بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > سینمای ایران

سینمای ایران در این بخش به سینما تلویزیون و تئاتر ایران و اخبار مربوط به آن میپردازیم

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 02-24-2008
VAHID VAHID آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: اصفهان
نوشته ها: 261
سپاسها: : 22

7 سپاس در 4 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض هیاهوی بسیار برای هیچ!


خسارت پنج میلیارد تومانی تهیه‌كنندگان سنتوری، دستگیری حجت – ف؛ عامل اصلی توزیع این فیلم در سراسر ایران و جهان و پیدا كردن تازه‌ترین نسخه‌های این فیلم در قطعی تازه (با زیرنویس انگلیسی و باقی مخلفات) همچنان در صدر اخبار فرهنگی و هنری رسانه‌های ایرانی و خارجی است.
جنجالی كه می‌‌توانست این قدر واكنش و تلالو و بازتاب نداشته باشد و با كمی درایت و هوشمندی پس از چند هفته ناقابل، هم‌زمان با تمام شدن تب نمایش فیلم (منظورم اكران عمومی‌ است) به پایان برسد. در صورتی كه حالا با اتفاقی كه برای این فیلم افتاده، مردم (مردمی كه سال‌ها است تشنگی در اختیار داشتن چیزهای «ممنوعه» و «یواشكی» را در خود تقویت كرده‌اند) حالا تشنه خرید، «رایت» و تكثیر CD آن در سطح شهر و استان هستند.
غافل از اینكه چنین فیلمی اصلا شایسته این همه توجه و دلبری كردن از فیلم دوستان نیست؛ چه رسد به اغوا كردن و فریب دادن مخاطبان سینما پیاده‌رو!
و طفلك؛ سینما‌دوستانی كه با ولع و اضطراب ناشی از «مال‌خری در ملاء عام» (تعبیر تازه‌ای از حرف مهرجویی درباره منتقل كردن اموال دیگران به خانه!) نسخه‌های ویدئویی این فیلم را تهیه می‌كنند و پس از یك درگیری طولانی مدت با نفس لوامه، هیجان‌زده به خانه می‌رسند و با چشم‌هایی وق‌زده از هراس و لذت توامان، مشغول تماشای چنین «شاهكار»ی می‌شوند؛ شاهكاری كه براساس رازهای «مگو» صدای برخواسته از حلق خواننده‌اش مجوز به گوش رسیدن ندارد، خودش به بهانه‌های مختلف ریز و درشت توقیف شده و برای اولین بار در تاریخ سینمای پس از انقلاب، وزیر فرهنگ كشور با صراحت درباره غیرقابل نمایش بودن آن اظهار نظر كرده است.
اگر حرف من را (برای سرخوردگی پس از نمایش این فیلم) باور ندارید نوشته برخی روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان كه ظرف همین چند روز گذشته موفق به تماشای سنتوری شده‌اند را گیر بیاورید و بخوانید تا باورتان شود چه می‌گویم. اغلب این دوستان بعد از تماشای CD سنتوری كه آن را از دستفروشان خیابانی تهیه كرده‌اند، سرخورده شده‌اند و مثل مخاطبان خیلی فیلم‌های دیگر از خود می‌پرسند: «آخه این فیلم چی داشت كه توقیف شده بود؟!» باور كنید اگر این فیلم در موعد مقرر خود به نمایش درآمده بود شاید در میان فیلم‌های مهرجویی ركوردشكن می‌شد ولی به طور حتم نمی‌توانست ركورد اعتنای منتقدان و مخاطبان جدی سینما را پشت سر بگذارد. كسانی كه بعد از توقیف چند‌ساله فیلم بانو به تماشای این فیلم نشستند كم‌و‌بیش می‌توانستند دلایل حساسیت پیرامون آن را دریابند در حالی‌ كه سنتوری از این نظر – كه گفتم – تهی است و در واقع باید پذیرفت اصلا موضع‌گیری انتقادی و صریحی نسبت به جامعه اطراف خود ندارد. به نظر من كه این فیلم حتی به گرد پای درخت گلابی هم نمی‌رسد؛ چه رسد به هامون!
همه اینها را گفتم كه به اینجا برسم؛ من نه علاقه‌ای به دیدن CD قاچاق سنتوری دارم، نه این‌طوری دیدنش را توصیه می‌كنم و نه مثل خیلی‌ها پیشنهاد می‌كنم پس از انجام این‌ كار نابخشودنی، كفاره گناه خود را به حساب مشترك مهرجویی و فرازمند – كه در برخی نشریات منتشر شده – بریزید. شاید باید یك‌بار دیگر این نكته را تكرار كرد: واقعا سنتوری ارزش این همه سر و صدا و جنجال را ندارد. باور كنید این فیلم حتی به گرد پای درخت گلابی هم نمی‌رسد؛ چه رسد به هامون!
__________________
www.p30city.net
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 03-03-2008
shabhaye_mahtabi آواتار ها
shabhaye_mahtabi shabhaye_mahtabi آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2007
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,411
سپاسها: : 8

