مشاعره سنتی

[FereShteH]

مبتلایی به غم محنت و اندوه فراق

ای دل این ناله و افغان تو بی چیزی نیست

[hossein]

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

[FereShteH]

تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل؟

تا کی به سینه سنگ زنم ز آرزوی دل؟

[Ali.p80]

لبش می‌بوسم و در می‌کشم می

به آب زندگانی برده‌ام پی

[FereShteH]

یا رب از فردوس کی رفت این نسیم

یا رب از جنت که آورد این پیام

[hossein]

مکش چو دشمنم، ای دوست ز انتظار، بیا
که این نفس ز جهان دوستدار می‌گذرد

[FereShteH]

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس

کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا

[hossein]

از شراب الست روز وصال
دل مستم هنوز مخمور است

[FereShteH]

تا دو سه روز درین سایهٔ رز

آب انگور گساریم به آب

[hossein]

به سر شد روزگارم بی‌رخ تو
نماند از عمر بسیاری دریغا