|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
|
|
#2
12-02-2011
|
||||
|
||||
من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد
__________________
|
|
#3
12-05-2011
|
||||
|
||||
|
دلق درويشان به دوش افكندم و اوراد خواندم يار خاموشان شدم بيغوله هاي راز، گشتم . هفت كفش آهنين پوشيدم و تا قاف رفتم مرغ قاف افسانه بود، افسانه خواندم بازگشتم ..
|
|
#4
12-05-2011
|
||||
|
||||
|
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را كنار جام بگذارم چه مي گويي كه بيگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟ فريبت مي دهد ، بر آسمان اين سرخي بعد از سحرگه نيست حريفا! گوش سرما برده است اين، يادگار سيلي سرد زمستان است
__________________
|
|
#5
12-05-2011
|
||||
|
||||
|
تو خوبي و من بدي نبودم . تو را شناختم تو را يافتم تو را دريافتم و همة حرف هايم شعر شد سبك شد ..
|
| کاربران زیر از SH.BAMDAD به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#6
02-28-2012
|
||||
|
||||
|
در برج‌های دوبی سهمی داشت
در بازار بورس دستی... نشست بالای تختی و کلاهی از مروارید و زر بر سر گذاشت یا دست کم هر روز یک اسب پیش‌کش قبول کرد یک شمشیر مرصع که نام تو بر آن حک شده باشد این تحفه‌ها از هند است آن جامه‌ها از روم این فرش‌های ابریشمین از ایران...
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم ویرایش توسط مهبا : 02-28-2012 در ساعت 04:00 PM
|
| کاربران زیر از مهبا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#7
02-28-2012
|
||||
|
||||
|
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ، از لطف به سوی ما نیایی هرگه که ترا دهیم دردی ، نالان شوی و به سویم ایی هر دم که ترا دهم شفایی ، یاغی شوی و دگر نیایی . . . ای بنده تو سخت بیوفایی ...
|
|
#8
04-05-2012
|
||||
|
||||
|
دستها می سايم تا دری بگشايم بر عبث می پايم که به در کس آيد در و ديار به هم ريخته شان بر سرم می شکند.
|
| کاربران زیر از yad به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#9
04-05-2012
|
||||
|
||||
|
در اختلاط ِ گلخانه‌ای‌ام
سرگیجه‌های عطر آنقدر آنقدر درست لحظه‌ای که باید می‌بوییدی‌ام... شاپرک به شاپرک برایت دانه‌ی گرده خواهم فرستاد؛ اینجا یک سبد منتظرِ چیدن است.
|
| 2 کاربر زیر از amir ahmadi سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
#10
04-07-2012
|
||||
|
||||
|
تو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاریست چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست چگونه جای تو در جان زندگی سبز است هنوز پنجره باز است
|
| 2 کاربر زیر از yad سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت ترکیبی
|
|
اکنون ساعت 06:40 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.