68 سپاس در 39 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سنتوری پس از گیشه‌ی دست فروشان




منبع: ایسنا
بالاخره سنتوری هم روی گیشه‌ی دست فروشان انقلاب اکران شد تا به مرور نقدهای مثبت و منفی را یکی یکی برای خود جمع کند و نقل محفل سینما دوستان شود. نویسنده وبلاگ "مدیر" به نشانی http://modir.wordpress.com نوشته است: اگر فقط از نگاه فنی به فیلم پرداخته شود باید آن را با توجه به پخش پی در پی موسیقی یک فیلم موزیکال نامید که دارای موضوعات اجتماعی است. هم در مورد فیلم نامه و هم کارگردانی، داریوش مهرجویی به نقطه اوج فیلم رسیده است و تمام اعتقادات و باورهایی (چه غلط و چه درست) را که انتظار داشته به بیننده تزریق کرده است و بعید به نظر می رسد که بیننده نیز حداقل در نگاه اول همه‌ی آن را نپذیرد که البته از آقای مهرجویی جز این هم انتظار نمی رفت.
بهرام رادان (علی) واقعا فراتر از حد انتظار خود بازی کرده بود و بار اصلی فیلم به دوش او بود. ولی خانم فراهانی (هانیه) به نظر می‌رسید کمی دچار تکرار شده بود که شاید هم دلیل اصلی آن قرار گرفتن بازی او در کنار بازی بسیار فراتر از انتظار رادان باشد.
داستان به طور کلی درباره اعتیاد و مشکلات اجتماعی و باورهای غلط جامعه است. آنجایی که جوان با استعدادی مثل علی مجبور است یا با هنجارهای جامعه‌ی اطرافش همراه شود و یا با هنجار شکنی به یک جنگ نابرابر برود. در این مسیر علی راه دوم را انتخاب می کند، اما کاملا مشخص است که این انتخاب تاثیری در سیر اتفاقاتی که برای او می‌افتد ندارد.
انتخاب راه اول حرکت در مسیری که علی نه تنها هیچ علاقه‌ای به آن ندارد بلکه استعدادی هم در او مشاهده نمی‌شود و احتمالا اگر او مسیر اول را انتخاب کند باز هم در انتها با همان مشکلاتی که در صورت انتخاب راه دوم درگیر آن می‌شد مواجه می شود. چیزی شبیه افسوس استعداد از دست رفته، زیبایی‌های دنیای رنگارنگ هنر و نوعی سرخوردگی؛ که همه‌ی این‌ها باز هم مسیر حرکت او را به سوی اعتیاد هموار می‌کرد.
پس فیلم در کل علی را ناگزیر به معتاد شدن (نشان دادن اعتراض خود به هر صورتی که بتواند) نشان می‌دهد و دلیل اعتیاد را به طور کلی سه مشکل بدبینی علی به هانیه، اراده‌ی ضعیف علی و اجتماع بیماری که علی در آن زندگی می کند معرفی می کند که دو مشکل اول در واقع زیر مجموعه‌ی مشکل سوم هستند و و لایه‌های سطحی و بارز مشکلات علی را به بیننده معرفی می‌کنند.
