بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 11-03-2008
hoobare آواتار ها
hoobare hoobare آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Jul 2008
نوشته ها: 348
سپاسها: : 0

3 سپاس در 3 نوشته ایشان در یکماه اخیر
hoobare به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



بد نگوييم به مهتاب اگر تب داريمديده ام گاهی در تب ، ماه می آيد پايين،میرسد دست به سقف ملكوت.
ديده ام، سهره بهتر می خواند
.
گاه زخمی كه به
پا داشته امزير و بم های زمين را به من آموختهاست.گاه در بستر بيماری من، حجم گل چند برابر شده است.
و فزون تر
شده است ، قطر نارنج ، شعاع فانوس
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از hoobare به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #2  
قدیمی 11-03-2008
hoobare آواتار ها
hoobare hoobare آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Jul 2008
نوشته ها: 348
سپاسها: : 0

3 سپاس در 3 نوشته ایشان در یکماه اخیر
hoobare به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

گفته بوديد كه به زندگي زيباتر نگاه كنم.

...

ديروز كه باران باريد چترم را هم زنداني كردم

تا شايد باران چشمانم را بشويد

تا من هم به زندگي زيباتر بنگرم!!!


پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از hoobare به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #3  
قدیمی 11-07-2008
haj_amir haj_amir آنلاین نیست.
دوست و کاربر فعال سابق
 
تاریخ عضویت: May 2008
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,217
سپاسها: : 2

122 سپاس در 119 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

رفيق من سنگ صبور غمهام
به ديدنم بيا كه خيلي تنهام
هيشكي نمي فهمه چه حالي دارم
چه دنياي رو به زوالي دارم
مجنونم و دل زده از ليليا
خيلي دلم گرفته از خيليا
نمونده از جوونيام نشوني
پير شدم پير تو اي جووني
تنهاي بي سنگ صبور
خونهء سرد و سوت و كور
توي شبات ستاره نيست
موندي و راه چاره نيست
اگر چه هيچ كس نيومد
سري به تنهاييت نزد
اما تو كوه درد باش
طاقت بيار و مرد باش
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از haj_amir به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #4  
قدیمی 11-07-2008
Motahareh آواتار ها
Motahareh Motahareh آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jul 2008
نوشته ها: 35
سپاسها: : 0

3 سپاس در 3 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Motahareh به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سرشکسته‌وار در بالش کشیده
نه هوایی یاری اش داده
آفتابی نه دمی با بوسه‌ی گرمش به سوی او دویده
تیزپروازی به سنگین خواب روزانش زمستانی
خواب می‌بیند جهان زندگانی را
در جهانی بین مرگ و زندگانی.

هیچ کس پایان این روزان نمی‌داند
برد پرواز کدامین بال تا سوی کجا باشد
کس نمی‌بیند
ناگهان هولی برانگیزد
نابجایی گرم برخیزد
هوشمندی سرد بنشیند.

لیک با طبع خموش اوست
چشم باش زندگانی‌ها
سردی‌آرای درون گرم او بر بال‌هایش ناروان رمزی‌ست
از زمان‌های روانی‌ها
سرگرانی نیستش با خواب سنگین زمستانی
از پس سردی روزان زمستانی‌ست روزان بهارانی.



پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از Motahareh به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #5  
قدیمی 11-11-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ز خود چگونه به آيينه ها پناه ببرم؟
كه قلب آينه ها نيز مثل من سنگي است
__________________
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از SonBol به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #6  
قدیمی 11-12-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Arrow وصف حال خودتان با شعر

هر دریچه ای که رو به شب گشودم
فکر تنهایی چشمان تو بودم
عاشقانه های من شعر تو بوده
از تو بوده هرچه گفتم و سرودم

چشم من همیشه دنبال تو بوده
همه ترانه هام مال تو بوده
هر نفس همیشه در یاد تو بودم
برگ باغ رفته از یاد تو بودم

همه جاده های دنیا رو دویدم
در سفرهام به نگاه تو رسیدم
هر کجا رفتم و هر جا که رسیدم
همه دنیا رو با چشم تو دیدم
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از امیر عباس انصاری به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #7  
قدیمی 11-09-2008
haj_amir haj_amir آنلاین نیست.
دوست و کاربر فعال سابق
 
