وه ناو خيابان ديم بسانه صف
پفي باد كرده هر مكرده كف
بري نگران بري دست پاچه
وهول هولكي مسنيان پاچه
ديم كه پياده رو پري له خوينه
مه خيال كردم يه صف روينه
مي ني بوس سوزه هم خوي آشكار كرد
دستفروشيل نواو مجبور وبار كرد
جوراو فروشيل و حال فرار
اصلا نياشتن آرام و قرار
ادامه دارد...
تقديم به هرچه عزيز كرمانشاهيه كه تو سايت هستند و نيستند
4 کاربر زیر از pourya haghighi سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
مناليل هاتن و نوخه چنين
زگيان نيشته ژان،ئه قره خنين!
گوشته گي اما هنوز هر سخت بي
مايه ي مسخر ه ي من بدبخت بي
يه ماجراي گوشت ئرزان بي
وگيان گشتتان،بيشتر سوخان بي
ماهيچه نيشان دن،سوخان فروشن
پوريا بس بكه،عيب ها بپوشن!
پايان
تقديم و هرچي دوست عزيز كرمانشاهي خوم اميدوارم كه خوشتان هاتيد
آرزو منم كه هميشه شاد و خرم بيد و گشتتان فرا رسيدن سال تحصيلي جديد تبريك ئي شم
ترجمه به فارسي:
تقديم به همه دوستان عزيز كرمانشاهي خودم اميدوارم كه خوشتون اومده باشه
آرزو مندم كه هميشه شاد و خرم باشيد و به همتون فرا رسيدن سال تحصيلي جديد رو تبريك ميگم.
شعر سروده آقاي محمد رضا نوري معلم كلاس چهار دبستانم بود كه خودم بعد از نه سال يه تغيير كلي داخلش به وجود آوردم
با تشكر
5 کاربر زیر از pourya haghighi سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: