بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > مطالب آزاد

مطالب آزاد در این تالار مطالبی که موضوعات آزاد و متفرقه دارند وجود دارد بدیهیست که کنترل بر روی محتوای این تالار بیشتر خواهد بود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #531  
قدیمی 06-20-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض دوست معمولی و دوست معمولی



یه دوست معمولی وقتی میاد خونت، مثل مهمون رفتار می کنه.
یه دوست واقعی درِ یخچال رو باز می کنه و از خودش پذیرایی می کنه.

یه دوست معمولی هرگز گریه تو رو ندیده.
یه دوست واقعی شونه هاش از اشکای تو خیسه.

یه دوست معمولی اسم کوچیک پدر و مادر تو رو نمی دونه.
یه دوست واقعی اسم و شماره تلفن اونها رو تو دفترش داره.

یه دوست معمولی یه دسته گل واسه مهمونیت میاره.
یه دوست واقعی زودتر میاد تا تو آشپزی بهت کمک کنه و دیرتر می ره تا به کمکت همه جا رو جمع و جور کنه.

یه دوست معمولی متنفره از این که وقتی رفته که بخوابه بهش تلفن کنی.
یه دوست واقعی می پرسه چرا یه مدته طولانیه که زنگ نمی زنی؟

یه دوست معمولی ازت می خواد راجع به مشکلاتت باهاش حرف بزنی.
یه دوست واقعی می خواد مشکلاتت رو حل کنه.

یه دوست معمولی وقتی بینتون بحثی می شه دوستی رو تموم شده می دونه.
یه دوست واقعی بعد از یه دعوا هم بهت زنگ می زنه.

یه دوست معمولی همیشه ازت انتظار داره.
یه دوست واقعی می خواد که تو همیشه رو کمکش حساب کنی

و بالاخره:

یه دوست معمولی این حرف های منو می خونه و فراموش می کنه.
یه دوست واقعی اونو واسه همه و دوباره واسه خودم می فرسته.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #532  
قدیمی 07-05-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض زندگی مثل چای است


زندگی مثل

چای است


گروهى از فارغ التحصیلان قدیمى یک دانشگاه که همگى در حرفه خودآدمهاى موفقى شده بودند، با همدیگر به ملاقات یکى از استادان قدیمى خود رفتند. پس از خوش و بش اولیه،هر کدام از آنها در مورد کار خود توضیح می داد و همگى از استرس زیاد در کار و زندگى شکایت می کردند.



استاد به آشپزخانه رفت و با یک کترى

بزرگ چاى و انواع و اقسام

فنجان گوناگون، از پلاستیکى

و بلور و کریستالگرفته تا سفالى و

چینىو کاغذى(یکبار مصرف) بازگشت

و مهمانانش را به چاى دعوت کرد و از

آنها خواست که خودشان زحمت

چاى ریختن براى خودشان را بکشند



پس از آن که تمام دانشجویان قدیمى استاد براى خودشان چاى ریختند و صحبت ها از سر گرفته شد،

استاد گفت: «اگر توجه کرده باشید، تمام فنجان هاى قشنگ و گران قیمت برداشته شده و فنجان هاى

دم دستى و ارزان قیمت، داخل سینى برجاى مانده اند


شما هر کدام بهترین چیزها را براى خودتان



می خواهید و این از نظر شما امرى کاملاً طبیعى



است، امّا منشاء مشکلات و استرس هاى شما هم



همین است. مطمئن باشیدکه فنجان به خودى



خود تاثیرى بر کیفیت چاى ندارد. بلکه برعکس،



در بعضى موارد یک فنجان گران قیمت و لوکس



ممکن است کیفیت چایى که در آن است را از



دید ما پنهان کند


چیزى که همه شما واقعاً مى خواستید یک چاى



خوش عطر و خوش طعم بود، نه فنجان. امّا شما



ناخودآگاه به سراغ بهترین فنجان ها رفتید و



سپس به فنجان هاى یکدیگر نگاه مى کردید.



زندگى هم مثل همین چاى است.



کار، خانه، ماشین، پول، موقعیت اجتماعى و ....



در حکم فنجان ها هستند. مورد مصرف آنها،




نگهدارى و دربرگرفتن زندگى است.


نوع فنجانی که ما داشته باشیم،



نه کیفیت چاى را مشخص می کند و نه آن را تغییر می دهد.



امّا ما گاهى صرفاً با تمرکز بر روى فنجان،



از چایى که خداوند براى ما



درطبیعت فراهم کرده است لذت نمی بریم



خداوند چاى را به ما ارزانى داشته نه فنجان را





از چایتان لذت ببرید



خوشحال بودن البته به معنى این که



همه چیز عالى و کامل است نیست



بلکه بدین معنى است



که شما تصمیم گرفته اید آن سوى



عیب و نقص ها را هم ببینید.»



زندگی جیره مختصری است

مثل یک فنجان چای

و کنارش عشق است

مثل یک حبه قند

زندگی را با عشق نوش جان باید کرد
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #533  
قدیمی 07-08-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض پیشنهاداتی ساده و عجیب برای تقویت حافظه


پیشنهاداتی ساده و عجیب برای تقویت حافظه



گروهی از متخصصان حافظه و نویسندگان کتابهای مرتبط با اختلالات حافظه برای تقویت قدرت ذهن افرادی که به شدت درگیر روزمرگی شده اند پیشنهادات جالب توجه و گاه عجیبی دارند.

به گزارش مهر، محققان در مرکز پزشکی اختلالات حافظه در بوستون می گویند فراموش کردن یکی از نشانه های درگیری های ذهنی فراوان در زندگی روزمره انسانها است. اگر به یاد ندارید عینک خود را کجا گذاشته اید، یا نام هم کلاسی جدیدتان کلا از ذهن شما پاک شده، نشانه های مشغولیت شدید روزمره است که باعث می شود از میزان توجه فرد نسبت به موارد کم اهمیت کاسته شود.

به این شکل زمانی که توجه کافی وجود نداشته باشد حافظه هایی که شکل می گیرند چندان قدرتمند نبوده و فرد برای احیا یا به یاد آوردن آنچه مثلا به خاطر سپرده دچار مشکل خواهد شد. کلید حل این مشکل متناسب نگه داشتن حافظه است. به گفته "هری لوراین" نویسنده کتاب "حافظه نامحدود: اسراری ساده برای جوان نگاه داشتن ذهن" ما بدن خود را تمرین می دهیم تا متناسب نگه داریم اما اگر در بدنی سالم توانایی های ذهنی مناسب وجود نداشته باشد، تمامی زحمات به باد رفته است.

شیوه های زیادی برای به یاد سپردن موارد عادی روزمره وجود دارد، می توان آنها را یادداشت کرد، یا به لیستهای برنامه ریزی ابزارهای الکترونیکی مانند بلک بری یا آی-پد سپرد، اما در صورتی که دسترسی به این تجهیزات الکترونیکی و غیر الکترونیکی وجود نداشته باشد و یا در صورتی که فردی بخواهد بدون وابستگی به این تجهیزات، ذهن خود را قوی کند می تواند از راه حلهایی که توسط متخصصان حافظه پیشنهاد شده اند استفاده کند:

به یاد سپردن نامها


توجه کنید: زمانی که به فردی معرفی می شوید کاملا به نامش توجه کنید. سپس برای بهتر به یاد سپردن آن حروف نام را در ذهنتان تصور کرده و سعی کنید نشانه ای شخصی برای نام بیابید تا اسم در ذهنتان قفل شود. چندین بار استفاده از نام طی گفتگو با فرد می تواند در حفظ آن در خاطر شما بسیار موثر باشد.

اسم را مصور کنید: برای به خاطر سپردن نامهای فامیلی پیچیده و دشوار باید برای آنها مفهومی درست کرده و آن را در ذهنتان به تصویر بکشید. سپس یک ویژگی در صورت فرد انتخاب کرده و آن را به تصویر ذهنی وصل کنید. هرچه ترکیب به دست آمده عجیب تر باشد، بیشتر به یاد شما خواهد ماند.

میان نامها و مفاهیم ارتباط به یاد ماندنی خلق کنید: برخی نامها یادآور اسامی خاصی مانند نام کوه ها و یا مرتبط با مشاغلی خاص مانند ساختمان سازی هستند. برای مثال اگر بخواهید نام فردی که رئیس یک شرکت معماری است را به یاد بسپارید، تصویر وی را در برابر ساختمانی بزرگ تصور کرده و به یاد بسپارید.

کمی تقلب کنید: می توانید پیشنهاداتی مانند آنچه خواندید را با کمی تقلب تکمیل کنید. برای مثال اگر در جلسه ای کارت ویزیت فردی را دریافت کردید، یادداشت کوچکی از ویژگی های وی بر پشت کارت بنویسید، مثلا عینک قرمز به چشم داشت و در خیابان X زندگی می کرد تا در صورت نیاز بتوانید وی را به راحتی به یاد آورید.

