شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |

05-04-2012
|
 |
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان 
|
|
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681
5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
می روم دور از تو با دنیای خود خلوت کنم
باید آخر من به این بیگانگی عادت کنم
آشنایی کو که جان در راه مهرش افکنم
آتش عشقی چه شد تا من بر ان دامن زنم
شور وحالی دارم امشب
به چه حالی دارم امشب
با همه بیگانه ام جز غصه دمسازی ندارم
میروم
عاقبت بیگانه ای پیدا شود
هم زبون این دل شوریده رسوا شود
شور وحالی دارم امشب
به چه حالی دارم امشب
گرچه
این دل شوریده با مهر ووفایت آشنا بود
گرچه
زندگی بی تو آهنگ پایانی ندارد
میروم
چون عشق من در قلب تو جایی ندارد
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
3 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

05-04-2012
|
 |
مدیر بخش ورزش
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242
6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یه نگاه یه نگاه ، یه قدم یه قدم / دنباله تو اومدم! دیدم شدی همه چیزمو واسه تو /میگذرم از خودم! به خودم اومدم / دیدم با همه ی وجودم عاشق شدم رفتی ،دلم شکستِ قلبم پره درده / گلومُ بغض و گریه خسته کرده آتیشم میزنه شبام که سرده! تو که میدونستی شونه های من همیشه همدمِ گریه هاتِ خودت میدیدی یکی هست که توی روزای خوب و بدت باهاتِ حالا کی باهاتِ؟ / که بدونی تو هرلحظه چشم به راتِ (چشم به راتِ) رفتی ،دلم شکستِ قلبم پره درده / گلومُ بغض و گریه خسته کرده آتیشم میزنه شبام که سرده!
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
کاربران زیر از mohammad.90 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|

05-05-2012
|
 |
کاربر خوب
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: کرمانشاه_ تهران
نوشته ها: 457
سپاسها: : 266
481 سپاس در 138 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یاد تو هر تنگ غروب تو قلب من میکوبه سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه...
غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده برام یه یادگاریه جز اون چیزی نمونده...
تو ذهن کوچه های آشنایی پرشده از پاییز تن طلایی تو نیستی و وجودم و گرفته شاخه ی خشک پیچک تنهایی!
|
2 کاربر زیر از گمشده.. سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

05-05-2012
|
 |
کاربر خوب
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: کرمانشاه_ تهران
نوشته ها: 457
سپاسها: : 266
481 سپاس در 138 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
من عاشقی دلخونم
شکسته ای محزونم
پناه این دل بی آشیون باش
دلم تنگه تو با من مهربون باش
گل نازم بگو بارون بباره
که چشماتو به یاد من میاره
تماشای تو زیر عطر بارون
چه با من می کنه امشب دوباره
شب و تنهایی و ماه و ستاره
من عاشقی دلخونم
شکسته ای محزونم
پناه این دل بی آشیون باش
دلم تنگه تو با من مهربون باش...
|
4 کاربر زیر از گمشده.. سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

05-05-2012
|
 |
مدیر بخش موبایل
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693
7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تنهایی............
وقتی به هم نزدیک میشویم
بیشتر از هم فاصله میگیریم
وقتی با هم هستیم
بیشتر تنهاییم
آرام آرام
خانهای در ذهنمان شکل میگیرد.
او تنهاست
من هم تنهایم
و از دودکش خانه
اندوه بالا میرود
دیوارهای گلی نامریی
لخت و عور
به هر طرف که مینگریم
به خودمان برمیخوریم.
..........
__________________
گاهی حس میكنم
گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند
كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
|
5 کاربر زیر از hossein سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

05-05-2012
|
 |
مدیر بخش ورزش
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242
6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دل تنگم هنوزم وقت خوابم جای حس تو رو یادم میاره
در گوشم میگه لالاییامو ولی اشک چشامو در میاره
چقد دلتنگ و داغونم تو خوابم زیر بارونم
تک و تنها رو دیوارا نوشتم یعنی تو یاد تو می مونم تو که از حال و روز من خبر داری
چرا میری میری تنهام می ذاری
دلم میگه دیگه دوسم نداری
شبش میای تو خوابم پا می ذاری تو که می خوای جدا باشی نمی خواد نگرون باشی
شبا گم میشی تو خوابم نمی خوای دیگه پیدا شی
تو عشقی (!) بعده لالایی تو فقط خواب و رویایی
یه حسی بعده بیداری تو فقط خواب و رویایی تو که از حال و روز من خبر داری
چرا میری میری تنهام می ذاری
دلم میگه دیگه دوسم نداری
شبش میای تو خوابم پا می ذاری
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
5 کاربر زیر از mohammad.90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

05-05-2012
|
کاربر عادی
|
|
تاریخ عضویت: Apr 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 66
سپاسها: : 696
412 سپاس در 127 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گاهی دلم ازهرچه آدم است میگیرد... گاهی دلم دوکلمه حرف مهربانانه میخواهد... نه به شکل " دوستت دارم" و یا نه به شکل " بی تو میمیرم " ... ساده شاید ، مثل :
" دلتنگ نباش، امیدت به خدا ... فردا روز دیگری ست ! "
__________________
هنوز هم دلم تنگ می شود
برای محض حرف زدنت
و برای تکیه کلامهایت
که نمی دانستی
فقط کلام تو نبود
من هم به آنها ...
تکیه داده بودم!
|
5 کاربر زیر از یلدا جوون سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

05-05-2012
|
 |
مدیر بخش ورزش
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2012
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,335
سپاسها: : 7,242
6,424 سپاس در 3,063 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نمیدونم به چه جرمی پر و بالمو شکستن
رو به من که ناامیدم همه ی درا رو بستن
نمی دونم به چه جرمی باید از عشق تو رد شم
وقتی میشه عاشقت بود واسه چی این همه بد شم
روی تقویم خیالم همیشه عشق تو کم بود
تو رو از دلم گرفتن اینم از بخت بدم بود
همه دست روزگاره ، اگه حال و روزم اینه
می خوام عاشقت بمونم آخه دلخوشیم همینه
دارم از نفس میفتم تو هوای تلخ حسرت
انگاری دیگه حضورم واسه تو نداره حرمت
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
3 کاربر زیر از mohammad.90 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

05-10-2012
|
 |
مدیر بخش موبایل
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693
7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
واز نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه من آمدی برای من
ای مهربان چراغ بیارو یک دریچه
که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
__________________
گاهی حس میكنم
گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند
كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
|
4 کاربر زیر از hossein سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

05-10-2012
|
 |
کاربر خوب
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: کرمانشاه_ تهران
نوشته ها: 457
سپاسها: : 266
481 سپاس در 138 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
روزگاريست همه عرض بدن ميخواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن مي خواهند
ديو هستند ولي مثل پري مي پوشند
گرگ هايي که لباس پدري مي پوشند
آنچه ديدند به مقياس نظر مي سنجند
عشق ها را همه با دور کمر مي سنجند
خوب طبيعيست که يکروزه به پايان برسد
عشق هايي که سر پيچ خيابان برسد
|
2 کاربر زیر از گمشده.. سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 11:20 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|