خیلی وقته از اون پستی که چند وقت پیش زده بودم میگذره...چقدر شرایطم و حال و هوایم فرق کرده...
شکر میگوییم تو را... خیلی جاها شده دلشکسته و ناراحت بودم..
غزل جان درکت میکنم...که گاهی زمانها تو را به یاد چیزهای تلخ میندازن
با زبان ساده میگوییم...با تمام سختی ها و ناراحتی هایی که داشتم اگر اینها شاید منم اینجا نبودم ..هدفم اینقدر بزرگ نبود...
میگن در هر کار خدا حکمتی هست ..اینو حس میکنم که حکمتی بود که کل مسیر زندگیم عوض بشه...شکر..
امشب یه قدم برداشتم..خسته م..کلی حرف زدم..ولی دلم ارومه ...هنوز خیلی کارها دارم ...
امیدوارم نا امیدی و ترس فلجم نکنه و خدای بزرگ همراه همیشگیمو داشته باشم