به یاد سپردن موقعیت وسایل

کارهای خود را به خود اعلام کنید: به آنچه انجام می دهید توجه کنید، به خود یادآوری کنید "من کلیدها را در جیب کت گذاشتم" تا به این شکل حافظه ای شفاف از عملکرد خود داشته باشید.

خود را عادت دهید: خود را به قرار دادن وسایلی که در طول روز به آنها نیاز دارید در جاهایی خاص و تعیین شده عادت دهید.

به یاد سپردن کارها

برای به خاطر سپردن غیر عادی باشید: برای به خاطر سپردن کاری یک یادآور فیزیکی غیر عادی خلق کنید. مثلا برای به خاطر آوردن اینکه باید قبضهایی که روی میز گذاشته اید را پرداخت کنید، جسم نامربوطی مانند یک میوه را بر روی آنها قرار دهید تا با دیدن غیر منتظره یک میوه توجهتان به قبضها جلب شود.

لیست خرید خود را تبدیل به آواز کنید: برای به یاد سپردن مواردی مانند لیست خرید، شماره تلفن و یا لیست کارهای روزانه آنها را با یکی از آهنگهای مورد علاقه خود انطباق دهید و آن را بخوانید.

از میانبرهای حفظ کردنی استفاده کنید: برای به خاطر سپردن نامها، کارها یا لیستها می توانید حروف اول هر کلمه از آنها را سر هم کرده و یک کلمه خلق کنید و آن را به خاطر بسپارید.

از بدن خود استفاده کنید: اگر کاغذ یا قلم برای یادداشت کردن ندارید، از اعضای بدن خود برای به خاطر سپردن چیزی مثلا لیستی از اقلام استفاده کنید. برای مثال اگر باید چسب، کلم بروکلی، مرغ، انگور و خمیردندان بخرید تصور کنید که پاهایتان در چسب گیرکرده، برگهای بروکلی از جیب شلوارتان بیرون زده، مرغی در حال نوک زدن به شکم شماست، خوشه ای انگور از گردنتان آویزان شده و دهانتان پر از خمیر دندان است.

از اتاقهای خانه هم استفاده کنید: در شیوه بالا می توانید ساختمان محل کار یا منزل خود را جایگزین بدن خود کرده و هر یک از اقلام خرید را به یکی از وسایل درون اتاقها یا خود اتاقها ربط دهید.

به یاد سپردن ارقام

هر عدد را به یک شکل ربط دهید: برای هر عدد در ذهن خود شکلی تصور کنید. دایره برای 0، خودکار برای 1، قو برای 2، دستبند برای 3، قایق بادبانی برای 4، قطعه ای پازل برای 5، پیپ برای 6، بومرنگ برای 7، آدم برفی برای 8 و راکت تنیس برای 9. به این شکل برای به خاطر سپردن کد رمز کارت بانکی خود تصور کنید که سوار بر قایق بادبانی (4) هستید که یک قو (2) به شما حمله می کند و شما با یک راکت تنیس (9) به آن ضربه می زنید!

برای اعداد هم قافیه بیابید: سعی کنید واژه هایی بیابید که با اعداد هم قافیه باشند و سپس با استفاده از این واژه ها داستانی بسازید.

از حروف الفبا استفاده کنید: زمانی که نام فیلم یا کتابی را فراموش کرده اید، حروف الفبا را به ترتیب بگویید. زمانی که به حرف مشابه آغاز کننده نام فیلم برسید، نام به یادتان خواهد آمد.

بخوانید، بنویسید، بگویید، بشنوید: برای به خاطر سپردن مطلبی به ویژه مباحث درسی یادداشتهای خود را بخوانید، سپس آنها را تایپ کنید، بعد آنها را بلند خوانده و صدای خود را ضبط کنید و چندین بار صدای ضبط شده خود را گوش دهید.

از رنگها استفاده کنید: از رنگها در بخشهای مختلف یادداشتهای خود استفاده کنید تا آنها را به همراه نام رنگها به یاد آورید.

__________________
پاسخ با نقل قول
  #534  
قدیمی 07-08-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض رفتارهای جنسی ناسالم و پرخطر كدامند؟

رفتارهای جنسی ناسالم و پرخطر كدامند؟
یکی از معضلات کنونی جامعه عدم اطلاع کافی نوجوانان و جوانان ما از رفتارهای پر خطر جنسی است و متاسفانه این عدم آگاهی سبب می‌شود تا این امیدان آینده نسلی بیمار و ناسالم از لحاظ روحی و جسمی باشند و متعاقب آن مشکلات اقتصادی و اجتماعی جبران ناپذیری به پیکر خانواده و جامعه وارد آید. لذا پیشگیری از این معضلات با آموزش صحیح و اطلاع رسانی به موقع، می‌تواند به عنوان عاملی نجات بخش، سبب کاهش چشمگیر این مشکلات گردد.

مهمترین موضوع در آموزش رفتارهای پرخطر، آموزش رفتارهای جنسی سالم می‌باشد.
ابتدا باید ببینیم رفتار جنسی ناسالم و پرخطر چیست؟


رفتار جنسی ناسالم (Unsafe***)
هر گونه تماس جنسی را می‌گویند كه در آن فرد از سلامت خود یا شریك جنسی خود ‌آگاه نباشد. مشكل از این جا ناشی می‌شود كه آگاهی از سلامت خود یا دیگران به راحتی امكانپذیر نیست. بعنوان مثال؛ در حدود ۹۰ درصد افراد HIV مثبت از آلوده بودن خودشان اطلاعی ندارند. از طرف دیگر؛ منفی بودن آزمایشات تشخیصی در ابتدای آلودگی با HIV نمی‌تواند دلیل سالم بودن فرد باشد زیرا نتیجه این آزمایشات در اوایل دوره آلودگی معمولاً منفی می‌باشد. پس چاره چیست؟
برای آگاهی از سلامت افراد باید به رفتارهای آنها توجه كرد. اگر فردی از رفتارهای پرخطر آگاهی داشته باشد بهتر می‌تواند در خصوص سلامت خود یا شریك جنسی خود قضاوت كند. داشتن رفتارهای پرخطر احتمال آلودگی به HIV و سایر عفونت‌های‌آمیزشی را بیشتر می‌كند.


رفتارهای جنسی پرخطر كدامند؟
رفتارهای حنسی پرخطر عبارتند از:
• داشتن شركای جنسی متعدد
• تماس‌های جنسی نامعمول (تماس مقعدی و دهانی)
• متوسل شدن به خشونت در زمان تماس جنسی
• مصرف الكل، مواد مخدر و یا روانگردان قبل از برقراری تماس جنسی
• تماس جنسی محافظت نشده (عدم استفاده از كاندوم)
بنابراین برای پیشگیری از HIV و ایدز در جامعه باید رفتارهای جنسی سالم را به افراد به ویژه نوجوانان و جوانان آموزش داد.


مقاومت در برابر فشارهای جنسی فیزیكی
والدین همواره به فرزندان خود به خصوص دختران سفارش می‌كنند تا از رفتن به مكانهای ناشناخته خودداری نمایند.
امكان تجاوزات جنسی در این مكانها بسیار زیاد می‌باشد. والدین و جوانان باید همواره این نكات را مد نظر داشته باشند.
طبق آمارهای ارائه شده از سوی دفتر آمار دادگاه جنایات ملی آمریكا در سال ۱۹۹۰ بیش از ۷۰۰۰۰ مورد تجاوز جنسی در آمریكا گزارش شده است. و این تنها ۵/۱ تعداد تجاوزات انجام شده می‌باشد یعنی در سال ۱۹۹۰ نزدیك به ۳۵۰۰۰۰ تجاوز جنسی در آمریكا به وقوع پیوسته است.
بسیاری از تجاوزات جنسی خشونت آمیز در مورد دانشجویان دانشگاهی به انجام رسیده است كه تنها ۲۰% آنها توسط افراد غریبه صورت گرفته است. بسیاری از این تجاوزات در قرار ملاقاتهای گذاشته شده به انجام رسیده است.
سالانه در سراسر دنیا هزاران و شاید هم میلیونها دانش آموز و دانشجوی دختر، قربانی تجاوزات جنسی پسران دانشجو و یا دانش آموز می‌شوند بسیاری از این افراد مدعی هستند كه آنها به علت تهدید و فشار فیزیكی مردان مجبور به قبول برقراری ارتباط جنسی شده‌اند.
روابط جنسی اجباری نمونه واضحی از تجاوز محسوب می‌شود و دختران و زنان همواره باید جوانب احتیاط را رعایت نمایند.
زیرا گاهی اوقات هر چند كه یك متجاوز مقصر می‌باشد ولی قربانی نیز عاری از گناه نیست.


