مشاعره با حروف انتخابی

[leila_24]

رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست
ح

[افسون 13]

حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد
صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت

ج

[leila_24]

جز من، میان این گل و باران کسی نبود
کو موزه ای بپا وکلاهی بسر نداشت
آخر، تفاوت من و طفلان شهر چیست
آئین کودکی، ره و رسم دگرنداشت خ

[ماهین]

خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم
کز نسیمش بوی جوی مولیان اید همی

د

[leila_24]

**
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم
اش

[ماهین]

شمع بزم محفل شاهان شدن ذوقی ندارد
ای خوش آن شمعی که روشن می کند ویرانه ای را

ص

[پریشان]

صوفی نهاد دام و یر حقه باز کرد

بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد

م

[ماهین]

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد


گ

[افسون 13]

گه‌ گهم خوانی و گویی که چه حالست تو را؟
حال من حال سگان ، این چه سؤال است تو را؟
می‌کنم یاد تو و می‌روم از حال به حال
من به این حال و نپرسی که : چه حالست تو را؟

ب

[leila_24]

بوسه‌اي زان دهن تنگ بده يا بفروش كاين متاعي است كه بخشندوبها نيزكنند ق