|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| تاپیکهای سریالی در این بخش تاپیکهایی قرار خواهند گرفت که پست های آن شمارش نمیشود . و تاپییک هایی مانند "یک آرزوی خیر برای نفر بعدیت بکن" و ... قرار میگیرد. |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
|
|
#1
01-02-2010
|
||||
|
||||
سكه ... يه پول كردن
خرگوش ... بلا گرگ ناقلا عيد ... آن روزي است كه ما در آن روز گناهي نكرده باشيم شاهين ... اصول .... اسلوب ..... 
|
|
#4
01-06-2010
|
||||
|
||||
|
باطری...بهتره زمستان یه نوبگیری
اذیت...کارخوبی نیست ولی بعضیا عادتشونه امتحان...تست یادگیری صحنه.. ما.. خونه...
|
|
#5
01-06-2010
|
||||
|
||||
|
صحنه.. تأتر رو دوست داری؟
ما.. تنها نیستیم ، من و تو این همه ایم خونه... خود آدم یه چیز دیگه است برلیان............ اشتباه......... تکرار..............
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#6
01-07-2010
|
||||
|
||||
|
برلیان............برلیان دیگه
اشتباه.........کن و درس بگیر تکرار..............برای احساس لذت بخش و برای عقل ملال آور است دوست ماکارونی دیدار
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#7
01-07-2010
|
||||
|
||||
|
دوست ............خوب یه نعمته
ماکارونی............ دوست دارم دیدار........... دو تیم ............ مساوی شد  عقل......... تمدن............ آکواریوم...........
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#8
01-07-2010
|
||||
|
||||
|
عقل...همیشه در تضاد با احساس !
تمدن...شکوه ایرانی! آکواریوم...ماهی شب عید! تولد ازدواج مرگ
__________________
از جور قد بلند و موی پستت از سرکشی نرگس بی می مستت ترسم به کلیسای رومم بینی ناقوس به دستی و به دستی دستت...
|
|
#9
01-08-2010
|
||||
|
||||
|
تولد.....ت مبارك
ازدواج.....شامگاه عشق است مرگ....يعني تولد در سرايي ديگر سازگار منشور كاش
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#10
01-08-2010
|
||||
|
||||
|
سازگار................باش
منشور..............دانش بخر كاش............زندگی قابل پیش بینی بود اگر................. بتون............... شما.............
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت ترکیبی
|
|
اکنون ساعت 01:09 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.