در انتهای فیلم علی با اینکه آسیب بسیاری دیده است و در راهی که اتنخاب کرده خیلی چیزها را از دست داده است اما پیروز میدان می شود. علی سنتوری در این فیلم نماینده نسل سومی‌های امروز جامعه ماست. نسلی که در برزخ توهمات گیر کرده است. از حق خودش مطمئن است و خوب می‌داند که مثلا حق دارد نوازنده شود، ولی در عین حال در جامعه‌ای زندگی می کند که همه افراد آن با او موافق نیستند و چه بسا آنقدر بر این مخالفت‌های خود پافشاری می‌کنند که افرادی مثل علی به خودشان و عزیزترین کسشان مشکوک می‌شوند.
علی تنها با محیط اطرافش نمی جنگد، بلکه شاید جنگ اصلی او با خودش باشد و می‌توان گفت اگر این دوگانگی‌های فکری ( که حاصل هم زمان شدن جوانی این نسل با دوران گذار است ) در او وجود نداشت هرگز به مواد رو نمی آورد و از راه‌های معقول‌تری مشکلاتش را حل می کرد. فیلم علی سنتوری نمایشگر همین مشکلات است. نشان‌دهنده تفاوت نگاه‌ها و بسته بودن راه به‌روی فکر نویی که زاییده نسل نو است و شاید به مذاق نسل گذشته که فقط در ظاهر نو شده خوش نیاید.
تا این جا همه چیز خوب است و وقتی در انتهای فیلم می بینیم که پدری از همان نسل گذشته به کمک پسرش می شتابد بسیار زیباست، حتی اگر او را درک نکرده باشد و هنوز هم با او موافق نباشد اما دارد تمرین می‌کند که به عقاید او احترام بگذارد.
لحظه لحظه‌ی فیلم به نوعی بیانگر همین مشکلات اجتماعی است و تا جایی پیش می رود که شناخت هنجار از ناهنجار مشکل می شود. البته به نظر می رسد در بعضی از صحنه‌ها زیاده روی شده و در بعضی جاها کم گذاشته‌اند. مثلا جایی که هانیه جامعه را جامعه‌ای خشن قلمداد می‌کند که اجازه رشد و نمو را از هر کسی می‌گیرد به نظر می‌رسد این حرف کمی غیرمنصفانه باشد و نشود آنقدر راحت آن را به همه جامعه تعمیم داد.
در جایی علی (که دیگر حسابی درگیر اعتیاد شده) لیمویی را از سبد میوه فروشی بر می دارد و انگشت شست بی جانش در خرابی میوه فرو می رود، این در حالی است که رقم‌های درشت قیمت میوه در تصویر خود نمایی می کند. این صحنه واقعا حرف های زیادی برای گفتن داشت.
اما بهترین و تاثیر گذارترین سکانس فیلم جایی است که علی تازه کارتون خواب شده و دارد سوسیس‌هایی را که سرخ کرده بین بقیه‌ی بی خانمان ها تقسیم می کند و آن‌ها نیز لقمه‌ها را به هم دیگر تعارف می کنند. بسیار غم انگیز و تاثیر گذار. در هر حال علی برای رفتن راه مورد علاقه‌ی خودش هزینه‌های زیادی می پردازد، اما در انتها برنده می‌شود...
با تشکر فریبا
__________________
من هنوز ایمان دارم مادرم را خواهم دید
وقتی تمام دیوار بیمارستان تیتر زده اند : آی ... سی .... یو
این فشار ها که به خونت می آیند ،
تمام رگ هایم از بهشت متنفر می شوند
که زیر پایت را خالی می کنند ...
" هومن شریفی "

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها