 1953 خود ( 9 مرداد1332 و 19 روز پيش از بر اندازي 28 مرداد ) نوشتند كه دولت آمريكا از قدرت گيري حزب توده در ايران سخت نگران شده و دو روز پيش دالس وزير امورخارجه آمريكا در اين زمينه يادداشتي براي دكتر مصدق فرستاده است. دكتر مصدق اين اخطاريه را هفتم مرداد دريافت كرده بود. بعدا گفته شد كه اين اخطاريه در واقع بهانه براي مداخله بود.

در قلمرو انديشه

در گذشت «ديدورو» نويسنده و فيلسوف فرانسوي

Diderot

«دوني ديدورو Denis Diderot» نويسنده، فيلسوف، روشنفكر، دائره المعارف نويس، نقد نويس و طنزگوي قرن 18 فرانسه سي ام ژوئيه سال 1784 (در آستانه انقلاب بزرگ) در 71 سالگي درگذشت. وي از فلاسفه «ماترياليسم» بود و اين افكار او در دو كتاب فلسفي اش منعكس است.
ديدورو به عنوان سردبير «دائره المعارف» تقريبا همه نويسندگان عصر روشنگري فرانسه را به كار گرفت و از قلم و اطلاعات آنان بهره برد و «دائره المعارف» يعني گردآوري دانش بشر و "اطلاعات پايه " در هر زمينه در يك مجموعه، كمك بزرگي به پيشرفت فرهنگ و تمدن و توسعه انديشه بوده است.

«ديدورو» كتابهاي داستاني متعدد نوشته است و نوشته هاي ديگر او و نامه هايش منعكس كننده اوضاع روز (آن زمان) بوده و واقعيات زمان خود را به خوبي ترسيم كرده است . وي در عين حال نفوذ زياد روي كاترين دوم رهبر وقت روسيه داشت.

در دنياي اقتصاد

فرضيه "طبقه آسوده"
Thorstein Veblen

دكتر تورشتاين وبلن Thorstein Veblen صاحب فرضيه « طبقه آسوده » سي ام ژوئيه 1857 متولد شد و سوم اوت 1929 وفات يافت . پدر او يك مهاجر نروژي بود كه در ايالت ويسكانسين آمريكا استقرار يافته بود. دكتر وبلن به دليل در پيش گرفتن روش و رفتاري ناهماهنگ ، پس از چند سال تدريس در هريك از دو دانشگاه معروف آمريكا ؛ شيكاگو و ستانفورد ، به بهانه اي اخراج شد. وي سپس باهمفكرانش «مدرسه نو براي تحقيقات اجتماعي» را در نيويورك تاسيس كرد كه يك دانشگاه بشمار مي رود.
دكتر وبلن در كتاب معروف خود «فرضيه طبقه آسوده » ثابت كرده است كه در هر جامعه ، نفوذ طبقه مرفه ( بزعم او « آسوده » ) در شكل گيري فرهنگ و اوضاع اجتماعي آن جامعه موثر است.
دكتر وبلن بر عكس ماركس نظر داده است كه طبقه پايين جامعه نمي كوشد كه طبقه صاحب سرمايه ، كارفرما و مرفه را از ميان بردارد ، بلكه همه سعي خود را بكار مي برد تا به طبقه آسوده به پيوندد.
او در كتاب ديگرش ؛ تاثير صنعتي بودن يك كشور درطرز رفتار و تفكر و فرهنگ اعضاي آن جامعه را ثابت كرده و گفته است كه تفاوت اقتصاد هر جامعه باعث تفاوت فرهنگ مي شود.

دكتر وبلن را بيوگرافي نگاران يك كارشناس اقتصاد سياسي معرفي كرده اند.

صنايع و فنون




پدر تلويزيون يك روس مهاجر بود
V.K.Zworykin







ولاديمير كسما زوريكين V.K.Zworykin مخترع لامپ پرتاب الكترون از ملح يك فلز مشخص برحسب ميزان نوري كه به آن تابانيده شود(لامپ تصوير) كه پدر تلويزيون خوانده مي شود 30 ژوئيه سال 1889 در روسيه متولد شد و در انستيتو مهندسي سن پترزبورگ تحصيل كرد و در 1919 به آمريكا مهاجرت و به عنوان مهندس در كارخانه وستينگهاوس به كار پرداخت.
وي اختراع خود ، چراغهاي تلويزيون سياه و سفيد را در سال 1923 و تلويزيون رنگي را دو سال بعد به ثبت رساند و در كارخانه «آر. سي ، ا» به ساختن فرستنده و گيرنده تلويزيون پرداخت.
مهندس زوريكين كه دهها سال رئيس آزمايشگاه پژوهشي اين كارخانه بود بعدا به اختراع ميكروسكپ الكترونيك ، دستگاه تبديل اشعه ماوراء بنفش به اشعه قابل رويت و سپس مانيتور كامپيوتر موفق شد. او در طول جنگ جهاني دوم مشاور الكترونيك دولت آمريكا بود.
مهندس زوريكين در 1982 در 93 سالگي در گذشت.

در دنياي تاريخ‌نگاري
مشكل جاري بشريت، بوروكراسي بد و يكطرفه بودن كار رسانه ها است