مقاومت در برابر فشارهای جنسی كلامی
فشارهای جنسی كلامی، اغوا نمودن به منظور قبول برقراری ارتباط جنسی توسط جنس مخالف می‌باشد و متاسفانه امروزه ما شاهد بسیاری از فشارهای جنسی كلامی و فیزیكی می‌باشیم.


توجه به نكات زیر بسیار مهم ضروری است



۱) از صحبت نمودن با افراد غریبه و نا آشنا بپرهیزید. ۲) از رفتن به مجالسی كه شئون اخلاقی در آنها رعایت نمی‌شود بپرهیزید. ۳) با همكلاسیها و یا دوستانی كه به خوبی آنها را نمی‌شناسید قرار ملاقات خصوصی نگذارید. ۴) از پوشیدن لباسهای نامناسب بپرهیزید. 5) همواره به توصیه والدین و مسئولان مدارس و دانشگاهها توجه نمایید.

برای اغوا نمودن شما برای برقراری روابط جنسی ممكن است از كلمات زیر استفاده شود:
- اگر قبول نكنی٬ دیگر تو را دوست ندارم
- اگر قبول نكنی٬ با فرد دیگری دوست خواهم شد
- اگر قبول نكنی٬ سرد و بی روح هستی
- اگر قبول نكنی٬ حتما دارای عیب و نقصی هستی
و جملاتی از این قبیل که نباید فریب این قبیل حرفها را بخورید.
6) اگر چه روابط جنسی بخشی مهمی از زندگی است ولی رعایت عفت اخلاقی از واجبات می‌باشد.

در صورت وقوع تجاوز جنسی چه باید کرد

تجاوز جنسی زمانی است که فعالیت جنسی بدون رضایت فرد و به اجبار و زور صورت پذیرد. توجه داشته باشید، که در صورت تجاوز، این متجاوز است که مجرم است و فردی که به او تجاوز شده است چه از بعد حقوقی، چه از بعد شرعی و اجتماعی، مجرم و گناهکار نیست. بنابراین، کتمان موضوع از مسئولین بهداشتی، حقوقی و انتظامی به جز افزودن دامنه آسیب به شخص و نیز ادامه جرم متجاوز بدون دستگیری و مجازات فایده‌ای نخواهد داشت. در صورت وقوع تجاوز اقدامات زیر باید صورت گیرد:

۱. در اسرع وقت به متخصص زنان و زایمان و یا مرکز بهداشتی درمانی جهت دریافت دارو و آشنایی با روش‌های اورژانس پیشگیری از بارداری مراجعه کنید همچنین ارائه نمونه برای تشخیص و درمان زودرس بیماریهای مقاربتی احتمالی و نیز نمونه‌های لازم مورد نیاز از نظر پزشکی قانونی برای شناسایی مجرم لازم است. همچنین پزشک درمانگر به منظور پیشگیری از ابتلا به برخی بیماریهای منتقله جنسی، برخی از آنتی بیوتیکهای لازم را تجویز می‌نماید، در صورت لزوم واکسیناسیون از نظر هپاتیت B را انجام می‌دهد و ادامه سیر درمان و ارجاعات لازم را پیگیری می‌نماید.

۲. مراجعه به مراکز انتظامی برای طرح شکایت و ارائه اطلاعات لازم در جهت دستگیری فرد متجاوز

روش اورژانسی پیشگیری از بارداری

رایجترین روش پیشگیری بصورت اضطرای، مصرف قرصهای معمولی خوراکی ضدبارداری HD است که به نام «قرص صبح روز بعد» مشهور شده‌اند.

زمان و نحوه مصرف

* بعد از مقاربتی که احتمال بارداری دارد، در اولین فرصت ۲ قرص خوراکی HD همراه با شیر یا آب زیاد بایستی مصرف شود. باید دقت کرد که قرص نوبت اول را در زمانی مصرف کرد که نوبت دوم را بتوان ۱۲ ساعت پس از آن مصرف کرد. مصرف نوبت اول را بی‌دلیل نباید به تأخیر انداخت، زیرا میزان تأثیر ممکن است با گذشت زمان کاهش یابد.

نکته مهم اینست که اگر بیش از ۷۲ ساعت (۳ روز) از مقاربت گذشته باشد، استفاده از روش اضطراری توصیه نمی‌شود و بایستی در این موارد با پزشک مشورت کرد.

۱۲ ساعت پس از خوردن قرصهای نوبت اول، ‌۲ قرص HD دیگر بایستی خورده شود.

* اگر فرد در طول دو ساعت پس از مصرف قرصها در نوبت اول یا دوم، دچار استفراغ شد، در اولین فرصت باید ۲ قرص دیگر HD مصرف کند. اگر این اتفاق بعد از خوردن قرصها در نوبت اول رخ دهد، قرصهای نوبت دوم کماکان باید ۱۲ ساعت بعد از نوبت اول مصرف شوند. تزریق یک آمپول ب ۶ بصورت عضلانی می‌تواند در کاهش تهوع مؤثر باشد. استفراغ اگر بیش از دو ساعت بعد از مصرف قرصها رخ دهد، اهمیتی ندارد زیرا دارو جذب شده است.

* مقدار مصرف ذکر شده در بالا، ‌ برای قرصهای از نوع HD است. اگر قرص نوع LD در دسترس باشد، بایستی درهر نوبت ۴ قرص مصرف کرد ( در مجموع ۸ قرص ).

هشدار

این روش فقط برای موارد اضطراری بکار می‌رود و نباید بطور مداوم، بعنوان یک روش پیشگیری بکار رود. بلکه پس از استفاده از این روش، بایستی به پزشک یا مراکز بهداشتی - درمانی مراجعه کرد و پس از مشاوره، یکی از روشها را بصورت دائمی ‌انتخاب کرد.

عوارض جانبی

قرصهای خوراکی اگر به روش اضطراری ذکر شده در بالا مصرف شوند، باعث عوارض جانبی موقت می‌شوند که رایج‌‌ترین آنها تهوع است. گاهی ممکن است سردرد، سرگیجه، انقباض عضلات و یا نرمی‌سینه‌ها نیز رخ دهد که البته همه عوارض جانبی گذرا بوده و معمولاً پس از ۲۴ رفع می‌شوند.

پس از مصرف هیچ علامت فوری که نشان دهد قرصها اثر کرده یا نکرده‌اند، ‌وجود ندارد و فقط قاعدگی بایستی به موقع و یا چند روز زودتر یا دیرتر رخ دهد. اگر شروع قاعدگی، بیش از یک هفته به تاخیر افتد و یا هر مورد خاص دیگی وجود داشته باشد، باید به پزشک مراجعه کرد.

نکته مهم اینست که اگر بعد از مصرف قرصها، دوباره مقاربتی انجام شود که احتمال بارداری در آن وجود داشته باشد، آن قرصها از بارداری مجدد جلوگیری نمی‌کنند.

این روش صد درصد مؤثر نیست، اما غالباً از بارداری جلوگیری می‌کند و تقریباً در ۹۸٪ موارد از حاملگی پیشگیری می‌کند. اگر چند بار از این روش استفاده شود، تأثیر آن کمتر شده و احتمال بارداری بیشتر می‌شود.


منبع: pezeshk.us
__________________
پاسخ با نقل قول
  #535  
قدیمی 07-14-2010
jefri آواتار ها
jefri jefri آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: کاشان
نوشته ها: 2
سپاسها: : 0
در ماه گذشته یکبار از ایشان سپاسگزاری شده
jefri به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض چگونه با گذشته و اشتباهاتتان کنار بیایید و از آنها بگذرید

برای فراموش کردن گذشته، باید با مرگ ها، طلاق، یا فقدان های مختلف کنار بیایید و در این مقاله توصیه هایی برای روبه رو شدن با شکست هایتان، خداحافظی کردن و گذشتن از آنها معرفی کنیم.
فراموش کردن گذشته تان، چه ترک یک رابطه اعتیاد آور باشد یا غم از دست دادن یکی از عزیزان، یکی از سخت ترین کارهاست. با اینکه ممکن است بدانید که این رابطه چقدر برایتان دردناک است و برای سلامتی خودتان هم که شده باید آن را کنار بگذارید، اما هنوز برای گفتن خداحافظ مشکل دارید.
آسان نیست اما راه های عملی برای فراموش کردن گذشته تان وجود دارد. قبل از اینکه بخواهید از رابطه خود خداحافظی کنید، لازم است که با خاطرات و تجربیاتتان روبه رو شوید. اگر با اشتباهات خود دست و پنجه نرم می کنید، باید مسئولیت اعمالتان را بپذیرید.
6 قدم برای فراموش کردن گذشته
1. درمورد افکار و خاطراتتان بنویسید، نقاشی بکشید، و درموردشان حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به خاطراتتان احترام بگذارید.
2. با دور ریختن احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناکتان، آنها را فراموش کنید. خواهید دید که بعد از آن چقدر احساس آرامش می کنید.
3. درصورت امکان به عقب برگردید و با کسانیکه در آن خاطرات دخیل بوده اند حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به عقب برگردید.
4. احساسات واقعیتان را با کسی در میان بگذارید. اگر صلاح است به آنها اعتراف کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید احساساتتان را بروز دهید. اگر باید با اشتباهاتتان کنار بیایید، باید تقصیر یا گناهتان را گردن بگیرید.
5. معذرت خواهی کرده و طلب بخشش کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید آسیب پذیر باشید.
6. برای کنترل پرخوری ها، اعتیاد یا آسیب رساندن به خودتان به خاطر گذشته دردناکتان کمک بگیرید. برای فراموش کردن گذشته باید غرور را کنار بگذارید.
فراموش کردن عزیزان، چه همسرتان باشد که از او طلاق گرفته اید، چه فرزندتان باشد که فوت کرده، چه خواهر یا برادرتان باشد که از شما دور شده یا هر کس دیگری، بسیار مشکل است. فراموش کردن گذشته نیاز به تلاش و انرژی بسیار دارد. مطمئن باشید که بعد از این گذشته دردناک نه تنها می توانید به زندگیتان ادامه دهید بلکه عاقل تر، آرام تر، و متمرکز تر خواهید بود.
فراموش کردن گذشته یعنی چه؟
فراموش کردن گذشته یعنی قبول کنید که برای تغییر گذشته کاری از دستتان برنمی آید. درمواجهه با شکستتان شما هرچه از دستتان برمی آمده کرده اید. باید بدانید که تا جاییکه می توانسته اید خوب، مهربان و موثر بوده اید. اگر قرار بود به عقب برگردید مطمئناً نمی توانستید کاری بیش از آن انجام دهید. پس باید گذشته را فراموش کنید.
فراموش کردن گذشته یعنی خود را برای اشتباهاتتان ببخشید. فکر کردن دوباره به آنچه که می توانستید یا باید انجام می دانید هیچ اثری ندارد. اگر با اشتباهاتتان درگیر هستید یا شکست خورده اید سعی کنید خودتان را ببخشید.
فراموش کردن گذشته یعنی افکارتان را بشناسید. اگر می بینید که مدام درگیر گذشته هستید، با ملایمت افکارتان را به زمان حال برگردانید. سعی کنید این عادت را کنار بگذارید که مدام به اشتباهات گذشته تان فکر کنید.
فراموش کردن گذشته یعنی به ذات زمان اعتماد کنید. زمان می گذرد و شما هم باید از گذشته بگذرید. زخم هایتان به مرور التیام می یابند و فقط جای آن بر جا می ماند.
فراموش کردن گذشته یعنی ارتباطات جدید ایجاد کنید. لازم نیست که حتماً یک گروه دوست تازه پیدا کنید. می توانید یک دوستی جدید را با یکی از همکارانتان شروع کنید یا یکی از همسایه ها را برای شام به خانه تان دعوت کنید. اگر درمورد شکست هایتان با کسی حرف بزنید راحت تر می توانید با آنها کنار بیایید.
فراموش کردن گذشته یعنی در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید. خیلی مهم است که دردها و ناراحتی هایتان را با دیگران قسمت کنید اما به همان اندازه مهم است که به زندگیدیگران هم علاقه نشان دهید.
فراموش کردن گذشته یعنی یک دنیای تازه را تجربه کنید. شروع به تحصیل در یک رشته تازه کنید یا یک سرگرمی جدید پیدا کنید. برای فراموش کردن گذشته باید به دنبال جهت های تازه باشید.
فراموش کردن گذشته یعنی زمانتان را در اختیار دیگران قرار دهید. فرصت های بیشمار تازه ای وجود دارد که به شما کمک می کند با گذشته تان خداحافظی کنید. از منطقه امنتان بیرون بیایید. وقتتان را با کسانی بگذرانید که شادتان می کنند و از بودن با آنها لذت می برید.
وقت می خواهید یک رابطه را فراموش کنید باید به طور جدی فکر کنید که آیا عاقلانه است که باز با آن فرد وقت بگذرانید یا باید همه چیز را به طور کل فراموش کنید. شاید هنوز عاشق او باشید یا از شما سوءاستفاده کرده باشد و در افکار و احساساتتان سردرگم شده باشید. ایجاد یک وقفه عاقلانه ترین راه ممکن است. از این طریق می توانید راحت تر فراموش کنید.
پاسخ با نقل قول
  #536  
قدیمی 07-16-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض توصیه هایی برای توازن بین کار و زندگی



توصیه هایی برای توازن بین کار و زندگی



پرکاری یک نوع اعتیاد است و باید درمان شود. بسیار خوب، شاید به جدیت الکلیسم یا دیگر بیماریهای اعتیادی نباشد، اما در حقیقت نوعی اعتیاد محسوب می شود.
اولین بار در سال ۱۹۷۱ وین استس در کتاب خود این واژه را به کار برد. از آن پس، معنی این کلمه به وسیله اشخاصی که زندگی را بدون معنی می پنداشتند، سرمشق شده است. اما معتاد به پرکالری قابل سرزنش نیست. در حقیقت، در فرهنگ ما به شیوه های مختلف پرکاری تشویق شده است.
شاید، زمان آن باشد که درباره کار بیماری فکری جدی بکنیم. هر چند که اغلب، این واژه به طور نامناسبی استفاده می شود تا یک فرد پر انرژی را توصیف کند که به کارش مقید می شود و محظوظ آن می شود، و در عین حال رابطه ای خوب با خانواده و همکاران خود دارد. بنابراین، چه می شود اگر از کار بیماری خود و فرد مورد علاقه خود مطمئن نباشید.
با پاسخ به سئوالات زیر متوجه کار بیماری خود یا دیگران خواهید شد.
ـ اگر شما کار نکنید، آیا دنیای شما از بین خواهد رفت؟
ـ آیا فکر می کنید تنها شما از عهده کارها برمی آیید؟
ـ آیا از پرکاری خسته و رنجور می شوید؟
ـ آیا اضافه کاری منجر به داشتن رابطه نامناسب با اطرافیان شما می شود؟
اگر پاسخ شما به بیشتر سئوالات بالا مثبت باشد، شما به گونه ای مبتلا به کار بیماری هستید.
مثل همه اعتیادها، می توان کار بیماری را تحت کنترل در آورد.
اولا، باید قدرت هیچ کاری نکردن را دوباره کشف کنید.
جوانی خود را به یاد بیاورید. در آن زمان ساعت ها می نشستید و خود را سرگرم می ساختید. خوب، شاید الان هم باید چند لحظه ای بنشینید و استراحت کنید. کودکان هرگز نمی نشینند و کاری انجام نمی دهند، مگر اینکه خراب کاری کرده باشند. این دو مورد را می توان در بزرگسالی هم به کار گرفت، البته با کمی تغییر. من هرگز توصیه نمی کنم که ساعت ها بدون هدف بنشینید و روزن های پوست خود را بشمارید. بلکه توصیه می کنم که هر چند وقت یکبار استراحت داشته باشید.
سپس، در هوای تازه بنشینید و از صدای پرندگان، بوی گل ها و شکوفه ها لذت ببرید.
شاید این صحبت های کلیشه ای باشند اما واقعا انجام این کارها به انسان آرامشی خاص می بخشند.
در آخر، ورزش کنید و گاهی ورزش های کششی را انجام بدهید.
شایان ذکر است که بدن سالم، بدن خوشحال است. اما تناسب اندام فقط یک سوم هدف ذهن بدن و روح سالم است. سعی کنید توازنی بین کارهای خود برقرار سازید و به خودتان توجه داشته باشید.
کار بیماران باید بپذیرند که پرکاری تلاشی است برای کنترل پیامد هر موقعیتی، که خیلی از مواقع خارج از کنترل هستند.
در زندگی باید به چیزهایی که امکان دارند فکر کنیم، نه اینکه چیزهایی که می توان کنترل کرد، که به طور غیر حتم دور از دسترس هستند.

__________________
پاسخ با نقل قول
  #537  
قدیمی 07-16-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض 24 نشانه خانواده خوشبخت



24 نشانه خانواده خوشبخت




1 – در بين اعضاي خانواده جمله " به من چه " يا " به تو چه " رد و بدل نمي شود، چرا که اعضاء، به گفتگو و مشورت منطقي اعتقاد دارند و احساس مسئوليت مي کنند.

2 – افراد به يکديگر اعتماد دارند و از اين اعتماد سوء استفاده نمي کنند و اعتماد را يکي از پايدارترين ويژگي هاي ازدواج موفق و خانواده موفق مي دانند.

3 – تا جايي که امکان دارد با هم هستند و در مهماني ها يا کارهاي مربوط به خانواده تنها نمي روند. آنها، همدلي، همکاري، همفکري، هماهنگي را بقاي خانواده خوشبخت مي دانند.

4 – با هم اتحاد دارند ؛ در مسائل مختلف با گفتگو و مشورت به تفاهم مي رسند و سعي مي کنند اگر سوء تفاهم به وجود آمد، آن را در درون خود بدون اينکه کسي بفهمد، حل کنند.

5 – به سليقه ها و عقايد يکديگر آگاه بوده، به آن احترام گذاشته و رعايـت مي کنند.

6 – نسبت به هم شرم مذموم ندارند ؛ يعني خواسته هاي طبيعي خودشان را بدون نگراني يا خشونت ابراز مي کنند.

7 – به حريم يکديگر احترام گذاشته و از حدود مشخص شده خود فراتر نمي روند.

8 – نگران سلامت روحي و جسمي يکديگر بوده و از هم مراقبت مي کنند، اگر چنانچه مشکلي به وجود آيد سعي وافر در حل مشکل دارند.

9 –بيشتر اوقات، لحظات خوشي را که با يکديگر بوده اند، مرور مي کنند . دنبال خاطرات تلخ نيستند . دوست دارند هميشه در خوشي، شادي و نشاط زندگي کنند.

10 – براي فاميل و همسايه هاي خود، اهميت قائل اند و پذيراي فاميل يکديگرند.

11 – از امور مالي يکديگر خبر دارند و چيزي را از همديگر پنهان نمي کنند، صرفه جويي و پس انداز کردن جزء برنامه هاي اقتصادي خانواده هاي خوشبخت است.

12 – براي رشد يکديگر تلاش کرده و زمينه پيشرفت خانواده را فراهم کنند.

13 – افراد، به هم افقي نگاه مي کنند نه عمودي ؛ يعني هيچ کس خود را برتر از ديگري و در مقام قدرت نمي بيند. ديکتاتوري، زور و قدرت طلبي حاکم نيست.

14 – همه اعضاي خانواده احساس برنده بودن، موفق بودن و اميد داشتن مي کنند و خودشان را در زندگي برنده مي دانند.

15 – در کنار هم، احساس امنيت و آرامش مي کنند نه ترس، اضطراب، تنش و يا درگيري.

16 – علاقه، عشق، محبت، صفا و يکدلي خود را نسبت به هم ابراز مي کنند، هم در رفتار و هم در گفتار.

17 – از يکديگر انتظار بيجا و توقع نامناسب ندارند. توقعي مناسب و در حد توان از همديگر دارند.

18 – اگر مشکلي پيش آيد به راه حل فکر مي کنند و به دنبال مقصر و گناهکار نمي گردند. دست به علت يابي و ريشه يابي آن مشکل مي زنند، و راه حل منطقي ارائه مي دهند.

19 – مرد، پيوسته به اين مسئله مي انديشد که چه کنم تا همسرم خوشحال باشد و راضي به زندگي باشد، و زن مي انديشد که چه کنم تا شوهرم راحت بوده و خوشحال باشد.

20 – زن و شوهر، به خاطر همديگر زندگي مي کنند ؛ اول خود بعد ديگران. زندگي آنها به خاطر بچه ها يا ترس از طلاق و حرف مردم نيست.

21 – زن و مرد، مي توانند هر روز به دنياي اختصاصي يکديگر نزديکتر شوند، کار به مسائل خصوصي و زندگي ديگران ندارند.

22 – با درخواست هاي يکديگر برخورد مثبت و منطقي دارند.

23 – زن و مرد در کنار يکديگر هستند نه رو در رو و رقيب يکديگر، آنها رفيق هم هستند و واکنش منفي از خود نشان نمي دهند.

24 – خانواده هاي خوشبخت، تلاش دارند که بچه هاي خوب و خوشبختي نيز به جامعه تحويل دهند.

__________________
پاسخ با نقل قول
  #538  
قدیمی 07-16-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض انديشه هاي بنيانگذار سوني


انديشه هاي بنيانگذار سوني


«آكيو موريتا» (AKIO MORITA) در سال 1921 در شهرناگوياي ژاپن از خانواده اي مقتدر و متمول زاده شد. با آنكه پدرش انتظار داشت او به عنوان فرزند بزرگ خانواده پاي در راه او گذارد و تجارتخانه او را در حرفه صنايع نوشيدني اداره كند اما «آكيو» از همان كودكي به وسايل الكتريكي و صوتي علاقه مند بــــود و مي خواست بداند اشياء چگونه كار مي كنند. روياي او ساخت يك گرامافون الكتريكي بود. به همين دليل رشته فيزيك را در دانشگاه اوزاكا برگزيد. پس از فراغت از تحصيل و در بحبوحه جنگ جهاني دوم كه ژاپن درگير جنگ بود به عنوان افسر نيروي دريايي در دفتر فناوري، كار بـــرروي تكميل دستگاهها و سلاحهاي حرارت ياب و ادوات هدف گير شبانه را آغاز كرد. در همان جا بود كه با مهندس تيزهوشي به نام ماسارو ايبوكا ( MASARU IBUKA ) آشنا شد. ايبوكا نابغه اختراع بود و در همان زمان شركتي را به نــام «ابزار دقيق ژاپن» تاسيس كرده و آمپلي فاير نيرومندي ساخته بود كه مي توانست آشفتگي جريان مغناطيسي در عماق آب را براي زيردريائيها اندازه گيري كند.
پس از بمباران اتمي ژاپن در سال 1945 و پايان يافتن جنگ، موريتا به شهر خود ناگويا برگشت و ايبوكا نيز با هفت كارمند خود كه از شركت قبلي به همراه آورده بود در ساختماني كهنه و خالي و نيمه ويرانه در توكيو شركت جديدي را تاسيس كرد. موريتا پس از مدت كوتاهي براي تدريس به توكيو آمد واطلاع يافت كه دوست و همكار او ايبوكا سلسله مقالاتي را در زمينه دستگاههاي الكتريكي در روزنامه معروف ژاپني «آساهي» مي نويسد و شركتي را تاسيس كرده است. او به ملاقات دوستش شتافت و تصميم گرفت به صورت نيمه وقت و پس از مدت كوتاهي تمام وقت به او بپيوندد و با همفكري يكديگر شركت جديد خود را تاسيس كند. ايبوكا 38 ساله و موريتا 25 ساله در سال 1946 شركت را با نام «شركت مهندسي مخابرات توكيو»( TOTSUKO ) با 500 دلار سرمايه (190.000 ين) و 20 نفر تاسيس كردند. محل فعاليت شركت طبقه سوم يك ساختمان نيمه مخروبه در منطقه منهدم شده اي قرار داشت كه تمامي ديوارهاي بتوني آن شكافهاي عميق برداشته بود. بدين ترتيب سنگ بناي شركت عظيم سوني به همت دو انسان سخت كوش با فعاليت تعمير راديو گذاشته شد. 12 سال بعد و پس از دستيابي به موفقيتهاي پي درپي در كار برروي محصولات الكتريكي و عرضه فرآورده هاي صوتي و تصويري نظير پلوپز برقي، ولت متر، بالش برقي، ضبط صوت، راديو، تلويزيون و ويدئو، شركت به نام «سوني» تغيير نام داد. موريتا در سال 1953 اولين سفر خود را به آمريكا و اروپا انجام داد و كمي بعد با فكر گسترش صادرات و كسب و كار سوني به ماوراء مرزهاي ژاپن و بويژه آمريكا، به همراه خانواده خود به نيويورك رفت و در سال 1960 شركت سوني آمريكا را تاسيس كرد. اولين راديوي ترانزيستوري جهان ( TR- 55) در سال1956 توسط شركت ساخته شد و سال بعد كوچكترين راديوي ترانزيستوري جيبي( TR- 63) با ابعاد32 ×71×112 ميليمتر و قيمت 13800 ين عرضه گرديد. البته اين راديو كمي بزرگتر از جيب معمولي پيراهن بود و لذا موريتا پيراهني با جيب بزرگتر براي خود تهيه كرده بود كه بتواند عنوان جيبي را براي آن اثبات كند قيمت صادراتي اين راديو39/95 دلار بود. اولين تلويزيون ترانزيستوري مدل 8 اينچي( TV 8-301) در سال 1959 و كوچكترين و سبك ترين تلويزيون ( TV 5-303) در سال 1962 و بالاخره تلويزيونهاي رنگي كروماترون در سال 1964 و ترنيترون در سال 1968 ساخته و عرضه گرديد.
شمارش تعداد محصولاتي كه اين شركت از آغاز تاسيس تاكنون ابداع و به بشريت عرضه داشته مشكل است و علاوه بر مواردي كه برشمرده شد، ويدئو، ديسك فشرده، فلاپي ديسك، نوارهاي ويدئوئي بتاماكس، واكمن، تلويزيون دستي كوچك، پخش استريو، دوربينهاي فيلمبرداري 8 ميليمتري، دوربينهاي عكاسي و دهها اختراع ديگر را شامل مي شود.
در مدت همكاري اين دو يار باوفا، ايبوكا انرژي خود را بر روي انجام تحقيقات فناوري و توسعه محصول متمركز كرد و موريتا دست به گسترش سوني در مناطق مختلف دنيا، جهاني سازي شركت و توجه به مسائل مالي، توسعه منابع انساني و ورود به دنياي نرم افزار زد. موريتا پيشتاز طرح ايده جهاني شدن شركتها بود و براي گسترش شركت خود به بسياري نقاط دنيا رفت وآمد مي كرد. او شناخته شده ترين ژاپني در آمريكاست كه جوايز متعددي را دريافت كرده است.
توانايي او در مطالعه و شناخت دو فرهنگ شرقي و غربي و تركيب جنبه هاي خوب آن با يكديگر شگفت انگيز بود.
موريتا در سال 1959 عنوان نايب رئيس سوني را داشت و در سال 1971 به رياست سوني رسيد و تا سال 1994 كه به عنوان رياست افتخاري سوني بازنشسته شد در سمتهاي مختلف رياست، مديريت عامل و رياست هيئت مديره فعاليت كرد. ايبوكا دوست و همكار او در بنيانگذاري شركت در سال 1997 درگذشت. چهارسال قبل از آن، موريتا به هنگام بازي تنيس دچار حمله قبلي شد و تا سال 1999 كه در 78 سالگي جهان را وداع گفت صندلي چرخدار سوار مي شد. موريتا مسير زندگاني و نظرات و افكار خود را در زمينه كسب و كار صنعت الكترونيك و فناوري برتر در كتابي به نام «ساخت ژاپن» در معرض استفاده همگان قرار داده است. همت والاي او و دوست و همكار و همراهش ايبوكا، از خاكسترهاي ويرانه هاي جنگ جهاني دوم، شركتي جهاني را پديد آورد كه رهبري بلامنازع اختراعات پي درپي و عرضه محصولات و وسايل الكترونيكي صوتي و تصويري و فناوري اطلاعات را در اختيار خود گرفت و در سال 2003 با 161100 نفر كارمند، فروش 62 ميليارد دلاري را به دست آورد.


