بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > تاریخ

تاریخ تمامی مباحث مربوط به تاریخ ایران و جهان در این تالار

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-04-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض همت نام اتوبان است

همت نام اتوبان است





همت انگار از ازل نام اتوبان بوده استبردن نام بزرگش سهل و آسان بوده است اصلا امروز همت انگار آن دلاور نیست که .. خواب اهل ظلم از نامش پریشان بوده است همت ما کم شده ، همت و گر نه همت است روزگاری را میان خلق مهمان بوده استشهرمان در زیر دین نام اهل همت است کوچه ها مان رنگ با خون شهیدان بوده است
حزب ها باید ز جیب خویشتن احسان کنند .. !
خون اینان در مصاف عشق احسان بوده است الغرض اینقدر دنیا دور خود گردیده که همت انگار از ازل نام اتوبان بوده است ..

گذری بر زندگی همت




محمد ابراهیم همت درسال 1334در شهر قمشه اصفهای به دنیا آمد.خانواده محمدابراهیم از راه كشاورزی امورات می گذراندو او نیز از همان كودكی به نوبه خود در كارها به پدر و مادر كمك می كرد. بعد از تحصیلات ابتدایی وارد دانشسرای تربیت معلم شد و پس از آن به خدمت سربازی رفت. شغل باارزش معلمی درروستارابعداز سپری شدن سربازی برگزید. این سال‌ها مصادف بود با اوج گیری قیام مردم ایران علیه استبدادو استكبارپادشاهی. همت كه خود از خانواده‌ای رنج كشیده و مستضعف بود همپای دیگر مردم ستمدیده پا در عرصه مبارزه پنهان و آشكار با رژیم ستمشاهی گذاشت و با توجه به نیروی جوانی و هوشیاری و شعور انقلابی كه داشت و به واسطه مبارزه آشكارش با رژیم ،حكم اعدام او صادر شده بود اما دست از مبارزه نكشید تا طعم شیرین پیروزی را بامردم تجربه كند.
پس از انقلاب و با شروع جنگ،احساس كرد كه باید در جبهه‌ها حضورپیداكندو او كردستان را برای مقابله و مبارزه با دشمنان پیدا و پنهان این مرزو بوم برگزید و به دنبال رشادت‌ها و لیاقت‌هایی كه از خود نشان داد به فرماندهی سپاه پاسداران پاوه منصوب شد.همت به خاطرضربات مهلكی كه به دشمنان وارد آورده بود به یكی از سرداران بزرگ جنگ تبدیل شد. معاونت تیپ رسول الله (ص)و فرماندهی این تیپ را به تدریج به عهده گرفت.
همت در سن 26سالگی به توفیق زیارت حج مشرف شد از آن پس لقب حاجی برازنده نامش شد. او در سال 1360ازدواج كرد و ثمره این وصلت تولد دو پسر به نام هان مهدی و مصطفی بود هرچند این فرزندان سایه پدر را چند صباحی بیش روی سرخود احساس نكردند.
همت در سن28سالگی و درهنگام مقاومت در برابر تهاجم های پی درپی دشمن برای باز پس گیری جزیره مجنون كه چندی پیش از آن به دست نیروهای اسلام آزدشده بود،در روز شانزدهم اسفند ماه شصت و دو به آرزوی همیشگی‌اش نایل شد و با شهادتش به خیل مقربان الهی پیوست.

منابع :
شعر از سید مصطفی فهری- تبیان
سایت نوید شاهد
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 03-17-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شهیدی با نمره ی 21

شهیدی با نمره ی 21

طریقه آشنایی رهبر با شهید چمران :



طریقه آشنایی من با ایشان این بود: كمیته ای در نخست وزیری تشكیل شد كه درباره مسئله ارتش بحث و مشورت می شد و در مواردی هم تصمیم گیری می كرد كه من و ایشان هر دو عضو این كمیته بودیم. در بدو تشكیل این كمیته اولین روزی كه ایشان دعوت شده بودند، من وارد شدم و قیافه مهربان و صمیمی و متواضع و دوست داشتنی چمران را اول بار در آنجا دیدم، یعنی قیافه ای كه با ترسیم ذهنی من از چمران بكلی متفاوت بود و در آنجا خیلی گرم از من و یک برادر دیگری كه با هم بودیم استقبال كرد.




وقتی نشستیم، دیدم مثل این كه او هم با من آشنا بوده و خیلی زود احساس كردم كه یک انسان اهل ذوق و معنویت و علاقه مند به هنر و هنرمند است، چنان كه در همه حركات و سكنات او این حالات محسوس بود.

آنچه مشاهده خواهید کرد کلیپ زیبایی از شهید چمران به همراه بیانات شیوای رهبری در مورد ایشان است .
برای مشاهده کلیپ ، کلیک کنید .
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 03-17-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض کوچه های آشتی کنان !

کوچه های آشتی کنان !




اگر تپه ‌ها و وادی‌ های این سرزمین زبان داشت از حما‌سه ‌های فرزندان این سرزمین می‌گفت ؛ از پل ناجیان که عبور می‌کنی به شیارهای معروفی می ‌رسی که ماه‌ های نخست جنگ شاهد حماسه‌ های بسیار بودند: شیار شیخی، شیار المهدی و شیار شلیکا.
این منطقه ، عملیات فتح‌المبین را در خود دیده

است و امتداد این جاده می ‌رسد به سایت‌های رادار چهار و پنج و ارتفاعات ابو سلبی‌ خات و رودخانه رفاعیه.
سایت‌های چهار و پنج که قبل از انقلاب بنا شده بودند ، بهترین ارتفاع منطقه بودند و مسلط بر عراق و ایران . عراق همان اوایل جنگ دست گذاشت روی این ارتفاعات و آنها را از ما گرفت و با استفاده از موقعیت و ارتفاع همین سایت‌ها بود که راحت دزفول ، اندیمشک ، شوش و جاده اندیمشک به اهواز را با موشک زمین به زمین می‌زد. تازه از این موقعیت می‌شد پرواز هواپیماها را هم کنترل کرد. چشم منطقه اینجا بود. صدام هم خیلی مواظب بود که آن را از دست ندهد. آن قدر نیرو برای محافظت از این منطقه آورده بود که با غرور می‌گفت: اگر ایرانی‌ها سایت‌ها را بگیرند، کلید بصره را هم به آنها می‌دهم.



دو روز از فروردین 61 گذشته بود که عملیات فتح‌المبین کلید خورد . در استخاره محسن رضایی برای آزاد سازی این مناطق سوره فتح آمد و نام عملیات فتح‌المبین گذاشته شد. رمزش را هم گذاشتند : یا فاطمة الزهرا سلام الله علیها.



مرحله اول عملیات، عبور رزمنده‌ها از شیارها بود که به کمین عراقی‌ها خوردند. در همین شیارها بود که خیلی ‌ها شهید شدند. این را گفتم که بدون وضو وارد نشوی و قدم که بر می‌داری مواظب باشی...

چون عراق هوشیار بود مرحله اول را دوام آورد ؛ حتی حمله هم کرد و تعدادی از نیرو های ما را اسیر گرفت. مرحله اول ، خدا ما را نجات داد و فتح خدا آغاز شد.
مرحله دوم و سوم عملیات ، عراقی‌ ها چنان ضربه‌ای خوردند که راهی جز فرار نداشتند . آنها اصلا انتظار نداشتند که ایرانی ‌ها به این قوت جلو بیایند و به پادگان عین‌خوش برسند. دیگر برای آنها جای ماندن نبود .
هفت روز از فروردین 61 گذشته بود که سایت دست رزمندگان اسلام بود ؛ اما صدام به وعده ‌ای که داده بود هیچ وقت عمل نکرد و این برای او درس عبرتی نشد که دیگر خط و نشان نکشد. در خرمشهر هم همین حرف‌ ها را زد ؛ ولی دو ماه بعد از این آنجا را هم مفتضحانه رها کرد و رفت تا دیگر جرات نکند وعده و وعید بدهد.



در فتح ‌المبین ، عراقی‌ ها به گونه‌ای غافلگیر شدند که اسناد و مدارک و چمدان‌ های محرمانه بسیاری از خودشان جا گذاشتند و رفتند. ماشین‌هایشان که در گل گیر می‌کرد رها می‌کردند و پا به فرار می‌گذاشتند. اگر ما در طول جنگ ده کامیون سند از عراق گیرمان آمده باشد، نه کامیون آن در همین منطقه فتح‌المبین بود.

اگر فتح خدا نبود و اگر ما در فتح‌المبین پیروز نمی‌شدیم ، با پنج عملیات هم نمی‌شد، این زمین‌های بزرگ و سایت‌ها را آزاد کرد. چرا که عراقی‌ها تا این مرحله حالت هجومی داشتند. از این عملیات به بعد، عراقی‌ها دست و پایشان را جمع کردند؛ میدان مین گستردند و مجبور شدند به لاک دفاعی بروند.
امروز به یادبود شهیدان این منطقه، یادمان زیبایی ساخته‌ اند تا شاید تو بتوانی در فضای همان روزها قدم بزنی. شیارهای کوچه مانندی که آهسته تو را از خود عبور می ‌دهد تا آرام آرام دلت نرم شود و آشتی کنی با هر آنچه از یاد برده‌ای آشتی کنی ، با آنانی که آرام آرام از کنار همه زیبایی ‌های دنیای فانی گذشتند تا به زیبایی مطلق برسند .



منبع :
راهیان نور
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:05 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها