| شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |

11-25-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دلم دوباره کمی هوای گفتن کرد و باز پیچک شعرم شراره بر تن کرد، هنوز فصل نگاهم نرفته بود انگار، دلم برای همیشه هوای رفتن کرد.
|

11-25-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تا گریه طلسم درد را میشکند، دل حرمت آه سرد را میشکند، دریای هزار موج طوفان زده است، اشکی که غرور مرد را میشکند.
|

11-25-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ماهی کوچکی بودم سنگی یه روز راهمو بست، پناه من یه برکه بود اونم یه روز از غم من دلش شکست.
|

11-25-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
من زاده ی شبهای پر از کابوسم، با این همه درد از خودم مایوسم، ای عشق اگر تو هم به دادم نرسی، در پیله ی تنهایی خود می پوسم
|

11-26-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|

11-26-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کاش...
کاش لحظه ی مرگم امشب بود .
کاش مرغ نفست با من بود
کاش با من بودی و می گفتی
که این قصه همه در فکرم بود
کاش بانوی شهر مشرق با من بود
کاش با مهربانی و خوبی با من بود
کاش چشمانم میدید روزی را
که دستانت محرم دردم بود
سیل اشکی گرفت چشمم را
این ها همه قصه ی عشقم بود
بی تو حتی در اوج خنده هام
بر لب خشکیده ام ماتم بود
کاش با من بودی همه ی ذکرم بود
این ذکر همه در فکرم بود
این ای کاشها همه در فکرم بود
خاطر من همه شب ماتم بود
کاش لحظه ای با من می بودی
آن لحظه به خدا قسم لحظه ی شادم بود
آن شادی را ندیدم هرگز من
آن شادی همه در فکرم بود
تجربه ی بی مهری مرگ من است
این گفته کلام آخر بود
کاش میگفتی حرفی که رازت بود
که همه دردم در رازت بود
کاش میگفتی حرف دلت را
ولی این حرف دل صدای نازت بود
این نگفتن ارزش غم را نداشت
غم من نگفتن رازت بود
روزگاری غم و غصه ی من
صدای دلنواز سازت بود
کاش لحظه ی مرگم امشب بود
کاش لحظه ی مرگم امشب بود
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|

11-26-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کن
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|

12-01-2010
|
 |
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2009
نوشته ها: 919
سپاسها: : 0
72 سپاس در 71 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آواز عاشـقانه ی مـا در در گــلو شـکست
حق با سکوت بود، صدا در گــلو شـکست
دیـگـــر دلــم هـوای ســرودن نـمــی کنـد
تـنها بـهـانـه ی دل مــا در گـلـو شـکسـت
سـربسته مانـد بـغـض گره خـورده در دلم
آن گریه های عقده گشا در گـلو شکست
ای داد، کــس بــه داغ دل بـــاغ، دل نـــداد
ای وای، هـای هـای عـزا در گلو شکست
آن روزهــا ی خــوب که دیدیـم، خــواب بـود
خـــوابم پــریـد و خاطره ها در گلو شکست
بـــادا مـباد گــشــت و مــبـادا بــه بـاد رفـت
آیـــــا ز یــاد رفــت و چــرا در گلـو شکـست
فرصــت گــذشــت و حـرف دلم ناتمام مـاند
نـــفـرین و آفــریــن و دعــا در گلـو شکست
تــــا آمــدم کـــه بــا تــــو خداحافظی کنــم
بــغــضـم امان نداد و خدا ... در گلو شکست
__________________
Chera Donya Mano Mikhay Tak o Tanha?!..Mano Dadi Be Dastaye Shabaye Sarde Tanahaii..CHera Rahmi To Ghalbet Nist Akhe Donya! Che Donyayiii..Chera Hishki Nemidoone Che Boghzi Tooye Shabhame..CHe Zakhmaii Azat Donya Rafighe Ghalbe Tanhame
|

12-03-2010
|
مدیر روانشناسی  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221
2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
وقتی می خندی همه با تو می خندند اما وقتی که گریه می کنی این بار همه به تو می خندند
|

12-03-2010
|
 |
مدیر تالار مطالب آزاد  
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306
3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
لحظه ای بنشین
نگاهم کن
نگردان روی
نچرخان چشم
نخواهم ریخت حتی قطره ای هم اشک
نرنج از گرمی احساس
ببین ... بنگر
وجودم عشق
نگاهم رنگ
صدایم نرم
و دستانم ...
دلم سنگ صبور درد
فقط بنشین ... نگاهم کن
بهشت اینجاست
درون من
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 05:43 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|