در چه خانواده اي متولد شديد؟
- هنگامي كه به عنوان اولين فرزند خانواده در سال 1921 متولد شدم امور تجاري از رونق خوبي برخوردار بود. ما خانواده ثروتمندي بوديم و در خانه بسيار بزرگ و بي حصاري در يكي از بهترين محله هاي مسكوني شهر ناگويا زندگي مي كرديم. خانواده من ديندار و پارسامنش بود و معمولاً در خانه مراسم مذهبي برگزار مي كرديم و سنتها در خانواده ما اهميت داشت.


پدرتان چگونه آدمي بود و چه نقشي در تربيت شما ايفا كرد؟
- پدرم در تربيت من بسيار دست و دل باز بود. اما بااين همه من مسئوليتهاي پسر ارشد خانواده را به عهده داشتم و او مصمم بود كه به من امور بازرگاني را بياموزد تا از همان آغاز زندگي شروع به كار كنم. پدرم هميشه علاقه مند به فناوري جديد و وارداتي و محصولات خارجي بود. او با واردكردن ماشين هاي فورد، سرويس تاكسيراني را آغاز كرد. ما در خانه ماشين لباسشويي جنرال الكتريك و يخچال وستينگهاوس داشتيم. گرچه خانواده ما داراي برخي ويژگيهاي غربي بودند، با وجود اين نخستين تاثير نيرومند روي زندگي من از طرف عمويم بود كه پس از چهارسال زندگي در خارج از پاريس برگشته بود.


چه درسهايي از زندگي خانوادگي آموختيد كه بعدها شما را در مديريت شركت ياري رساند؟
- پدرم عادت داشت بگويد كه تمام ثروت جهان نمي تواند به شخص آموزش و فرهنگ بدهد مگر اينكه شخص خود تصميم بگيرد كه بنشيند و سخت مطالعه و تحصيل كند. سخت كوشي، داشتن پشتكار و خوشبيني از جمله صفاتي هستند كه از اجدادم به من به ارث رسيده است. به من هشدار مي دادند كه در مورد تصميم گيريهاي خود و نيز درباره دستورهاي خود به ديگران بسيار دقيق باش و مسئوليت تمام كارها را به عهده بگير. به من آموختند كه سرزنش زيردستان و تقصير مشكلات را به گردن كسي انداختن و در واقع در صدد يافتن قرباني برآمدن بي فايده است. موضوع مناسب از ديدگاه انديشه ژاپني كه در خانه آموخته بودم عبارت بود از استفاده از انگيزه هاي مشترك با مردم در انجام كارهايي كه به سود هردو طرف است. متوجه شدم كه در كار با كارمندان خود هر مديري احتياج دارد خصوصياتي نظير صبروحوصله و درك و فهم را ترويج دهد. نمي توان حركتهاي خودخواهانه اي انجام داد يا زيردستان را به ديده تحقير نگريست. اين مفاهيم بودند كه در توسعه فلسفه مديريت مرا ياري رساندند و من براساس آن توانستم چه در گذشته و چه در حال حاضر به شركت خود خدمت كنم.



با دنياي كسب و كار چگونه و از چه زماني آشنا شديد؟
- هنگامي كه در ده يازده سالگي بودم، پدرم براي اولين بار مرا به دفتر كارخانه خود برد و به من نشان داد كه شركت چگونه اداره مي شود. مجبور بودم در تمام مدت دراز و خسته كننده جلسه هيئت مديره در كنار پدرم بنشينم. در حالي كه هنوز در مدرسه ابتدايي بودم با گفت و شنودهايي كه درباره كارهاي تجاري شركت بود آشنا شده بودم. از آنجا كه پدر من رئيس شركت بود از مديران دعوت مي كرد كه براي دادن گزارشهاي لازم و برگزاري جلسات به خانه ما بيايند و اغلب اصرار داشت كه من هم در جلسات حضور داشته باشم و به دقت به آنچـــــه گفته مي شود گوش فرا دهم. اغلب مي گفتند كه تو از حالا رئيس شركت هستي، پسر ارشد خانواده هستي، اين را به خاطر داشته باش.


علاقه مندي به وسايل الكتريكي چگونه در شما پديد آمد؟
- مادر من به موسيقي كلاسيك غربي بسيار علاقه مند بود و صفحات بسياري را براي گرامافون قديمي خود مي خريد. من براين باورم كه به خاطر مادرم بود كه در من علاقه به وسايل صوتي الكتريكي پديد آمد. پدرم عقيده داشت اگر كسي موسيقي را دوست دارد بايد به صداي خوب دسترسي داشته باشد.
بنابراين، هنگامي كه نخستين گرامافون جديد به بازار آمد اولين نفر در منطقه ما بود كه براي خريد آن پول فراوان خرج كرد. صداي كاملاً متفاوت دستگاه جديد نسبت به دستگاه قديمي مكانيكي مرا گيج و متحير كرد.


خود شما هم در آن دوران آيا وسوسه شديد كه دست به كار ساختن چيزي شويد؟
- من از اكتشاف جديد وسوسه شدم و سوالات بسياري در ذهنم پديد آمد. شروع به خريد كتابهايي درباره وسايل الكتريكي كردم. روياي من اين بود كه يك گرامافون الكتريكي بسازم و صداي خود را روي صفحه اي ضبط كنم. بالاخره به سختي موفق شدم به تنهايي يك گرامافون زمخت و يك راديو بسازم حتي توانستم صداي خود را روي صفحه اي ضبط كنم و سپس در گرامافون الكتريكي خود به آن گوش دهم.


در دانشگاه چه رشته اي را براي تحصيل برگزيديد؟
- رشته علوم را انتخاب كردم و آن هم پايه ترين علوم يعني فيزيـك. مي خواستم بدانم كه چيزها چگونه كار مي كنند. پس از طي دوران تحصيل، عضو نيروي دريايي شدم كه به تحصيل در رشته فيزيك در دانشگاه ادامه بدهم. در سال 1945 به دليل شدت يافتن جنگ به دفتر فناوري نيروي دريايي اعزام شدم و در زمينه تكميل دستگاههاي هدايت حرارتي كار مي كردم.


به هنگام بمباران اتمي چندسال داشتيد و به چه كاري مشغول بوديد؟
- بيست و چهارساله بودم كه خبر باورنكردني بمباران اتمي هيروشيما را شنيدم. آن موقع از دانشگاه اوزاكا فارغ التحصيل شده بودم و با گروهي از دانشمندان و مهندسان رشته هاي مختلف كار مي كردم كه مي كوشيدند سلاحهاي حرارت ياب و ادوات هدف گير شبانه را تكميل كنند. من خوف و وحشت بمباران ناگويا، زادگاهم را به چشم خود ديدم. در سال 1945 بسياري از شهرهاي عمده صنعتي ژاپن تبديل به سرزمين بايري شدند با تل سياهي از بقاياي خانه هاي سوخته.


ديدن اين وضعيت چه احساس و واكنشي را در شما برانگيخت؟
- واكنش من نسبت به بمباران هيروشيما واكنش يك دانشمند بود. بمب اتمي نشان داد كه شكاف فناوري ميان ما و آمريكائيها بسيار عميق است. ما فكر مي كرديم فناوري ما بسيار خوب است. همين طور هم بود اما بايد هنوز خيلي سعي مي كرديم كه ايده هاي جديد فراواني را از جاهاي ديگر به دست آوريم. به عنوان يك جوان احساس كردم كه در آينده نقشي را بايد ايفا كنم اما نمي دانستم كه اين نقش چقدر بزرگ و مهم خواهد بود.


چگونه با ايبوكا آشنا شديد؟
- يكي از پژوهشگران غيرنظامي در گروه ما، مهندسي بسيار تيز در زمينه الكتريسيته بود كه در آن زمان مديريت شركت خود «شركت ابزار دقيق ژاپن» را برعهده داشت و مقدر بود كه در زندگي من نفوذ بسيار زيادي داشته باشد.
ماسارو ايبوكا مدت 13 سال مافوق من بود و اكنون مدتهاست دوست بسيار نزديك، همكار وشريك من است. و شركت سوني را با هم تاسيس كـــرده ايم. او در شركت خود آمپلي فاير نيرومندي اختراع كرده بود. او در شركت خود در ايالت ناگونا در حدود 1500 نفر را در استخدام خود داشت كه دستگاههاي كوچك مكانيكي مي ساختند كه فركانس رادار را كنترل مي كرد. اما ايبوكا از نظر شغلي چندان راضي به نظر نمي رسيد و به رئيس شركت خود گفت كه مي خواهد به توكيو باز گردد. ايبوكا كار آزمايشگاههاي مخابراتي را با هفت كارمند كه از كارخانه ناگويا با خود آورده بود در ساختماني كهنه و خالي در ميان ويراني و خرابي به جا مانده از بمباران شهر توكيو آغاز كرد.


ايبوكا چه شخصيتي داشت كه شما جذب او شديد؟
- ايبوكا شخصي است كه داراي توانايي رهبري بزرگي است. او مردم را به خود جذب مي كند و آنان دوست دارند با او كاركنند. در واقع تاريخچه شركت ما سرگذشت گروهي از مردمي است كه سعي مي كنند ايبوكا را كمك كنند تا بتواند به روياهايش جامه عمل بپوشاند. او هرگز به مديريت فردي اعتقاد نداشت. نه تنهـــــا هوش و قريحه ابتكاري ايبوكا در زمينه هاي فناوري بلكه توانايي او در هدايت مهندسان جوان و جسور و تبديل آنان به مديران پخته اي كه به آنان امكان همكاري در فضايي را داد كه همه كس با آزادي مي توانست نظرات خود را بيان دارد همگان را به شدت تكان داد. منابع ايبوكا در مغز او قرار داشت. گروه كوچكي افسرده و دلتنگ از سوخته شدن انبار شركت، جلساتي را تشكيل مي دادند و هفته ها سعي مي كردند تا بررسي كنند كه اين شركت جديد چه كار سودآوري مي تواند انجام دهد.


اولين محصولات اين شركت چه بود؟
- فكر ايبوكا اين بود كه چيز نويني بسازد. گروه بالاخره تصميم گرفتند روي دستگاه پلـوپز ساده اي كار كنند. گرچه مدل هاي آزمايشي بسياري ساختند اما هرگز طرح آن را تكميل نكردند. دستگاه مزبور ظرف چوبي ساده اي بود كه سيم مارپيچي شكل به ته آن وصل شده بود. كار پلوپز بستگي به رطوبت برنج داشت تا جريان برق را به كار اندازد و برنج را بپزد و جريان برق قبل از ته ديگ بستن و اتمام رطوبت برنج قطع شود. البته ايبوكا داراي فكر و انديشه ديگري بود: راديوهاي موج كوتاه كه با طرح او شما با يك رابط ساده، آداپتور موج كوتاه به راديوي استاندارد موجود وصل مي شد و آن را به موج كوتاه تبديل مي كرد. اين محصول نو، خواهان بسيار پيدا كرد و باعث بالارفتن اطمينان و اعتماد كارمندان شركت شد.
پس از پايان جنگ به شهر خود ناگويا برگشتيد و از ايبوكا جدا شديد.


چطور شد كه مجدداً به ايبوكا پيوستيد؟
- وقتي براي تدريس به توكيو آمدم به ملاقات او در محل كارش رفتم. تصميم گرفتم در شــــركت جديد ايبوكا به صورت محقق نيمه وقت نقشه ها و طرحهايي براي تشكيل شركت جديد خودمان كار كنم. وقتي براي تاسيس شركت جديد خود «شركت مهندسي مخابرات توكيو» منابع سرمايه گذاري خود را بررسي كرديم مجموعاً 500 دلار مي شد. در آن روزها براي گرفتن وام به پدرم متوسل مي شديم و بعد تصميم گرفتيم از سهام شركت به او بفروشيم.

__________________
پاسخ با نقل قول
  #539  
قدیمی 07-21-2010
مهدی آواتار ها
مهدی مهدی آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال

 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552

4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Lightbulb رازهایی از هدیه دادن گل

گل علاوه بر سمبل زیبایی، یکی از هدایایی است که نشان دهنده احساسات و عواطف انسان در شرایط مختلف است. هدیه دادن گل برای هدیه گیرنده احساس خوشایندی را به وجود می آورد که معمولا نشانه علاقه و صمیمیت هدیه دهنده محسوب می گردد و باعث زینت و شادابی محفل نیز می شود. بهترین استفاده ای که می توان از این هدیه شادی بخش نمودآن است که گل های مختلف را در معانی متفاوت به عزیزانمان و آن هایی که دوستشان داریم هدیه بدهیم. این کار موجب می شود تا موجی از شادمانی و احساس صمیمیت و رضایت در وجود آن ها به حرکت درآید و غم و اندوه و مشکلات را مورد هجوم قرار دهد، علاقه افزایش می یابد و محبت ها پایدارتر می شود.
گل لطیف است و احساس لطافت را در روح انسان ها دوچندان می کند و رایحه خوش آن تمام وجود فرد را دگرگون می سازد. اهدای گل نیاز به مناسبت ندارد و بد نیست بعضی وقت ها شاخه ای گل به همسر، مادر، پدر، خواهر، برادر، فرزند و همکار و آن هایی که دوستشان داریم هدیه بدهیم. با اهدای گل عواطف و احساسات خود را بیان کنیم و دیگران را شگفت زده نماییم. دست کم با این کار طراوت، شادابی، خنده و صمیمیت جای سلام و احوالپرسی روزمره و تکراری مارا خواهد گرفت و در وجود طرف مقابل غوغایی شگفت انگیز به پا خواهد شد.
کاربرد گل در کشورهای مختلف
در اغلب کشورهای اروپایی مرسوم است کسانی که به میهمانی شام دعوت می شوند برای تشکر از خانم میزبان چند شاخه گل به او هدیه دهند. در ژاپن هر گل معنای مختلفی دارد و در موارد مختلف مردم آن کشور از گل استفاده های فراوان می کنند. آن ها به پرورش گل علاقه زیادی دارند و در گل آرایی از استادان توانمند و برجسته ای برخوردارند. ژاپنی ها هرسال جشن گل برگزار می کنند و اغلب عشاق آن کشور باتوجه به این که هر گل معنا و مفهوم خاصی دارد احساس خود را با آن بیان می کنند و بانوان آن سرزمین هم برای نشان دادن درخواست و نظرات خود از گل هایی که به همان معنا هستند بهره می برند. در این کشور گل داودی نشانه طول عمر است و در مراسم بازنشستگی افراد یکدسته گل داودی به آن ها هدیه می دهند و به این ترتیب برای او زندگی طولانی آرزو می کنند. اهدای شکوفه گیلاس یادآور آن است که زندگی زودگذر است و نباید آن را سخت گرفت و موجب آزار و اذیت دیگران شد.
البته یونانی ها اولین ملتی بودند که برای گل های مختلف معانی مشخصی تعریف کردند و در زندگی خصوصی و اجتماعی از آن استفاده نمودند. بعد از آن رومی ها از این روش استقبال کردند و سایر مردم جهان کم و بیش آن را پذیرفتند.
در کشور ما هم گل ها کاربدهای مختلفی دارند و هر گل به عنوان نوعی نماد و نشان مشخص مورد استفاده قرار می گیرد. ایرانی ها معمولا از گل برای ابراز علاقه به جنس مخالف، جشن و میهمانی ها، تبریک به عروس و داماد، عیادت مریض، کسی که خانه جدید خریده است یا فرزندی به دنیا آورده استفاده می کنند.
گل لاله در کشور ما طرفداران زیادی دارد و در رنگ های مختلف پرورش می یابد. جشنواره گل لاله پایان بهار هرسال باحضور اغلب طرفداران داخلی و خارجی برگزار می شود و عرضه آن در سطح کشور گسترش می یابد که با استقبال بی نظیر ایرانیان مواجه می شود.
معنای گل ها
معنای گل ها در ادوار مختلف متفاوت بوده است. مثلا گل رز که مورد علاقه اغلب افراد بوده است در دوره رنسانس سمبل شهادت و عشق آسمانی و بعد از آن نشانه آرامش، نعمت و صلح بوده است. این گل در مصر باستان نشانه تقوی و پاکدامنی و در عهد یونانی ها نشانی مقدس بوده و رومی ها آن را به عنوان سمبل فتح و پیروزی می شناخته اند. اما گل رز امروزه همه جا معنای عشق و زیبایی دارد.
در اغلب کشورها گل ها از معانی یکسانی برخوردار شده اند که دانستن آن ها استفاده به موقع از معانی آن می تواند در بهبود ارتباط نقش موثری داشته باشد.
گل بنفشه به معنی نجابت و کم رویی، اندیشه ناگفته ، پاکدامنی ، فروتنی
گل شقایق: اختلاف
گل سرخ: عشق و زیبایی
رز سیاه : مرگ و تسلیت
رز سفید : عشق مبارک و فرخنده
رز کاملاً شکفته : تعهد و دوست داشتن
دسته گل رز : قدردانی
ترکیبی از گل رز سفید و سرخ : سازش، اتحاد
سوسن: ملاحت و زیبایی
سوسن سفید: دوشیزگی و پاکیدامنی
خشخاش: تنبلی و سستی
شکوفه پرتقال: علاقه به ازدواج
سنبل: اندوه و تاسف
شب بو: عشق در حال سیه روزی و بدبختی
زنبق سفید: عفت و پاکدامنی
کاملیای سفید : قابل ستایش و پرستیدنی
کاملیای صورتی: در آرزوی رسیدن به یکدیگر
کاملیای قرمز : عشق آتشین
نیلوفر آبی : حقیقت
آنتوریوم: عشق ، علاقه و محبت
داوودی : تو دوست فوق العاده من هستی
آفتابگردان : ستایش ، غرور و پرستش
نرگس : غرور و خودبینی
نرگس زرد : احترام
اقاقیا : عشق پاک
کاکتوس: پایداری و استقامت
لاله : عاشق واقعی
مریم : لذت بردن
میخک : جواب مثبت به درخواست عشق
قاصدک : وفاداری ، خوشبختی و صداقت
نسترن : احساس همدلی و تقاضای دوست داشتن
پامچال : بدون تو ادامه زندگی را نمی خواهم.
یاسمن : شادی و دلپذیری
رزماری : یادآوری خاطرات گذشته
البته تعداد شاخه های دسته گل اهدایی هم معنای مختلفی دارد:
یک شاخه گل: توجه
سه شاخه گل: احترام
پنج شاخه گل: علاقه و محبت
هفت شاخه گل: عشق
10 شاخه گل لاله نشانه یک عشق بی نظیر و ماندگار می باشد.
علاقه و توجه به گل تا اندازه ای اهمیت دارد که برخی ملت ها از گل به عنوان علامت کشور خود استفاده کرده اند.
بلژیک: گل آزالیا
انگلستان: رز
رومانی: رز
هلند: لاله
کانادا: برگ افرا
یونان: بنفشه
چین: نرگس
مصر: نیلوفرآبی
ایران: گل سرخ
مکزیک : کاکتوس
لیتوانی: رو
ژاپن:داودی
هندوستان: نیلوفر
اسپانیا: درخت انار
لهستان: گل گندم
پاراگوئه: شکوفه پرتقال

__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !

پاسخ با نقل قول
  #540  
قدیمی 07-22-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ۱۰ نکته برای پیشرفت شغلی



۱۰ نکته برای پیشرفت شغلی







بسیاری متخصصین کار بر این عقیده اند که بهترین زمان برای پیدا کردن یک کار جدید زمانی است که هنوز سر کار قدیمی خود هستید. اگر فکر می کنید موقعیت کنونی دیگر چالشی برایتان ندارد، پس آماده ترفیع به مقامی بالاتر هستید. اگر در جایی که الان کار می کنید، فرصت زیادی برای ترفیع وجود ندارد، یک کار عالی دیگر جایی دیگر در انتظار شماست.
این روزها، کنترل آینده شغلیتان دست خودتان است و این شما هستید که باید مطمئن شوید، در مسیر مناسب در حال پیشرفت هستید. در زیر به ۱۰ استراتژی عالی و اثبات شده برای شروع اشاره می کنیم:

۱) با رئیستان صحبت کنید. بنشینید و گفتگویی رک و کاملاً جهت دار درمورد آینده خود در آن شرکت با رئیستان داشته باشید. تاکید کنید که می خواهید عملکرد کاریتان در راستای اهداف شرکت باشد. اهداف کاری خودتان را هم با او درمیان بگذارید. مطمئن باشید که رئیستان به این اعتماد به نفس و پختگی شما احترام خواهد گذاشت.

۲) بیشتر طلب کنید. برای کمک به بخش های دیگر شرکت یا تیم های دیگر داوطلب شوید یا خیلی ساده مسئولیت های بیشتری از رئیستان بخواهید. اینکار ارزش شما را در سازمان بالا می برد. درخواست کار بیشتر نشان دهنده علاقه شما به کمک به موفقیت شرکت است.

۳) برای عضویت در هیئت مدیره داوطلب شوید. اگر مسیر شغلیتان را روی چیزی فرای کاری که در موقعیت کنونی انجام می دهید، متمرکز کرده اید، به دنبال موقعیت هایی برای پیوستن به هیئت مدیره شرکت باشید که نشاندهنده علاقه و توجه شما به آن صنعت خاص است.

۴) مهارت های اجتماعی خود را تقویت کنید. مهارت های اجتماعی قوی نقش مهمی در کسب احترام رئیس و همکارانتان دارد. همچنین توجه افراد دیگر خارج از مجموعه را نیز به سمت شما جلب می کند که می تواند فرصت های جدیدی را در اختیارتان قرار دهد. سعی کنید رفتاری صمیمی و دوستانه داشته باشید. خوب به حرفهای دیگران گوش دهید و واضح و تاثیرگذار حرف بزنید.

۵) مبتکر باشید. هیچوقت از آوردن ایده های جدید نترسید. راه حل های خلاقانه برای مشکلات پیشنهاد دهید که باعث می شود هم خودتان و هم رئیستان مورد توجه قرار گیرید.

۶) یک مرشد پیدا کنید. سعی کنید روابط استاد و شاگردی در داخل یا خارج از شرکت پیدا کنید. تحقیقات جدید نشان داده است که چهار مورد از هر پنج مورد از ترفیع های کاری توسط یک مرشد که مقامی بالاتر در شرکت داشته انجام گرفته است. این افراد می توانند منبع بسیار خوبی از اطلاعات و راهنمایی هم برایتان باشند.

۷) فخرفروشی کنید. هنر ترفیع خود را یاد بگیرید. اگر دستاوردهای بزرگی داشته اید یا برنامه های موفقی را ایجاد کرده اید، حتماً بقیه را هم از آن مطلع کنید، مخصوصاً آنها که نقش موثری در شرکت دارند و می توانند به ترفیع کاری شما کمک کنند. بگذارید همه بفهمند که دنبال ترفیع هستید و می خواهید خودتان را یک پله بالاتر بکشید.

۸) پیوسته یاد بگیرید. یک راه اثبات شده برای پیشرفت در کارتان این است که به طور مداوم علم اندوزی کنید. باید با همه پیشرفت های روز دنیا در رابطه با شغلتان آشنا باشید و حتماً همه مهارت های جدید باید در رزومه کاریتان قید شود.

۹) شبکه شخصیتان را گسترش دهید و در سازمان های تخصصی عضو شوید و در کنفرانس های صنعتی شرکت کنید. هرچه تعداد افراد بیشتری از توانایی های شما مطلع شوند، شانس شما برای پیشنهادات جدید کاری بیشتر خواهد شد.

۱۰) اعتبار سازی کنید. در کار، اعتبار شما مهمترین . باارزش ترین چیز است. باید به قابل اطمینان بودن، متخصص بودن و داشتن قدرت همکاری معروف باشید. با حرفه ای لباس پوشیدن می توانید خودتان را به این هدف نزدیکتر کنید. با شرکت در کنفرانس ها و ارائه سخنرانی یا نوشتن مقالات نام خودتان را به همه بشناسانید.

__________________
پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
giorgio armani, جورجیو آرمانی


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:24 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها