|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
01-02-2012
|
||||
|
||||
رقصیدن سرود حالت گل
بی صوت هزار خوش نباشد
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
01-02-2012
|
||||
|
||||
|
دل عالمي بسوزي چو عذا برفروزي
تو از اين چه سود داري كه نمي كني مدارا
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
|
|
01-02-2012
|
||||
|
||||
|
این چنین موسمی عجب باشد
که ببندند میکده بشتاب
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| کاربران زیر از رزیتا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
01-02-2012
|
||||
|
||||
|
با لب او چه خوش بود گفت و شنید و ماجرا
خاصه که در گشاید و گوید خواجه اندرآ با لب خشک گوید او قصه چشمه خضر بر قد مرد می‌برد درزی عشق او قبا
__________________
ــــــــــــــــــ خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست  ویرایش توسط MAHDI : 01-02-2012 در ساعت 10:16 PM
|
|
01-02-2012
|
||||
|
||||
|
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
وی مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
01-02-2012
|
||||
|
||||
|
تو از خواری همی‌نالی نمی‌بینی عنایت‌ها
مخواه از حق عنایت‌ها و یا کم کن شکایت‌ها
__________________
ــــــــــــــــــ خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست
|
|
01-02-2012
|
||||
|
||||
|
این قصه عجب شنو از بخت واژگون
ما را بکشت یار به انفاس عیسوی
__________________
|
|
01-02-2012
|
||||
|
||||
|
يارب اين شهر چه شهري است
كه صد يوسف دل به كلافي بخرند و به متاعي ببرند
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
|
| کاربران زیر از فرگل به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
01-02-2012
|
||||
|
||||
|
در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر می‌شکند گوشه محراب امامت
__________________
ــــــــــــــــــ خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست
|
| کاربران زیر از MAHDI به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
01-02-2012
|
||||
|
||||
|
تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه
__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست و دلم بس تنگ است ، بی خيالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آن قدر می خندم که غم از روی رود
|
| کاربران زیر از فرگل به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 10 نفر (0 عضو و 10 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 02:42 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.