Cyril Parkinson

«سيرل پاركينسون» تاريخدان انگليسي كه در طول عمر 84 ساله خود 60 كتاب نوشت سي ام ژوئيه 1909 در دورام انگلستان به دنيا آمده بود. وي از همان زمان كه در كمبريج به تحصيل تاريخ سرگرم بود عقيده داشت كه خدمت مورخ و روزنامه نگار هنگامي كامل و مفيد خواهد بود كه مشكل و درد روز جامعه ملي و بشريت را تشخيص دهد و آن را آنقدر دنبال كند، بشكافد و بگويد و بنويسد تا برطرف شود و يا دست كم رو به كاهش بگذارد و دنباله كار را به پژوهشگران ديگر بسپارد و با خيالي آسوده و شادمان از خدمتي كه كرده است از اين دنيا برود. دكتر پاركينسون با اين باور، مشكل بشريت در قرن بيستم را بوروكراسي بد، كاغذبازي و تصميمات و اقدامات بدون منطق و خلاف عقل سليم دولتمردان تشخيص داده بود و براي هركدام از اين موارد چند كتاب و دهها مقاله نوشت و حتي «طنز» خلق كرد كه ضرب المثل شده اند. يك ضرب المثل طنزگونه او در اين زمينه از اين قرار است: در اين سازمان همه مديرند و كارمند وجود ندارد. وي اين ضرب المثل را به زباني ديگر براي آمريكاييان بيان كرده است كه ورد زبان آنان شده است، از اين قرار: در اين قبيله همه چيف (رئيس) هستند و سرخپوست (عضو معمولي قبيله) وجود ندارد!.
پاركينسونCyril Parkinson در انتقاد از رسانه ها گفته است: رسانه ها هر مطلبي را كه سردبيرشان بپسندد به مخاطبان مي دهند، و تا كنون ديده نشده است كه آنچه را كه مخاطب بطلبد تهيه كنند و عرضه بدارند و به عبارت ديگر؛ قبلا از مشتري بپرسند كه چه مي خواهد تا برايش فراهم آورند. به باور دكتر پاركينسون، تا اين مسئله حل نشود و روابط رسانه ها و مردم دو طرفه نباشد نبايد رسانه ها را دستگاههايي پيشرفته بشمار آورد. نبايد سردبير، ديكتاتور رسانه باشد كه از لحظه پيدايش روزنامه در جهان و سپس سينما و راديو تلويزيون، از شدت اين ديكتاتوري مطلق ذره اي كاسته نشده است و در اين حرفه، سردبيري را «خيلي خوب» نمره مي دهند كه در تحريريه اش و انتخاب مطالب و ماموريت دادن به خبرنگار و نويسنده ديكتاتوري بيشتري اعمال كند. جهت اصلاح كار، اين نظريه پاركينسون اينك در دانشگاه ميسوري (گروه ژورناليسم) تحت بررسي است تا راه حل به دست آيد.
آخرين انتقاد پاركينسون از بوروكراسي، اجباري شدن «بي منطق» كمربند ايمني، به وجود آمدن كارت شناسايي (كارت ملي) در انگلستان (با وجود اين همه كارتهاي شناسايي بزرگ و كوچك) و .... بوده است.
در زمينه تاريخ، مهمترين كارهاي پاركينسون تاليف تاريخ جنگ دريايي ژوئيه 1588 انگلستان و اسپانيا و شكست آرماداي اسپانيا از ناوگان كوچك انگلستان در آبهاي گراولين فرانسه است كه به برتري قدرت اسپانيا پايان داد و انگلستان جاي آن را گرفت. عنوان اين تاليف «كشتي آتش (ناو توپدار و شعله افكن): چرا قدرت اسپانيا ازميان رفت؟» است. كتاب ديگرش «قانون و بي قانوي» عنوان دارد كه در آن تاريخچه قانون و قانونگذاري از پيش از حمورابي تا قرن بيستم و از جمله قوانين «سولون» منعكس شده و به مورخان و پژوهشگران تاريخ توصيه كرده است كه هنگام بررسي يك برهه و يا يك حكومت، نخست قوانين موضوعه اين دوره را تحليل كنند زيرا كه اين قوانين نيت هاي دولت را آشگار مي سازد كه آيا قصد اختناق داشته، تصميم به دور ساختن برخي از مردم از نزديك شدن به مراكز قدرت داشته ... در ضديت با چه اقدامي افراط داشته، در كجا بي قانون بوده و سهل انگاري قانون داشته و قانون اساسي اش را تا چه حد رعايت مي كرده است و .... تاليفات مهم ديگر او «زبان چپ (درباره چپ گرايي ها)» و «تاريخ نيروي دريايي = سي پاور» هستند. پاركينسون از معتقدان به «فلسفه تاريخ» بوده و همانند هگل، تاريخ ايران را مشحون از تكرار رويدادها معرفي كرده است از جمله اين دو رويداد: ناپلئون در آغاز قرن هجدهم تصميم گرفته بود كه از طريق ايران و با كمك اين كشور هندوستان را از دست انگلستان خارج سازد و در اجراي اين تصميم به ايران نزديك و متحد شد ولي در لشكركشي به روسيه جهت رسيدن به ايران از طريق قفقاز نيروهايش را از دست داد كه به پايان قدرتش انجاميد. در دهه چهارم قرن بيستم هم هيتلر به همان ترتيب مي خواست از راه قفقاز به ايران برود و با كمك ايران انگلستان را از هند و جهان عرب بيرون راند كه در لشكركشي به روسيه نيروهايش را ازدست داد و پايان يافت.

ساير ملل

مرگ بيسمارك- مردي كه آلمان را به صورت كشوري واحد درآورد

Otto von Bismark

سي ام ژوئيه سال 1898، اتو فن بيسمارك Otto von Bismark، مردي كه با سه جنگ به قول خودش «محدود» آلمان را به صورت كشوري واحد درآورد و با تدابير خود به عنوان « داور قدرت هاي اروپايي » شناخته شده بود در گذشت. وي 28 سال رئيس دولت و نخستين صدراعظم آلمان واحد ( رايش ) بود.
بيسمارك كه در سال 1862 نخست وزير پروس شده بود نقشه وحدت آلمان را كشيد و براي رسيدن به اين هدف راهي نداشت جز اين كه دست اتريش را از كنفدراسيون ايالتهاي كاتوليك آلمان كوتاه كند و شلسويگ- هلشتاين Schleswig-Holstein را از دانمارك پس بگيرد و به نفوذ فرانسه در ايالتهاي جنوبي آلمان پايان دهد.
وي پس از تقويت بنيه نظامي آلمان با سه جنگ به هر سه هدف خود رسيد. دانمارك، اتريش و فرانسه هر سه شكست خوردند. شكست فرانسه بسيار شديد بود و نيروهاي آلمان در سال 1871 وارد پاريس شدند. با وجود اين كه بيسمارك در ژانويه سال 1871 ايجاد امپراتوري واحد آلمان را اعلام داشت و ويلهلم اول را امپراتور آن و خويش را صدراعظم آلمان واحد اعلام كرد، ولي اين كشور را از صورت فدرال خارج نساخت. وي سپس از دولتهاي روسيه، آلمان و اتريش يك اتحاديه سه جانبه ساخت و بعدا ايتاليا را جانشين روسيه كرد كه در بالكان با اتريش اختلاف داشت.
بيسمارك كه با گسترش تمايلات سوسياليستي در آلمان مواجه شده بود، افكار آنان را به زباني ديگر پياده كرد و بيمه هاي كارگري و نظام بازنشستتگي و از كارافتادگي را به وجود آورد. ساعات كار هفتگي را تعيين، كاركردن زنان را محدود و كار نوجوانان را به كلي ممنوع كرد و دست به ملي كردن مؤسسات عامل المنفعه و كارخانه هاي بزرگ زد و برنامه هاي مفصل براي توسعه صنايع آلمان به اجرا درآورد و سپس بدون اين كه با كشورهاي استعماري اصطكاك منافع پيدا كند در كار استعمار به آنها پيوست. با وجود اين، در سال 1890 با امپراتور تازه آلمان ( ويلهلم دوم ) اختلاف نظر پيدا كرد و كنار رفت و هشت سال باقيمانده عمرش را به نوشتن كتاب پرداخت.


سوسياليست بزرگ فرانسه ترور شد
Jean Jaures

ژان ژوره Jean Jaures از سوسياليست هاي بزرگ و فيلسوف و تاريخدان فرانسوي سي ام ژوئيه سال 1914 در پاريس به قتل رسيد. وي نخستين سوسياليست نبود كه در فرانسه قرباني عقيده مي شد . در قرن 20 چندين سوسياليست معروف به همين ترتيب جان خود را از دست دادند. ژان در زمان قتل عملا رهبري سوسياليستهاي فرانسه را بر عهده داشت.
او در عين حال يك نويسنده و حطيب بود.


سقوط پكن

در اين روز در سال 1937 ارتش امپراتوري ژاپن كه به چين تجاوز كرده بود لشكر 37 پياده چين را كه از پل «ماركوپولو» دفاع مي كرد در هم شكست و در پي آن شهر پكن سقوط كرد.


تأسيس شهر «تورنتو»كانادا

سي ام ژوئيه سال 1793 سالروز ايجاد «تورنتو» بزرگترين شهر كاناداست كه در زمان تأسيس «يورك» نامگذاري شده بود و از سال 1834 به «تورنتو» تغيير نام داد. اين شهر كه تا مرز ايالات متحد، فاصله زياد ندارد از شهرهاي ايالت «انتاريو» كنفدراسيون كاناداست كه در خود بيش از سي هزار ايراني را جاي داده است. تورنتو (تلفظ محلي تورانتو) توسط «جان سيم كو» بنا گرديد.
داستان غرق شدن رزمناو ايندياپوليس