تاریخ عضویت: May 2008
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,217
سپاسها: : 2

122 سپاس در 119 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

یه دل میگه نشم عاشق کس
یه دل میگه میمیرم بی نفس
یه دل میگه برمو و یه دلم میگه خو کن به هوس...
یه دل میگه پر رنگ و ریاســـــــت
یه دل میگه اینه رویای ماســـــــت
یه دل میگه بگمو و یه دلم میگه فردا ببار
یه دل میگه پر از عشـــــــــــــقم هنــــــــوز
یه دل میگه که بساز و بسوز
سر کن بی فــــــروغ ..
خو کـــــــن به دروغ ...
این عمــــــر دو روز ....
یک بوم دو هوا خستم به خدا
نمی خوامو و میخوام بشم از تو جدا
رویای عزیز تردید و گریـــز
بی عشق نمـــی تونم به خدا ...
سلطان قلبم بی تو ســـــرابم
آلوده ی فکر و ناجور وتردید
برگرد و از من عشقی بنا کــــن
کانون روحم به عشق تو لرزید ....
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از haj_amir به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #8  
قدیمی 11-09-2008
haj_amir haj_amir آنلاین نیست.
دوست و کاربر فعال سابق
 
تاریخ عضویت: May 2008
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,217
سپاسها: : 2

122 سپاس در 119 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

داشتم فراموشت میکردم
اما باز دوباره دیدمت
تو غم هاغوته ور شدم چرا؟

داشتم فراموشت میکردم
اما تا صدات رسید
به گوش من شکستم بیصدا چرا

داشتی میرفتی از خیال من
خزونی بود بهار من
دیدم تورو خزونم جون گرفت
این قلب سرد و ساکتم با خیالت جون گرفت

چرا دوباره امدی
صدا رو جون دادی گل بهارو
زخم دل دوباره تازه شد

شوق نگاه خسته ام دوباره
دوختی اخره ستاره
حسرتم بی اندازه شد

یا راحتم کن واسه همیشه
این دل بکن زریشه
از خیاله سرد من برو

یا باغبون شو بهارو
باز نشون بده گلها رو
از ووجده خسته ام برو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از haj_amir به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #9  
قدیمی 11-10-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Arrow وصف حال خودتان با زبان شعر

و حدس میزنم شبی مرا جواب می کنی
و قصر کوچک دل مرا خراب می کنی

سر قرار عاشقی همیشه دیر کرده ای
ولی برای رفتنت عجب شتاب می کنی

من از کنار پنجره تو را نگاه می کنم
و تو به نام دیگری مرا خطاب می کنی

چه ساده در ازای یک نگاه پاک و ماندنی
هزار مرتبه مرا ز خجلت آب می کنی

به خاظر تو من همیشه با همه غریبه ام
تو کمتر از غریبه ای مرا حساب می کنی

و کاش گفته بودی از همان نگاه اولت
که بعد من دوباره دوست انتخاب میکنی
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از امیر عباس انصاری به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #10  
قدیمی 11-10-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Arrow وصف حال خودتان با زبان شعر

محبت



نام تو را آورده ام دارم عبادت می کنم

گرد نگاهت گشته ام دارم زیارت می کنم



دستت به دست دیگری از این گذشته کار من

اما نمی دانم چرا دارم حسادت می کنم



گفتی دلم را بعد از این دست کس دیگر دهم

شاید تو با خود گفته ای دارم اطاعت می کنم



رفتم کنار پنجره دیدم تو را با... بگذریم

چیزی ندیدم این چنین دارم رعایت می کنم



من عاشق چشم توام تو مبتلای دیگری

دارم به تقدیر خودم چندیست عادت می کنم



تو التماسم می کنی جوری فراموشت کنم

با التماس اما تو را به خانه دعوت می کنم



گغتی محبت کن برو باشد خداحافظ ولی

رفتم که تو باور کنی دارم محبت می کنم
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از امیر عباس انصاری به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 8 نفر (0 عضو و 8 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:06 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها