بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[shokofe]

شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد

بنده طلعت آن باش که آنی دارد

[مهدی]

در ميان آب و آتش همچنان سرگرم توست
اين دل زار نزار اشک بارانم چو شمع

[shokofe]

عمر خسرو طلب ار نفع جهان می‌خواهی
که وجودیست عطابخش کریم نفاع

[shaghayegh N]

عشرت شبگير كن مي نوش كاندر راه عشق
شبروان را آشنايي هاست با مير عسس
عشقبازي كار بازي نيست اي دل سر بباز
زانكه كوي گوي عشق نتوان زد به چوگان هوس

[مهدی]

سايه افکند حاليا شب هجر
تا چه بازند شب روان خيال

[FereShteH]

لب و دندانت را حقوق نمک

هست بر جان و سینه‌های کباب

[مهدی]

بر رهگذرت بسته‌ام از ديده دو صد جوی
تا بو که تو چون سرو خرامان به درآيی

[FereShteH]

یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم

با نعره‌های قلقلش اندر گلو ببست

[مهدی]

تيغی که آسمانش از فيض خود دهد آب
تنها جهان بگيرد بی منت سپاهی

[FereShteH]

یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب

کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است