رزمناو ايندياناپوليس در ژوئيه 1945


سي ام ژوئيه 1945 و يك هفته پيش از بمباران اتمي هيروشيما، يك زيردريايي ژاپني كه فرماندهي آن را موچيتسوكا هاشيموتو بر عهده داشت رزمناو بسيار سنگين آمريكايي ايندياناپوليس را با پرتاب دو اژدر در آبهاي درياي فيليپين غرق كرد. در اين رويداد 883 تن از افسران و ملوانان ناو آمريكايي كشته شدند، ولي «چارلز باتلر مكوي» فرمانده كشتي زنده ماند. بسياري از خدمه ايندياناپوليس كه روزگاري هم فلگ شيپ (كشتي فرماندهي) ناوگان پنجم آمريكا بود توسط كوسه هاي دريا خورده شده بودند زيرا تا رسيدن واحدهاي نجات، پنج روز در آبهاي پر از كوسه، گرسنه و تشنه و بعضا مجروح سرگردان بودند. ايندياناپوليس 16 ژوئيه 1945 بمب هاي اتمي را كه قرار بود بر هيروشيما و ناگاساكي فرو افكنده شوند به نام يك محموله فوق سري و فوري از پايگاه دريايي سانفرانسيسكو تحويل گرفته و به پايگاه بمب افكنهاي مربوط در جزيره تينيان واقع در اقيانوس آرام جنوبي تحويل داده بود كه در بازگشت از اين ماموريت گرفتار زير دريايي «آي ـ 58» ژاپن شده بود.
ژاپن ماه بعد، پس از اصابت دو بمب اتمي تسليم شد و چند ماه از آن زيردريايي «آي ـ 58» را اوراق كردند. مكوي فرمانده ايندياناپوليس پس از درمان زخمهايش در بيمارستان به دادگاه نظامي تسليم شد كه چرا با حركت زيگزاگ، كشتي را نجات نداده بود كه موچيتسوكا فرمانده زيردريايي ژاپني با شهادت خود در دادگاه او را نجات داد. موچيتسوكا در دادگاه گفت كه حتي اگر ايندياپوليس زيگزاگ كرده بود غرق مي شد و دادگاه با اين شهادت، فرمانده كشتي را تنها به اخراج از نيروي دريايي محكوم كرد. ولي، با اين مجازات سبك، مكوي آسوده خاطر نشد. خانواده هاي خدمه مقتول ناو آنقدر به او تلفن كردند و نامه نوشتند و وي را مسئول مرگ فرزندان خود خواندند كه مكوي خسته شد و خودكشي كرد.

49 ساله شدن آژانس جهاني انرژي اتمي

آژانس جهاني انرژي اتمي 29 ژوئيه جاري 49 ساله شد. دولت آمريكا از سال 1949 و پس از اتمي شدن شوروي به فكر ايجاد چنين سازماني افتاده بود تا همه كشورها به سلاح اتمي مجهز نشوند. اين فكر در سال 1953 هنگامي جدي تر شد كه شوروي داراي بمب هيدرژني شد و ژنرال آيزنهاور رئيس جمهور وقت آمريكا موضوع كنترل انرژي اتمي و ايجاد آژانسي در چارچوب سازمان ملل را مطرح ساخت تا كار نظارت بر استفاده مسالمت آميز از انرژي اتمي را به دست داشته باشد و اين آژانس (اسما مستقل) در 29 ژوئيه 1957 تاسيس شد كه مركز اصلي آن در شهر وين قرار دارد. برغم تاسيس اين آژانس، تاكنون شمار ديگري از كشورها اتمي شده اند ولي اعتراض آژانس تنها متوجه ايران و كره شمالي است!. در حال حاضر محمد البرادعي حقوقدان مصري مدير اين آژانس است. سوابق فعاليت هاي شغلي البرادعي كه از دانشگاه نيويورك دكتراي حقوق بين الملل گرفته و عضو جامعه حقوق بين المللي آمريكاست عمدتا ديپلماتيك بوده و عمدتا در دوائر سازمان ملل فعاليت داشته است.

درباره انتخابات آمريکا و راي دهندگان آمريکايي: ترديد به گمانه زني ها و نظر سنجي ها

سي ام ژوئيه 2004پذيرش نامزدي حزب دمكرات آمريكا از جانب جان كري سناتور ماساچوست براي انتخابات رياست جمهوري كه سه ماه و دو روز بعد انجام شد ساير اخبار اين كشور را تحت الشعاع قرار داده بود و در ساير كشورها به اين رويداد از اين لحاظ توجه شده بود كه ببينند سران دو حزب اصلي آمريكا كه سياست خارجي و امور نظامي اين فدراسيون پنجاه ايالتي را به دست دارند بر ضد هم چه مي گويند و چگونه يكديگر را فاش مي سازند، و مسائل آمريكا كه گفته نشده است كدام است.
كنوانسيون حزب دمکراتيک آمريکا كه اين بار چهار روز طول كشيد پنجشنبه شب 29 ژوئيه 2004 پايان يافت. جان كري با پذيرفتن نامزدي اين حزب، خود را از دريافت كمك مالي از مردم و موسسات محروم كرد زيرا كه طبق قانون آمريكا، پس از پذيرش نامزدي، يك نامزد تنها مي تواند از پول معيني براي تبليغات استفاده كند كه كميسيون مستقل انتخابات كه وابسته به سه قوه حكومتي نيست در اختيارش مي گذارد. جورج بوش تا قبول نامزدي حزب جمهوريخواه (معروف به حزب ثروتمندان) در سپتامبر؛ هنوز يك ماه فرصت جمع آوري پول براي تبليغ داشت.
در آن روز، به نظر مقاله نگاران آمريكايي، جان كري با قبول نامزدي كه مي توانست آن را موكول به يك ماه ديگر كند نشان داد كه به پيروزي اش اطمينان بيشتري دارد (که نتيجه انتخابات خلاف نظر او بود). در آن زمان (ژوئيه 2004) بنظر مي رسيد که كري از محبوبيت بيشتري در ميان آمريكاييان برخوردار باشد. نه تنها ايالات ليبرال چون كاليفرنيا، نيويورك، ايالتهاي معروف به نيو اينگلند، ايلي نوي و ... به او راي خواهند داد بلكه 92 در صد سياهپوستان ، اكثريت يهوديان، مهاجران تازه تا دو نسل ، اسپانيايي زبانها و كاتوليكها نيز آراء خود را به نام او به صندوقها خواهند ريخت. تبليغات تنها براي جلب كساني است كه هنوز تصميم قطعي نگرفته اند. با وجود اين، در آمريكا نتيجه انتخابات به درستي قابل پيش بيني نيست و مردم دنباله رو حوادث روز و گزارش رسانه ها هستند. به آمريكايي تلقين شده است كه رئيس جمهوري را، هنگامي كه كشور در حال جنگ و بحران است نبايد تغيير داد!. در مورد "جان كري" پيش بيني اين دو عامل مثبت نيز موثر واقع نشد: همسر او « ريسا» پرتغالي و متولد موزامبيك آفريقا بوده و خود او نيز فرزند يك يهودي چك است كه به آمريكا مهاجرت و در اينجا كاتوليك شده بود.
موضوعي را كه مفسران ساير كشورها به آن توجه كرده و بازتاب داده بودند تاكيد دو نامزد رقيب به اين بوده است كه مي توانند فرمانده شايسته اي براي نيروهاي مسلح آمريكا باشند و به تشريح سابقه و مطالعات نظامي خود پرداخته بودند. اين مفسران گفته بودند: اين اطمينان ها كه در كشورهاي ديگر سابقه ندارد نشان مي دهد كه تا چه اندازه امريكاييان به نظاميگري توجه دارند، زيرا اين كشور از لحظه پيدايش تا كنون هرآنچه را كه به دست آورده از راه جنگ و از پرتو قدرت نظامي و اتكاء به آن بوده است. به همين دليل است كه نمي خواهد كشور ديگري را از لحاظ نظامي نيرومند ببيند. و به همين لحاظ هم بود که در كنوانسيون حزب دمکراتيک آمريکا پيش از طرح پيشنهاد نامزدي، اعلام شده بود كه ده ژنرال معروف از جمله «جان شالي كشويلي» ژنرال گرجستاني تبار و رئيس سابق ستاد مشترك از انتخاب جان كري و نامزد معاونت او "جان ادواردز" سناتور ايالت كاروليناي شمالي حمايت مي كنند. ديديم که اين تمهيد هم در نتيجه انتخابات موثر نيافتاد
سناتور جان كري چند ساعت پيش از پذيرش نامزدي حزب خود، از امريكاييان خواسته بود كه به او اين فرصت را بدهند تا برايشان كشوري بسازد كه در داخل از نظر اقتصادي قوي تر و امن و در خارج مورد اعتماد و احترام باشد. او اطمينان داده بود كه آمادگي آن را دارد كه در عصر تروريسم از آمريكا محافظت كند.
در آخرين جلسه كنوانسيون (پنجشنبه شب 29 ژوئيه 2004 ) جان كري پس از اعلام قبولي نامزدي گفته بود: قوي بودن چيزي وراي با خشونت حرف زدن است و جورج بوش تنها مي تواند با خشونت و تهديد سخن بگويد و چهره خشن به خود بگيرد. ما بايد اعتماد و اعتبار آمريكا را كه با جنگ غير ضروري عراق آسيب ديده است ترميم كنيم. تجربه جنگ ويتنام به من كه خودم در آن يك افسر دريايي بودم آموخت كه جنگ ارزان تمام نمي شود. لذا نبايد بر پايه گزارشهاي نادرست و نيات شخصي به آن دست زد. ما از جنگ عراق چه نتيجه اي به دست آورده ايم؟. هزاران كشته و مجروح ، ميلياردها دلار هزينه، رسوايي، آبروريزي و بي اعتبار شدن در جهان و خريدن دشمن براي خود. من سازمانهاي اطلاعاتي وطن را اصلاح خواهم كرد. اين سازمانها ايجاد شده اند که در خدمت منافع وطن باشند و سياست روز و اراده سران دولت نبايد در كار آنها مداخله كند. هيچ مقامي نبايد بتواند آنها را مجبور به تحريف حقايق و دادن گزارش نادقيق كند. فلسفه ايجاد اين سازمانها در همه جهان اين بوده است که شخصيت مستقل داشته باشند و آلت دست كسي، حتي از بالترين سطح نباشند. بوش پيش از آن كه ملت را وارد جنگ كند بايد بررسي، مطالعه و تفكر بيشتر و كامل مي كرد. جنگ وقتي لازم مي آيد كه راه ديگري براي رسيدن به مقصود باقي نمانده باشد. براي رسيدن به هدف، راه هاي متعدد وجود دارد كه جنگ آخرين آنهاست. بوش با ورود مصرانه به جنگ عراق، آمريكا را تا حدي از متحدان قديمي اش جدا ساخت. كمپاني هاي بزرگ با هدف سود جويي نبايد مشاغل را از آمريكا خارج كنند، آمريكاييان مردماني سخت كوش هستند و شايسته وضعيتي بهتر، نه زندگي در بحران. مثلا؛ امر درمان و بعضا خانه بدوشي. بوش به وضعيت محيط زيست هم در آمريكا توجه نكرده است. از همه مهمتر اين بار اجازه داده نخواهد شد كه برخي آراء هدر رود (اشاره او به برخي آراء ايالت فلوريدا در انتخابات نوامبر 2000).

سناتور کري، همسرش تريسا، سناتور ادواردز و فرزند خردسالش در پايان جلسات کنوانسيون ژوئيه 2004 در ميان جمعي از شرکت کنندگان در کنوانسيون حزب دمکراتيک آمريکا


برخي ديگر از رويدادهاي 30 جولای


1729: شهر بالتيمور آمريكا( در ايالت مريلند ) تاسيس شد.
1863: هنري فورد از پيشروان صنعت اتومبيل سازي و سازنده و موسس كارخانه اتومبيل سازي فورد در « دير بورن » ميشيگان به دنيا آمد.
1908: نخستين مسابقه اتومبيلراني دور دنيا در پاريس به پايان رسيد.
1928: نخستين عكس متحرك رنگي، پس از اختراع اين نوع فيلم به معرض نمايش گذارده شد.
1930: بپا خيزي كردها براي داشتن كشوري براي خود آغاز شد.
1972: نيروي دريايي شوروي اعلام كرد كه به آن چنان قدرتي دست يافته است كه مي تواند كشتي هاي دشمن را در هر نقطه از جهان نابود كند.



iranianshistoryonthisday.

...
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن

ویرایش توسط ساقي : 07-30-2009 در ساعت 01:18 PM
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 08-06-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 6 اوت


ايران


نتيجه مماشات: مرگ عمروليث از گرسنگي در زندان خليفه ششم اوت سال 901 ميلادي عمرو ليث صفار كه پس از مرگ برادرش يعقوب برجاي او نشسته و برخلاف برادر، با خليفه عباسي مماشات كرده بود، در زندان خليفه در بغداد از گرسنگي درگذشت. عمرو از سال 858 بر جاي برادر نشسته بود. خليفه كه عمرو را توسط ديگران به چنگ آورده و به زندان افكنده بود قول آزاد كردن وي را داده بود، ولي قلبا مايل به اين عمل نبود و چون زندانبان به ميل باطني خليفه پي برده بود جيره غذايي «عمرو» را هر روز كمتر مي كرد تا از گرسنگي درگذشت.
يعقوب «قهرمان استقلال وطن» هرگز حاضر به سازش با خليفه عباسي نشده بود و مورخان درباره سرانجام كار «عمرو» نوشته اند: اين بود نتيجه سازش با ابليس (حيله گر و ظالم). ... و به اين ترتيب ارمنستان استقلال يافت ششم اوت (15 مرداد) سال 885 ميلادي ارمني ها كه در آن زمان در منطقه وسيعي در جنوب غربي قفقاز و سراسر شرق آناتولي (تركيه امروز) سكونت داشتند، از فرصتي كه از هم پاشيدگي امپراتوري ايران و ضعف و فتور حكومت روم شرقي (قسطنطنيه) برايشان فراهم آورده بود استفاده كردند و استقلال سرزمين خود را اعلام داشتند. اين رويداد در سالهاي 1918 و1991 عينا تکرار شد. ارمنيان در سال 1918 از فرصت جنگ داخلي روسها (که درپي انقلاب بولشويکي 1917 آغاز شده بود) و در سال 1991 از ضعف دولت مسکو ناشي از اشتباهات گورباچف استفاده و اعلام استقلال کامل کردند. ارمنستان در سه دهه اول قرن نوزدهم و درپي شکست هاي نظامي ايران از روسيه به تصرف روسها درآمده و طبق قراردادهاي گلستان و ترکمنچاي، هربار يک قسمت از آن به امپراتوري روسيه واگذار شده بود.
در پي اعلام استقلال اوت 885 ميلادي، «آشوت باگراتوني» رئيس كشور ارمنستان شد و استقلال ارمنستان فورا از سوي سامانيان ايران و حكومت روم شرقي برسميت شناخته شد تا سد ديگري در برابر پيشروي اعراب مسلمان به وجود آيد.
ارمنستان در طول تاريخ خود در بيشتر ازمنه متحد و يا وابسته به ايران بود. "تاريخ" نشان داده است كه ارمنيان در هر شرايطي همواره متحد و دوست ايرانيان بوده اند.
ارمنستان در عين حال نخستين كشور مسيحي جهان بشمار مي آيد.

غفلت و خيانت بود که در امرداد ماه 1320 (اوت 1941) مسير تاريخ ايران را تغيير داد


ا
يدن وزيرخارجه وقت انگلستان

ششم اوت 1941 (15 امرداد 1320)، پس از رسيدن افراد لشكر 9 هند مركب از نظاميان انگليسي و هندي به بصره و 18 روز پس از صدور التيماتوم هاي لندن و مسكو خطاب به ايران، انتوني ايدن وزير امور خارجه وقت انگلستان پارلمان اين كشور را براي حمله نظامي به ايران (تلويحا) توجيه كرد.
ايدن كه در اين روز در جلسه پارلمان حاضر شده بود گفت كه ايران به سنگرگاه ستون پنجم آلمان تبديل شده و گروهي از آلماني ها با برنامه و طرح ويژه به ايران اعزام شده اند و خود را براي ضربه زدن به منافع حياتي و ديرين انگلستان آماده مي كنند، بسياري از ايرانيان از جمله برخي مقامات دولتي را با خود همراه ساخته اند و ايرانيان فارغ التحصيل مدارس عالي آلمان هم با آنان هستند. ايران كه طبق گزارش هاي دريافت شده، با هيتلر ساخت و پاخت هاي نظامي محرمانه دارد به صورت يك مركز نظامي و جنگ نامرئي عليه ما درآمده است. ايدن بدون وارد شدن به جزئيات (زيرا كه جلسه پارلمان علني بود) خطاب به نمايندگان گفت: تنها به اين رقم توجه و روي آن تامل كنيد كه در سال جاري (1941)، دانشكده افسري ارتش ايران يكهزار فارغ التحصيل داشته است!.
مورخان تاريخ جنگ جهاني دوم عموما در تاليفات خود نوشته اند كه با وجود انتشار مذاكرات جلسه پارلمان انگلستان در روزنامه هاي اين كشور كه بايد مقامات دولت ايران آن را يك هشدار تلقي و وطن را آماده دفاع مي كردند، در تهران حركتي مشاهده نشد و امور حالت عادي را از دست نداد و اين وضعيت دال بر آن است كه مقامات مربوط، جزئيات اظهارات ايدن و منظور از آن را به رضا شاه كه فرمانده كل قوا نيز بود منتقل نكرده بودند!. روزنامه هاي تهران كه عمدتا اخبار خارجي خود را از خبرگزاري تحت كنترل دولت (آژانس پارس) دريافت مي كردند، از انتشار مشروح مذاكرات پارلمان انگلستان غفلت كرده بودند! كه راه خيانت بازماند و افراد ارتش انبوه ايران در زماني كه به آنان نياز بود مرخص شدند و به خانه هايشان رفتند و كشور بزرگ و كوهستاني ايران توسط چند هزار نظامي درجه دوم و فرسوده خارجي و بدون مقاومت چشمگير اشغال شد و مسير تاريخ آن تغيير كرد.


هويدا رفت، آموزگار آمد و ...




هويدا ------ آموزگار

در اين روز در سال 1356 (طبق طبق تقويم آن زمان: سال 2536) امير عباس هويدا پس از 13 سال نخست وزيري جايش را به دوستش جمشيد آموزگار داد و خود بعدا وزير دربار شد.
جمشيد آموزگار متولد 1301 (فرزند حبيب الله آموزگار)، فارغ التحصيل دانشگاه كرنل آمريكا و داراي دكتراي مهندسي، كه از سال 1337 (دوران نخست وزيري دكتر اقبال) وارد كابينه شده بود تا آن زمان سمتهاي مختلف از وزارت كار و بهداري تا كشور و دارايي برعهده داشت و در سال 1355 دبير كل حزب دولتي رستاخيز شده بود. وي كه يك سال نخست وزير بود در محافل ايران شهرت به دوستي و نزديكي با آمريكا را داشت. در دوره نخست وزيري آموزگار بود كه مخالفت با شاه و نارضايي از اوضاع كشور علني تر شده بود، سه ماه بعد از نخست وزير شدن آموزگار، شاه در سفر به آمريكا و فرانسه تحقير شد و شش ماه پس از آغاز نخست وزيري او، انقلاب آغاز شد و يك سال و يك ماه بعد به ختم سلطنت انجاميد.
به نوشته مورخان، دولت وقت آمريکا همانند انقلاب کوبا (دهه 1950) و چند تحول مشابه در چند کشور ديگر تنها موافق تغييرات دمکراتيک در ايران بود اما پس از انقلاب، نتيجه در جهت خلاف انتظار واشنگتن و حتي شوروي تغيير يافت و ... .

در قلمرو انديشه

جنگ نتيجه آزمندي و جاه طلبي يك فرد و يا گروهي کوچک است - نقش نفت


Scott Nearing

پرفسور اسكات نيرينگ Scott Nearing جامعه شناس و اقتصاددان معروف آمريكايي كه يك قرن عمر كرد ششم اوت 1883 به دنيا آمد و نظرات تازه ابراز داشت و كتاب هاي متعدد منتشر ساخت. وي نخستين انديشمندي بود كه به نقش«نفت» در جنگهاي آتي و تشنجات جهاني اشاره كرده بود. نيرينگ در تاليف سال 1955 خود نوشته است كه تشنجات جهاني از اين پس، بيش از گذشته و هر زمان ديگر ريشه اقتصادي خواهد داشت.
وي نوشته است: به پيشرفتهاي فكري، صنعتي، علمي و فني معاصر توجه نكنيد، علل جنگها همان خواهد بود كه در گذشته و گذشته هاي دور بوده و آزمندي و جاه طلبي يك فرد و يا گروهي كوچك آنها را به وجود مي آورد كه مي خواهند ديگران و مخصوصا رقيبان را از ميدان برانند و خود صاحب همه منافع شوند.
پرفسور نيرينگ كه در دانشگاه پنسيلوانيا تدريس مي كرد و در 1983 فوت شد در كتاب خود «زندگي خوب» نوشته است: از آنجا كه كنترل تحولات در دست افراد عادي نيست و عمر هم كوتاه است، يك فرد بايد در طول حيات، زندگي خوب داشته باشد. وي سپس راههاي متعدد براي بهتر زندگي كردن در اين دنياي پر از زحمت را نشان داده است.
پرفسور اسكات اواخر عمر به يك منطقه جنگلي رفت، در آنجا خانه ساخت و به زندگاني در چنين محيطي خلوت ادامه داد.



در قلمرو ادبيات


همه جنگها داخلي هستند زيرا كه انسانها برادرند



Fransois Fenelon

فرانسوا فرالون Fransois Fenelon استاد الهيات و نويسنده فرانسوي ششم اوت (روزي چون امروز) در سال 1651 به دنيا آمد و 64 سال زندگي كرد و تاليفات متعدد برجاي گذارد. با اين كه يك كاتوليك بود تا حدي از فكر اصلاحات كليسا جانبداري كرد. او تاكيد فراوان بر برادروار زندگي كردن نوع بشر داشت و اين نكته مهم از اوست: همه جنگها داخلي هستند زيرا كه انسانها برادرند و بنابراين، جنگ جز برادر كشي نام ديگري نمي تواند داشته باشد.

صنايع و فنون


راه اندازي نخستين وب سايت در اينترنت


Tim Berners - Lee



راه اندازي شبكه شبكه ها (www) در اينترنت توسط پروفسور «تيم برنرز ليTim Berners - Lee» ششم اوت 2008، هفده ساله شد.
لي كه نخستين وب سايت را ساخت و از ششم اوت 1991 در شبكه شبكه ها (اينترنت) قرار داد و در آن به همگان آموخت كه چگونه براي خود وب سايت بسازند و حرفشان را بدون سانسور و ترس و نگراني از تعقيب بزنند براي اين كار مهم پولي نگرفت و حق الامتيازي قرار نداد و آن را به ثبت هم نداد تا استفاده از اينترنت در سراسر جهان رايگان باقي بماند. طبق يك بررسي جهاني تازه، اينترنت در طول عمر كوتاه خود باعث شده است كه تبادل اطلاعات، انديشه و معلومات 76 درصد نسبت به گذشته افزايش يابد و اصحاب نظر در آموزش و پرورش در صدد تغيير نظامات جاري برآيند زيرا كه اينترنت از اين سيستم ها جلو افتاده و سريعتر به افراد اطلاعات و معلومات مي رساند. لي هنگام اعلام تعميم اينترنت و در اختيار همگان قرار گرفتن اين ابزار اطلاع رساني پيش بيني کرده بود كه در آينده اي نزديك واژه «سانسور» از فرهنگ ها حذف و به تاريخ سپرده خواهد شد.

در قلمرو دانش

زادروز کاشف پني سيلين


Fleming


ششم اوت زادروز الكساندر فلمينگ Fleming باكتريولوژيست اسكاتلندي و كاشف پني سيلين است که در 1881 به دنيا آمد.
فلمينگ که از مدرسه پزشکي دانشگاه لندن دکترا گرفته بود و بعدا در همان دانشگاه به تدريس و پژوهش پرداخته بود در سال 1928 که روي عوامل بيماري ها مطالعه مي کرد متوجه شد يک قطعه کپک (mould) که بر حسب اتفاق در طشتک کشت افتاده بود در اطراف خود عوامل بيماري staphylococcus را کشته است. وي با مشاهده اين وضعيت، موفق به کشف پني سيلين شد که تاکنون صدها ميليون انسان را نجات داده است. اين كشف بزرگ، دکتر فلمينک برنده جايزه نوبل كرد.

در قلمرو رسانه‌ها سنديكاي نويسندگان رسانه هاي ايران با عضويت كاركنان روزنامه هاي حزبي موافقت نكرد

پس از اين كه حزب رستاخيز كه شاه در سال 1353 دستور تاسيس آن را داده بود داراي روزنامه ارگان و نشريات ديگر شد، در مرداد 1355سنديكاي نويسندگان رسانه ها دچار مشكلي گرديد كه ساير كشورها قبلا آن را حل كرده بودند. مشكل اين بود كه كاركنان نشريات رستاخيز (عمدتا به اين سبب كه سنديكا در صدد ساختن مسكن براي اعضاي تازه خود در شمس آباد تهرات برآمده بود) درخواست عضويت داشتند و سنديكا به آنان همان حرفي را مي زد كه سالها قبل از آن به كاركنان نشريات حزب ايران نوين زده بود از اين قرار: اتحاديه هاي روزنامه نگاران ملل ديگر كاركنان نشريات حزبي را كارمند حزب مي دانند، نه روزنامه نگار حرفه اي، زيرا كه هدف و طرز كار ديگري دارند، و اگر اصرار بر عضويت دارند مي توانند بروند و براي خود اتحاديه و سنديكاي جداگانه تاسيس كنند كه حق هر فرد است، ولي اگر بخواهند وارد سنديكاي موجود شوند بايد علاوه بر نشريات رستاخيز، در رسانه عمومي ديگري هم مشغول بكار باشند تا با استناد به آن درخواست عضويت آنان پذيرفته شود. استدلال سنديكا چيزي جز عنايت به يك روال بين المللي نبود. در سال 1927 نمايندگان فدراسيونهاي روزنامه نگاران شوروي و ايتاليا را به نشست كنفدراسيون جهاني روزنامه نگاران راه نداده بودند؛ زيرا كه اتحاديه هاي مربوط در آن دو كشور كاركنان روزنامه هاي احزاب را به عضويت مي پذيرفتند. اتحاديه هاي روزنامه نگاران حرفه اي کارکنان تحريري نشريات و هرگونه رسانه دولتي را هم کارمند دولت مي شناسند نه روزنامه نگار حرفه اي و درخواست عضويت آنان هم پذيرفته نمي شود. سنديکاي روزنامه نگاران ايران با اينکه در جريان انقلاب سال 1357 به پيروزي انقلاب کمک بسيار کرد و ازجمله به مدت 62 روز دست به يک اعتصاب عمومي زد پس از پيروزي انقلاب به تدريج مورد بي مهري قرار گرفت و فعاليت آن عملا متوقف شده است.


چرا استيون وينسنت روزنامه نگار آمريكايي در بصره كشته شد؟



Vincent



«استيون وينسنتSteven Vincent» روزنامه نگار فري لنس (مستقل) آمريكايي در پي انتشار يك مقاله در نيويورك تايمز كه در آن ضمن افشاء مطالبي، از نظاميان انگليسي مستقر در جنوب عراق انتقاد كرده بود كه فقط سياست دولت خود را دنبال مي كنند ربوده و مقتول شد.
مقاله وينسنت 31 ژوئيه 2005 در نيويورك تايمز منتشر شد و وي سه روز بعد كه با مترجم خود بانو «نوريه الخال» در يكي از خيابانهاي بصره قدم مي زد توسط سرنشينان يك وانت، از نوع و رنگ وانت هايي كه پليس بصره استفاده مي كند ربوده شد و جسد او كه شكنجه شده و گلوله خورد بود در حاشيه شهر به دست آمد. در كنار جسد، بانو نوريه كه او هم هدف گلوله قرار گرفته بود روي زمين افتاده بود كه جهت درمان به بغداد منتقل شد.
وينسنت كه يك روزنامه نگار اينوستيگيتيو بود و گزارشهايش در روزنامه هاي مختلف از جمله روزنامه محافظه كار «وال استريت جرنال» چاپ مي شد به منظور جمع آوري حقايق در باره عراق و كشف ريشه مسائل اين كشور از سه ماه پيش از آن در عراق بسر مي برد. وي اخيرا هم كتابي در نيويورك تحت عنوان «In The Red Zone» درباره وضعيت زندگاني در عراق پس از صدام حسين منتشر كرده بود.
وينسنت در مقاله 31 ژوئيه خود در نيويورك تايمز نوشته بود كه پليس بصره عميقا تحت نفوذ گروههاي راديكال شيعه قرار دارد كه مردان اين گروهها به ويژه افراد مقتدي صدر در آن رخنه كرده اند و پليس بصره با اين ساختار پشت سر ترور بعثي هاي سابق در منطقه بصره قرار دارد و حتي از اتومبيل پليس براي ارتكاب قتل و تخريب استفاده مي شود. نزديك به هفتاد و پنج در صد افراد پليس بصره وابسته به اين گروهها هستند.
«وينسنت» در مقاله خود از نظاميان انگليسي مستقر در جنوب عراق و از جمله بصره انتقاد كرده و نوشته بود كه انگليسي ها همه چيز را مي دانند ولي چشم خود را مي بندند تا كارهاي گروههاي راديكال شيعه را ناديده بگيرند. اين اقدام نظاميان انگليسي سياست هاي قديمي انگلستان در عراق را در ذهن تداعي مي كند. وي به دولت امريكا هشدار داده بود كه مواظب اين سياست باشد.
يك كارمند هتل محل اقامت وينسنت گفته بود كه او با مترجمش براي تبديل پول در كيوسك صرافي از هتل خارج شده بود كه ديگر باز نگشت.


روزنامه نگاري كه كار او انتقاد از روزنامه ها بود



ديويد شاو

«ديويد شاو» روزنامه نگاري كه دهها سال كارش نقد كار روزنامه نگاران ديگر بود چهارم اوت 2005 در 62 سالگي در لس آنجلس درگذشت. وي پس از فراغت از تحصيل در دانشگاه وارد كار روزنامه نگاري شده بود و پوشش اخبار مربوط به خوراك مردم (رستورانها، خواربارفروشي ها، كارشناسان تغذيه، مسموميت هاي غذايي و ...) نخستين سمتي در تحريريه بود كه بر عهده اش قرار داده شده بود.
ديويد پس از ارتقاء از خبرنگار يك به خبر نگار 3 ، داوطلب كار خبرنگاري اينوستيگيتيو (دنبال كردن يك قضيه همانند كارآگاه پليس) شد و پس از به دست آوردن تجربه در اين كار، در تحريريه روزنامه براي خود يك سمت تازه به وجود آورد كه قبلا به آن صورت سابقه نداشت و آن نقد كار ساير روزنامه نگاران بود؛ از طرز تهيه مطلب تا سبك نگارش و كشف ارتباط آنان با مقامات، اصحاب قدرت و منافع. ديويد عقيده داشت كه به همان گونه كه روزنامه نگاران در جامعه در جستجوي ضعف ها و قوت هستند تا برنگارند و مسائل روشن، شكافته و حل شود، بايد روزنامه نگاراني هم باشند كه ضعف و عيب رسانه ها را بنويسند تا اصلاح شوند و ترقي كنند و هيچكس نبايد از اين كار رنجش داشته باشد زيرا كه روزنامه نگار دوست همه است و عيب را با هدف كمك به رفع شدن آن بيان مي دارد، نه از راه دشمني.
ديويد به اين كار ادامه داد و به دليل تاثيرگذاري نوشته هايش، چند جايزه بزرگ روزنامه نگاري گرفت.
وي عمدتا در لس آنجلس تايمز مي نوشت و مطالب اين روزنامه هم از انتقادهاي او مستثني نمي شدند. «دين باكت» سردبير اجرايي لس آنجلس تايمز گفته است: چون نوشته هاي «ديويد شاو» همه اش درس بود، ما از ادامه كار او استقبال مي كرديم. نوشته هاي او تا نزديك به صد درصد مخاطب (خواننده) داشت به گونه اي كه اگر اشتباه يك روزنامه نگار در هر رسانه به چشم او نمي خورد تا نقد كند، مردم جريان را به وي اطلاع مي دادند تا بنويسد. بنا براين كار ديويد به پيشرفت ژورناليسم كمك بسيار كرده است و جاي تعجب نيست كه ما به او پول و جاي نوشتن مي داديم تا از كار خودمان انتقاد كند.
درباره ديويد شاو، دهها روزنامه نگار از جمله معروفترين مفسران گفته اند كه هنگام نوشتن دقت مي كردند كه مطلب آنها روز بعد مورد انتقاد او قرار نگيرد و كار ديويد كه نوآوري بشمار آمده است يك كمك بزرگ به ارتقاء ژورناليسم حرفه اي در جهان بود.


روزنامه نگار محافظه كار قديمي، و حرف زشت!



نواک (راست) و کارل رو

چهارم اوت 2005 شبكه تلويزيوني سي ان ان «رابرت نواك» مفسر قديمي و محافظه كار را كه در يك برنامه زنده تلويزيوني يك جمله غير مؤدبانه بر زبان آورده و ميز گرد موسوم به "Inside Politic" را دفعتا و به حالت اعتراض ترك كرده بود از اجراي برنامه در آن شبكه معلق ساخت.
وي در جريان اين برنامه كه به صورت ميز گرد انجام مي شد به جاي پاسخ به «كارويل» از حزب دمكرات كه اشاره به مقاله نواك در شيكاگو تريبون كرده بود كه در آن نام بانو «والري پليم» جاسوسه سيا را فاش ساخته بود، در حالي كه مي گفت «Bull – shit» ميز را ترك كرده بود.
نواك در افواه متهم شده است كه به تشويق دوستش «كارل رو» از مقامات كاخ سفيد، نام بانو والري را در مقاله اش افشا کرده بود
تا از شوهر او جوزف ويلسون (ديپلمات سابق) كه بهانه جورج بوش براي حمله نظامي به عراق (خريد اورانيوم از نيژر) را رد كرده بود انتقام بگيرد. نواك بود كه نام اين عضو عملياتي سيا (والري پليم) را در مقاله اش فاش كرده بود.

ساير ملل پس از درگذشت فردريک ويلهلم .....




فردريك دومپس از درگذشت فردريك ويلهلم قيصر پروس (آلمان شمال شرقي) در سال 1740 ميلادي، ژنرالها و سران كشور تا دو ماه و شش روز موافقت نمي كردند كه پسرش فردريك بر جاي پدر بنشيند؛ زيرا كه وي مردي دانش آموخته، روشنفكر و آزاديخواه بود و از آن بيم داشتند كه جنگ و زورگويي را موقوف كند و دكان آنان بسته شود كه سرانجام صداي اعتراض مردم برلن بلند شد و ششم اوت 1740 با پادشاه شدن فردريك موافقت كردند و او به نام فردريك دوم قيصر (كايزر) پروس شد. فردريك دوم كه شديدا افكار ضد ماكياولي داشت، رعايت اخلاقيات در سياست را دستور مي داد و به جاي وارد شدن در دسته بندي هاي اروپا با «ولتر» و ساير روشنفكران زمان خود مكاتبه و تماس داشت و نيمي از اوقات فراغت خود را در جلسات شعر و كتابخواني مي گذراند. به ادبيات كشورهاي ديگر احترام مي گذارد. بارها ضمن تمجيد از كارهاي ادبي درخشان ايرانيان در قرون وسطي گفته بود كه امپراتوري ادبي و فكري ايران نزد او به مراتب ارجمندتر از امپراتوري نظامي ايران در طول 12 قرن اول است. وي به نمايشنامه نويسها هميشه گوشزد مي كرد چيزي بنويسند كه وقتي روي صحنه بيايد براي مردم آموزنده باشد. از اين روي، فردريك دوم تنها شاهي در جهان بوده است كه لقب «شاه روشنفكر» گرفته است.

پايان امپراتوري مقدس رومي در اروپا

عمر امپراتوري مقدس رومي كه نه امپراتوري بود، نه مقدس و نه رومي ششم اوت 1806 به دست ناپلئون به پايان رسيد. اين امپراتوري، خود به خود، از روزي كه پاپ وقت در 25 دسامبر سال 800 شارلماني را امپراتور همه «رومن كاتوليكها» خواند تا جهان مسيحيت هم سلطاني همتراز هارون الرشيد خليفه وقت عباسي داشته باشد به وجود آمده بود و چون مورخان اين عنوان را بكرات بكار بردند باقي ماند. شارلماني پادشاه فرانكها بود كه به رم رفت، در برابر پاپ لئون سوم زانو زد و در عوض، آن عنوان را به دست آورد. اين امپراتوري يك كنفدراسيون سست مركب از چندين امير نشين و كشور داراي حاكميت ملي بود.
ناپلئون پس از پيروزي نظامي بر اتريش و ايجاد كنفدراسيون امير نشين هاي آلماني زير نظر خود ، به عمر امپراتور مقدس پايان داد.


تشديد خصومت: روزي كه منافع آمريكا در كوبا ملي شدند


کاسترو در نخستين ملاقات بسيار گرم با خروشچف رهبر وقت شوروي


ششم اوت 1960 فيدل كاسترو همه منافع ايالات متحده در كوبا را ملي اعلام كرد كه به تحريم و محاصره كوبا انجاميد كه پس از 5 دهه هنوز ادامه دارد. فيدل كاسترو كه اول ژانويه 1959 زمام امور كوبا را به دست گرفته بود مي گفت كه بدون لغو همه امتيازات دولت واشنگتن در كوبا، اين جزيره 111 هزار كيلومتر مربعي استقلال كامل و حاكميت ملي نخواهد داشت. كوبا واقع در آنتيل بزرگ از نخستين سرزمين هايي است كه اسپانيا در قاره آمريكا تصاحب كرده بود. رهبران واشنگتن از زمان استقلال فدراسيون ايالات متحده مايل به ضميمه شدن كوبا به قلمرو خود بودند كه فاصله چنداني از آن فدراسيون ندارد ولي دولت اسپانيا حاضر به ازدست دادن آن نبود. اسپانيا در جنگ 1898 از ايالات متحده (دولت واشنگتن) شكست خورد و كوبا را از دست داد و كوبا تحت قيمومت واشنگتن درآمد كه قانون اساسي سال 1902 كوبا با دادن امتياز كنترل اقتصاداين کشور به آمريكا و سپردن اين تعهد كه با دولت ديگري هم عهد نشود و پايگاه دريايي گوانتانامو در اجاره آمريكا بماند خود را تاحدي از اين قيموميت نجات داد. اصول مندرج در قانون اساسي كوبا كه حق نظارت بر برخي از امور اين كشور را به ايالات متحده داده بود باعث شد كه كمپاني هاي آمريكايي منافع متعدد در كوبا به دست آورند و فيدل كاسترو در اوت 1960 همين منافع را ملي كرد و به نظارت دولت واشنگتن پايان داد و خصومت آغاز شد. اين خصومت كه همچنان باقي مانده است. فيدل کاسترو که از اوت 2006 و انجام يك عمل حراجي روي رودهاش تحت درمان بود؛ يک سال و نيم بعد خود را بازنشسته کرد و رهبري کوبا اينک در دست رائول کاسترو است. باوجود اين، فيدل با دادن اندرز به دولت و نوشتن مقاله در روزنامه ارگان حزب کمونيست کوبا (که توسط خبرگزاري ها به سراسر جهان ارسال مي شود) به فعاليت ادامه مي دهد.
از بهار 2008 توجه روسيه به کوبا افزايش يافته و درپي بازديد معاون نخست وزير روسيه از کوبا در اوت 2008، پوتين نخست وزير و دبير کل حزب حاکم روسيه گفت که روسيه بارديگر به کوبا بازخواهد گشت. در ژوئيه 2008 نيز گفته شد که بمب افکنهاي اتمي دورپرواز روسيه سوخت گيري درکوبا را از سر گرفته اند که رائول کاسترو حاضر به تکذيب اين خبر نشد. رائول انتقال محدود زمين هاي مزروعي کوبا به کشاورزان آغاز کرده است که تحولي بزرگ خوانده شده است. ميزان انتقال بيش از توان کشت يک کشاورز نيست. مدت انتقال محدود به حداکثر 90 سال است. كوبا 11ميليون جمعيت دارد.


کاسترو در جريان بپاخيزي مسلحانه سال 1956


بالا رفتن درآمد روسها و همچنين افزايش فاصله فقير و غني


پراوداي آنلاين پنجم اوت 2005 در گزارشي نوشته بود كه متوسط درآمد روس ها، در سال 2005 نسبت به دو سال پيش از آن (سال 2003) 34 درصد افزايش نشان مي داد. در سال 2003 اين متوسط درآمد 200 دلار در ماه بود که در سال 2005 به 303 دلار رسيده بود، حال آن كه در 1998 متوسط درآمد روس ها تنها 70 دلار در ماه بود.
پراودا اضافه كرده بود كه 303 دلار در ماه به مراتب كمتر از متوسط درآمد در اروپاي غربي و آمريكاست، ولي بايد توجه داشت كه در روسيه اجاره خانه، هزينه حمل و نقل، هزينه آب و برق و بهاي بنزين و هزينه درمان از يك پانزدهم آن ممالك هم كمتر است.
طبق يک گزارش رسمي، درآمد روسها در شش ماه اول سال 2008 ميان 4 تا 25 هزار روبل در سال متغير بود. اين گزارش از ايجاد چنين فاصله اي ميان درآمدها ابراز نگراني کرده بود. فاسله درآمد روسها از هم تا زمان فروپاشي شوروي چشمگير نبود. در اين گزارش رسمي تصريح شده است که درآمد ده درصد روسها خيلي بالاست و بيش از 30 درصد درآمد به جيب آنان مي ريزد حال آنکه تنها يک و نه دهم درصد از کل درآمدها عايد ده درصد طبقه کم درآمد مي شود. کل درآمدها در روسيه در سال 2007 پنج تريليون و 27 ميليارد روبل بوده است. پوتين نخست وزير روسيه در اوايل اوت 2008 گفته بود که اگر ما بخواهيم انقلاب ديگري نداشته باشيم بايد تعديلي در توزيع درآمد صورت گيرد و رسيدگي دقيق شود که ميلياردرهاي روسيه از چه طريقي ظرف دو دهه اين همه پول را به دست آورده اند. در طول هفتاد سال به گوش روسها از برابري اقتصادي خوانده شده بود که هنوز آن را فراموش نکرده اند و مشاهده ثروتمند شدن گروهي کم و در مدتي بسيار کوتاه آنان را خشمگين خواهد ساخت زيرا که احساس بي عدالتي و يا وجود فساد خواهند کرد.

نياز آمريكا به دولت سعودي



نيويورك تايمز ششم اوت 2005 در مقاله اي به قلم«Jad Mouawad» ضمن اشاره به هيات مهمي كه دولت آمريكا براي شركت در مراسم تدفين ملك فهد اعزام داشته و مذاكرات اين هيات با سلطان تازه، ملك عبدالله نوشته بود كه تركيب اين هيات ثابت مي كند كه تا چه حد واشنگتن به دوستي و اتحاد با دولت سعودي نياز و به نفت و پول اضافي آن (دلار هاي نفتي جهت سرمايه گذاري در آمريکا و عمدتا سپرده بانکي و يا خريد اوراق قرضه) وابستگي دارد.
در ميان اعضاي اين هيات، جورج بوش (پدر)، چني معاون رئيس جمهوري آمريكا (عكس بالا) و نيز ژنرال پاول وزير امورخارجه پيشين ديده مي شدند.
اين روزنامه نوشته بود: اين يك حقيقت محض است كه آمريكا در حال حاضر بيش از هر زمان ديگر به نفت سعودي وابستگي دارد و به هيچ بها نمي تواند آن را از دست بدهد، زيرا كه با ادامه ناآرامي ها تصور جانشين ساختن نفت عراق فعلا يك خيال بيش نيست، ايران بعيد است كه در آينده اي قابل پيش بيني به آمريكا نزديك شوند، ونزوئلا راهي را بر ضد آمريكا انتخاب كرده كه فعلا بازگشتي در آن ديده نمي شود، به دوستي با روسيه هم نمي توان اعتماد كرد و ساير دارندگان نفت به چين چشم دوخته اند كه رفتاري دوستانه تر دارد، به آنها ديكته نمي گويد، پيشنهادهاي بهتري ارائه مي دهد و به مناطق نفتخيز هم نزديكتر است.


برخي ديگر از رويدادهاي 6 اوت

1815: ناوگان اعزامي آمريكا به دزدي دريايي در سواحل جنوبي مديترانه از تونس تا الجزاير پايان داد.
1825: بوليوي از پرو جدا شد و اعلام استقلال كرد.
1890: براي نخستين بار در آمريكا براي اعدام ، از صندلي الكتريك استفاده شد و در زندان نيويورك يك قاتل به نام « جان هارت » با اين وسيله اعدام شد.
1914: اتريش به روسيه و صربستان به آلمان اعلان جنگ دادند.
1934: نيروهاي نظامي آمريكا پس از19 سال از هائيتي خارج شدند.
1962: جامائيكا مستعمره انگلستان در قاره آمريكا استقلال يافت.
1978: پاپ پل ششم رئيس وقت كليساهاي كاتوليك بر اثر حمله قلبي درگذشت.
1986: « ويليام شودر» كه 620 روز با قلب مصنوعي زندگي كرده بود درگذشت.
1990: شوراي امنيت سازمان ملل عراق را به خاطر تعرض نظامي و تصرف كويت تحريم كامل كرد.


.iranianshistoryonthisday.





....
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:46 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها