بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-12-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

كجاي ِ كوه ايستاده ام كه
هر چه ناله مي كنم
خنده خنده مي كشد
دست روي دامنه


ازميان تور هاي ِ بافته
چكه مي كند سپيدي ِ ستاره اي
تكمه از كنار ِ شمع
خسته مي شود و من
آخر از نگاه تو راست مي كشم


خسته مي رسم
شايد از جنون ِ لحظه هاي ِ من
بي تاب
دور دور شوي
__________________
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 04-15-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

رویای شیرین
خواب دیدم آسمان شد واژگون
و زمین شد نیلگون نیلگون

خواب دیدم قلب ها آبی شدند
دیده هامفتون بی خوابی شدند

خواب دیدم مردم بیرنگ را
روزهای بی نبرد و جنگ را

خواب دیدم چشمهای پاک را
مردم پیوسته با افلاک را

خواب دیدم میل بیداریم نیست
با زمین وزندگی کاریم نیست

مست شد چشمان خواب آلوده ام
" باز دیدم در زمین آسوده ام "
__________________
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 04-15-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مدتی‌ست دیگر صدايم را نمی‌شنوی،
صدایت را نمی‌شنوم،
درست از همان روز که گفتی تنهایت نمی‌گذارم.
می‌نويسم شاید بخوانی
اما حالا دیگر خواندنت هم دردی را از من دوا نمی‌کند،
می‌دانی؛
روزها می‌گذرند
ماه ها می‌گذرند
و سال‌ها نیز خواهند گذشت
اما چيزی در من تغيير نمی‌کند.
هیچ چيز،
انگار كه چيزی را گم کرده باشم،
هر روز به دنبال‌اش می‌گردم.
نمی‌دانم گم کرده‌ام
یا جایی جا مانده است
یا شاید تو آن را با خود برده‌ای.
جایش خالی است
می‌سوزد.

:2::2::2::2::2:

__________________
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 04-25-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مهربانم ٬ ای خوب
یاد قلبت باشد ٬ یک نفر هست که این جا
بین آدمهایی ٬ که همه سرد و غریبند با تو
تک وتنها ٬ به تو می اندیشد
و کمی٬
دلش از دوری تو دلگیر است....
مهربانم٬ ای خوب
یاد قلبت باشد ٬ یک نفر هست که چشمش٬
به رهت دوخته بر در مانده
و شب و روزدعایش این است٬
زیر این سقف بلند٬ هر کجایی هستی٬به سلامت باشی
و دلت همواره٬محو شادی و تبسم باشد.....
مهربانم ٬ ای خوب
یاد قلبت باشد٬
یک نفر هست که دنیایش را٬
همه هستی و رویایش را٬ به شکوفایی احساس تو٬
پیوند زده
و دلش میخواهد لحظه ها را با تو به خدا بسپارد...
مهربانم٬ ای خوب
یک نفر هست که با تو
تک وتنها٬ با تو
پر اندیشه و شعر است و شعور
پر احساس و خیال است و سرور
مهربانم این بار٬ یاد قلبت باشد
یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است
و به یادت هر صبح٬گونه سبز اقاقی ها را
از ته قلب و دلش می بوسد
و دعا میکند این بار که تو
با دلی سبز و پر از آرامش٬ راهی خانه خورشید شوی
و پر از عاطفه و عشق و امید
به شب معجزه و آبی فردا برسی

__________________
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 04-25-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


اگر داغ رسم شقایق نبود
اگر دفتر خاطرات طراوت
پر از رد پای دقایق نبود
اگر ذهن آیینه خالی نبود
اگر عادت عابران بی خیالی نبود
اگر گوش سنگین این کوچه ها
فقط یک نفس می توانست
طنین عبوری نسیمانه را
به خاطر سپارد
اگر آسمان میتوانست یکریز
شبی چشمهای درشت تو را جای شبنم ببارد
اگر رد پای نگاه تو را
باد و باران
از این کوچه ها آب و جارو نمی کرد
اگر قلک کودکی لحظه ها را پس انداز می کرد
اگر آسمان سفره هفت رنگ دلش را
برای کسی باز می کرد
و میشد به رسم امانت
گلی را به دست زمین بسپریم
و از آسمان پس بگیریم
اگر خاک کافر نبود
و روی حقیقت نمی ریخت
اگر ساعت آسمان دور باطل نمی زد
اگر کوه ها کر نبودند
اگر آب ها تر نبودند
اگر باد می ایستاد
اگر حرف های دلم بی اگر بود
اگر فرصت چشم من بیشتر بود
اگر می توانستم از خاک
یک دسته دلبخند پر پر بچینم
تو را می توانستم ای دور
از دور
یک بار دیگر ببینم!
قیصر امین پور
__________________
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 02-06-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ماه من غصه نخور...



ماهه من غصه نخور زندگی جذر و مد داره
دنیامون یه عالمه آدمه خوب و بد داره
ماهه من غصه نخور همه که دشمن نمیشن
همه که پر ترک مثل تو و من نمیشن
ماهه من غصه نخور مثل ماها فراوونه
خیلی کم پیدا میشه کسی رو حرفش بمونه
ماهه من غصه نخور گریه پناه آدماس
ترو تازه موندن گل ماله اشک شبنماس

ماهه من غصه نخور زندگی بی غم نمیشه
اونی که غصه نداشته باشه آدم نمیشه
ماهه من غصه نخور خیلیها تنهان مثل تو
خیلیها با زخمای زندگی اشنان مثل تو

ماهه من غصه نخور زندگی خوب داره واسش
خدا رو چه دیدی شاید فردامون باشه بهشت

ماهه من غصه نخور زندگی بی غم نمیشه
اونی که غصه نداشته باشه آدم نمیشه
ماهه من غصه نخور


دنیا رو بسپار به خدا
هر دومون دعا کنیم تو هم جدا منم جدا



__________________
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 10-15-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بغض تازه
در من ترانه های قشنگی نشسته اند
انگار از نشستن ِ بیهوده خسته اند
انگا ر سالهای زیادی ست بی جهت
امید خود به این دل ِ دیوانه بسته اند
ازشور و مستی ِ پدران ِ گذ شته مان
حالا به من رسیده و در من نشسته اند ...
من باز گیج می شوم از موج واژه ها
این بغضهای تازه که در من شکسته اند
من گیج گیج گیج ، تورا شعر می پرم
اما تمام پنــــجره ها ی تــو بستـــه اند
__________________
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 10-15-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آتش

باراني ام , باراني ام , باراني از آتش
يك روح بي پروا و سرگرداني از آتش
.
اين كوچه ها , ديوارها , اصلاً تمام شهر
سوزان و من محبوس در زنداني از آتش
.
اهل غزل بودم ، خدا يكجا جوابم كرد
با واژه اي ممنوع ، با انساني از آتش
.
بي شك سرم از توي لاكم در نمي آمد
بر پا نمي كردي اگر طو فاني از آتش
.
تا آمدي ، آتشفشاني سالها خاموش
بغضش شكست و بعد شد طغياني از آتش
.
كاري كه از دست شما هم بر نمي آمد
من بودم و در پيش رويم خواني ازآتش
.
اين روزها محكوم ِ اعدامم به جرم عشق
در انتظارم بشنوم ، فرماني از آتش
__________________
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 10-15-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چشم های تو

وقتي سكوت ِ دهكده فرياد مي شود
تاريخ ، از انحصار ِ تو آزاد مي شود

تاريخ ، يك كتاب ِ قديمي ست كه در آن
از زخم هاي كهنه ي من ياد مي شود

از من گرفت دخترِ ِخان هرچه داشتم
تا كي به اهل ِ دهكده بيداد مي شود؟

خاتون! به رودخانه ي قصرت سري بزن
موسي ، دل ِ من است كه نوزاد مي شود

با اين غزل ، به مـُلك ِ سليمان رسيده ام
اين مرد ِ خسته ، همسفر ِ باد مي شود

اي ابروان ِوحشــي ِتو لشكر ِ مغول!‏
پس كي دل ِ خراب ِ من ، آباد مي شود؟

در تو هزار مزرعه ، خشخاش ِ تازه است
آدم به چشـــــــــــــم هاي تو معتاد مي شود
__________________
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 10-15-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

صدای خیس


ورق می خورد شب ، با پنجه ی تقدير در باران

ومی رقصيد عطر ِ كال ِ كاج ِ پير در باران


نگاه ِ بـِركه ، سرشارازتب ِ رويای وارونه


ومی روييد از ژرفای آن تصوير در باران
..................................................

ميان ِ چشم ها مانده ست سرگردان ، هزاران سال

خمار ِ خواب های خيس وبی تعبير در باران


دل ويك گوشوار ِ كاغذی ، انگيزه ی بودن


ومن ، باران نديده ، دختری دلگير د ر باران


صدای خيس ِ مردی درگلوی تار می روئيد


كسی مثل خودم، مثل خودش درگير در باران


به جرم ِ بی گناهی ، دارهای چشم ها می دوخت


به سرتاپای من ، يك درد ِ دامنگير در باران


غمی كم كم خودش را دررگ ِ ديوانه ام می ريخت


جنون بود وتب ِ رقاصی ِ زنجير در باران


جنون بودآن شب وآئينه ای صد پاره دردستم


ومن حل می شدم با آيه ی تكثير در باران

__________________
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:08 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها