بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > ایران ما

ایران ما در این تالار هرآنچه به استانها و شهرهای ایران عزیز ما مرتبط میشه قرار داده میشه به طور ویژه تر کاربران مختلف از نقاط مختلف ایران در این تالار به معرفی شهر و استان خودشون میپردازند.

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 09-30-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط آريانا نمایش پست ها
خب دیگه خیلی زبون دراز شدید دخترای عزیز ...روزتونم راستی مبارک.....
شبتونم بخیر
شیرین زبون نه زبون دراز ! چیه حسودیت میشه بهمون ؟!
روزمون واقعا مبارک ... مرسی : )

نقل قول:
غزل بانو عکسهات قشنگ بودند
مینا دعوت میکنی عکسها رو از تو آلبوم نشونش بدی یا ببری محلی که عکسش تو آلبوم گذاشتی
قابل نگاهاتونو نداشت عکسا ... : )
چیه نکنه حسودیت میشه از نزدیک ِ نزدیک می برمش اونجاها رو ببینه ...
نگفتی اهل کدوم شهری ننجون ؟!

نقل قول:
منم مثل آریانا فکر میکنم یک برنامه خودجوش بوده که با هم اومدید و ...
به قول شکوفه , دست هایی پشت پرده ست
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.

ویرایش توسط GhaZaL.Mr : 09-30-2011 در ساعت 01:10 AM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #2  
قدیمی 09-30-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نوشین بانو بهتون خوش آمد میگم

و تبریک برای قبولی موفق باشی گلم

غزل جون معنی تو و آریانا هردو درسته مهبا هم مانند ماه معنی میده

هم همراه با ماه
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم


پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از مهبا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #3  
قدیمی 09-30-2011
اهورا آواتار ها
اهورا اهورا آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2011
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 504
سپاسها: : 5,940

1,937 سپاس در 757 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سلام :

تقدیم به بچه های با حال مازندران

__________________
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند


کوروش بزرگ

javad.p سابق
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از اهورا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #4  
قدیمی 09-30-2011
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سلام
وای از آخرین پستی که زدم تا آخر که همه پستا رو بخونم ی ربع طول کشید
شما میزارید من نباشم شروع میکنید به نوشتن؟
آی کلکا باشه نوبت ما هم میرسه
خوب مینا جون بازم مبارکه میای پیش خودمم
غزل و آناهیتا و ترنم هم مبارکه بابت رنگ جدید
نوشین جون هم خوش اومدی و هم مبارکه قبول شدی عسیسم

خوب منم خوبم
آریانا ی تنه داره جواب همه رو میده خوبه

کوروش هم ی سری اومد شمال پی سی ،خوش اومدی خونه خودته

آقا جواد هم خوش اومدید

راستی مهدی جان نوشته بودی اگه دکتر اجازه بده میری شمال،چرا؟(چقدر آدم میتونه فضول باشه)

ببینین پستا رو چقدر با دقت میخونم؟؟؟


__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از shokofe به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #5  
قدیمی 09-30-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,701
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

من هم شمال پی سی اومدم هم تابستون اومدم شمال کباب ترش هم خوردیم
به نظر من خوش مزه بود کیفیتشم خوب بود اما اینقدر 10 نفر دیگه ای که باهام بودن گفتند اه اه اه چقدر بد درستش کرده بود و جیر بود و سفت بود و کوفت بود گوشت الاغ بود و از این حرفها دیگه جرات نکردیم بگیم خوش مزه بود هیچ ایرادی هم نداشت .
باقاقاتوق هم دیدیم زیاد نپسندیدیم خصوصا که باقالی یه خرده نافخ هست و بنده فراری از این جور چیزها .
کته کتاب ندیدم نشد بخوریم .
اما خاطرات خوب و بد زیادی داشتیم اونجا .
همه چیزم ارزون بود خدایی
ویلا و خونه و خلاصه همه چی .

اما شمال فقط واسه یه سری شرایط خاص خوبه واسه زندگی نمیشه یعنی منی که همه ش 4-5 روز اونجا بودم متوجه شدم نمیشه واسه یه زندگی راحت و خوب اونجا موند
باران و رطوبت و هوای ابری برای همیشه سخت و غیر قابل تحمله
هر کجا اب میخوردیم مزه زنگ اهن میداد
لباسامون 4 روز پهن بود روی رخت خشک نمیشد
یا مثلا در شهری مثل منجیل با اون همه وزش باد چیکار میکنن ؟
کلا زیاد سرد بده زیاد گرم بده زیاد باران بده زیاد خشکسالی بده زیاد برف بده زیاد گرد و غبار بده و اصلا خود زیاد بده ! .
همه چی طبیعی و نرمالش
تازه این میشه اب و هوا
امکانات و چیزای دیگه هم رل اساسی رو بازی میکنند .
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از دانه کولانه به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #6  
قدیمی 10-01-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هیییییی ی ی ی روزگار

سلام به همه دوستان کعزیز
دلم براتون تنگ شده بود
چطور اصل احوالات

منم مثل شکوفه از اونجایی که نبودم همه رو خوندم

واییییییییییییییی گلبـــــــــــــــــــــــــــ ــرگ یه عالمه خوشحال شدم قبول شدی
انشالله قبولی دکترا تو ببینم دفعه بعد عزیزم

نوشین خیلی خوش امدی به جمع دوستات
وتبریک بسیار به خاطر قبولیت عزیزم موفق باشی

شکوفه مرسی بابت تبریک تغییر رنگمون


غزلی ممنون بابت اون خونه کلبه ای خیلی قشنگ بود تونستم ببینمش
ممنون بابت عکسایه قشنگت
غزل بانو اهنگم خیلی قشنگ بود کلی لذت بردم

راستی شکوفه خیلی خوشحال شدم مدارکت پیدا شد

و اخرشم دست گل همتون درد نکنه که یه جا برا من نزاشتین تا منم بیام مسافرت
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #7  
قدیمی 10-06-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Arrow

این ترانه گیلکی با صدای استاد (خواننده موسیقی سریال پس از باران) فوق العاده ست ...

دانلود ترانه زیبای گیلکی

__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #8  
قدیمی 10-14-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شمال این روزا آفتابی ِ ...
امروز داشتم به خورشیدی فک می کردم که یه ظهر پائیزی ِ سردو دلگرم می کنه ..
به جاده
رفتن
فاصـــله
به پریناز ,
دختر زیبای ترکمنی که توی جاده باهاش دوست شدم وُ هی لبخند تعارفم می کرد ..
به شبای یواشکی ِ دریاچه ..
به مهیاب دختر شیطون رشتی که دم آخر محکم بغلم کردو بوسید و گف ینی دیگه نمیبینیمت غزل ؟!
به پاتوق بچه ها پشت دانشگاه ..
به نیمه شبای تنهایی توی حیاط خوابگاه و درد و دل با ماه ...
به راه رفتن روی جدول ..
به عکسایی که گرفتیم ...
به خونه سالمندان ! اون پیرزنه که اشک توی چشماش جمع شده بود و میگف "بچه چیه !
چشمات نمیبینه , گوشات نمی شنوه , اون وخ دیگه هیشکی نمی خوادت !" دستشو بوسیدم گفتم من میشم دخترت .. غصه نخور ...
به این که چقد دلم برا اینجا تنگ می شه وختی که برم !
به صدای گرم محمد نوری که الان دارم گوش میدم :

جان مریم چشماتو وا کن / سری بالا کن / در اومد خورشید / شد هوا سفید /
وقت اون رسید / که بریم به صحرا / وااای نازنین مریم
جان مريم چشماتو واكن / منو صدا كن / بشيم روونه / بريم از خونه /
شونه به شونه / به ياد اون روزها / وااای نازنين مريم

.
.
.
غزل
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #9  
قدیمی 10-14-2011
KHatun آواتار ها
KHatun KHatun آنلاین نیست.
کاربر فعال ادبیات جهان
 
تاریخ عضویت: Mar 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 210
سپاسها: : 86

250 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط Ghazal.banoo نمایش پست ها
شمال این روزا آفتابی ِ ...
امروز داشتم به خورشیدی فک می کردم که یه ظهر پائیزی ِ سردو دلگرم می کنه ..

به جاده




رفتن






فاصـــله

به پریناز ,
دختر زیبای ترکمنی که توی جاده باهاش دوست شدم وُ هی لبخند تعارفم می کرد ..
به شبای یواشکی ِ دریاچه ..
به مهیاب دختر شیطون رشتی که دم آخر محکم بغلم کردو بوسید و گف ینی دیگه نمیبینیمت غزل ؟!
به پاتوق بچه ها پشت دانشگاه ..
به نیمه شبای تنهایی توی حیاط خوابگاه و درد و دل با ماه ...
به راه رفتن روی جدول ..
به عکسایی که گرفتیم ...
به خونه سالمندان ! اون پیرزنه که اشک توی چشماش جمع شده بود و میگف "بچه چیه !
چشمات نمیبینه , گوشات نمی شنوه , اون وخ دیگه هیشکی نمی خوادت !" دستشو بوسیدم گفتم من میشم دخترت .. غصه نخور ...
به این که چقد دلم برا اینجا تنگ می شه وختی که برم !
به صدای گرم محمد نوری که الان دارم گوش میدم :



جان مریم چشماتو وا کن / سری بالا کن / در اومد خورشید / شد هوا سفید /
وقت اون رسید / که بریم به صحرا / وااای نازنین مریم
جان مريم چشماتو واكن / منو صدا كن / بشيم روونه / بريم از خونه /
شونه به شونه / به ياد اون روزها / وااای نازنين مريم
.
.
.
غزل




آدم به خانه اش عادت می کند خب. دست خودش نیست. توی آن مساحتِ خاص، آن فضای خاص، آن دیوارهایِ کج و معوج و کلی جا که معلوم نیست چرا آنجا هستند بزرگ شده و خو گرفته با شکل و شمایلش. مثلا یک طاقچه ای هست توی حمام که هیچ کس هنوز نفهمیده چرا آنجاست و به درد چه کاری می خورد. گاهی همین عیب و نقص ها و اضافات جذاب تر از کل خانه است، به خصوص وقتی مدتها دور باشی و بخواهی حس و حال در خانه بودن را به یاد بیاوری. نمی دانم. شاید سفر تنها به این دلیل خوب است که بعدش خانه ای هست که پاهایت را تویش دراز کنی و نفسِ عمیق بکشی.


شاید اگر همه ی چیزهایی که آن بیرون شهر آزارت می دهد را فاکتور بگیری، نتیجه ش بشود همین خانه...با تمام طاقچه هایِ به درد نخورش!


پ.ن: یک خانه ی خوب و یک خواب خوب. همین
__________________
که ای بلندنظر! شاهباز سدره نشین
نشیمنِ تو نه این کنج محنت آباد است

پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از KHatun سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #10  
قدیمی 10-14-2011
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

غـــــــــزل دلم واست خیلی تنگ شده بوود
با منا هم قهر هستم...همش میخواد بخوابه تنبل
منم بگم...
منم دلم واسه گلهای خونمون تنگ شده بود..واسه اون خاله مینا که داداشم با ذغال روی دیوار حیاط چندین سال پیش نوشته بود...واسه اتاقم..واسه کتابام..
اما میبینم دلم دیگه اینجا اروم نیست..
یه چیزی میخواد
یه چیزی میدونم چیه
خونه دیگه مثل سابق نیست..
خدایا دلم گرفت
خدایا تو هستی ؟!
__________________

پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از GolBarg سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:11 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها