| شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |

07-23-2011
|
مدیر روانشناسی  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221
2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
احساس یک پرانتزی را دارم که تمام اتفاقهای خوب دنیا بیرون از من اتفاق می افته ...
|
|
2 کاربر زیر از GolBarg سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

08-21-2011
|
 |
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان 
|
|
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681
5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خدایا امشب زیباترین سرنوشت را برای عزیزانم مقدر کن
خدایا بهترین روزگار را برایشان رقم بزن
وآنها را در تمامی لحظات دریاب
مبادا بیمار،افتاده و غمگین شوند،
دلشان را سرشار از شادی کن و آنچه را که به بهترین بندگانت عطا میکنی به آنان نیز عطا کن
آمین.............
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
|
کاربران زیر از shokofe به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|

09-04-2011
|
 |
مدیر تالار کرمانشاه 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194
3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چه آرام در خود شکستم
چه دلتنگ تنها نشستم
نشستم به هوای تو من
با تو ارامم پس از این بخدا
گریه نکن دل بی تاب از بی خبری
شکوه نکن تن رنجور از دربدری
با منو دل تو بگو چه گذشت با دل زار و شکسته ی من
پر بشکد به هوای تو کی برسد تن خسته من
چه سازد دل تنگ دیدار
چه گوید با عکس دیوار
نشیند به هوای تو دل
تا کی باز آیی گل گمشده ام
گریه نکن دل بی تاب از بی خبری
شکوه نکن تن رنجور از دربدری
چه آرام در خود شکستم
|

09-05-2011
|
 |
کاربر خيلی فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,283
سپاسها: : 8,686
3,285 سپاس در 1,349 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خدایا خدایا
چرا از من او را گرفتی که ماتم بگیرم
من این سوی دنیا تو آن سوی دنیا
چرا درد خود کم بگیرم
ز روزی که رفته ز پیشم او نامه ننوشته
ز خاطر مگر برده او از دل یاد بگذشته
دریغا گذشته گذشته
خدایا همه هستی ام را گرفتی
همه هستی ام را تو یکجا گرفتی
اگر روزی از این قفس پر بگیرم
روم سر به پایش نهم تا بمیرم
و یا زندگی را من از سر بگیرم
__________________
ــــــــــــــــــ
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست
|
|
4 کاربر زیر از MAHDI سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

09-05-2011
|
 |
کاربر خيلی فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,283
سپاسها: : 8,686
3,285 سپاس در 1,349 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
موی سفیدو توی آینه دیدم
آهی بلند از ته دل کشیدم
تا زیر لب شکوه رو کردم آغاز
عقل هیم زد که خودت رو نباز
عشق باید پا در میونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
رفته بودم تا مثل یک کبوتر
باز کنم تو آسمون بال و پر
دیدم که شوقی ندارم به پرواز
عقل هیم زد که خودت رو نباز
رفتم که با شادیا سازش کنم
گل های گلدونو نوازش کنم
از دل بی حوصله غمگین شدم
تشنه ی دلداری و تسکین شدم
__________________
ــــــــــــــــــ
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست
|
|
3 کاربر زیر از MAHDI سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

09-12-2011
|
 |
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان 
|
|
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681
5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
صدایت می کنم امشب مرا از عمق دل بنگر
جوابم ده تو نجوا کن شود حالم از این بهتر
صدایت می کنم بشنو که من بی تو نمی مانم
بیا یارم تو خورشیدی که بی تو رنگ شب خوانم
صدایت می کنم بر گرد که تنها تو شدی یارم
بیا ای عشق نا فرجام به تو مدیون بد هکارم
صدایت می کنم شاید شوی یک لحظه مهمانم
در آن لحظه تو را گویم چه اندازه پریشانم
صدایت می کنم اما چرا چیزی نمی گویی
از این قلب پر از حسرت چرا مهرم نمی جویی
صدایت می کنم باز آ برس امشب به داد من
تمام خواستنی ها را تو از بر کن به یاد من
صدایت می کنم از دل تو هم امشب صدایم کن
تو مغروری غرورت را فقط امشب فدایم کن
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
|
5 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

09-15-2011
|
مدیر روانشناسی  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221
2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شبی با خیال تو
شبی با خیال تو هم خونه شد دل
نبودی ندیدی چه ویرونه شد دل
نبودی ندیدی پریشونیامو
فقط باد و بارون شنیدن صدامو
غمت سرد و وحشی به ویرونه می زد
دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
نه مرد قلندر نه آتش پرستم
فقط با خیالت شبا مست مستم
الهی سحر پشت کوها بمیره
خدا این شبا رو از عاشق نگیره
نه یک شب که هر شب دلم بی قراره
می خواد مثل بارون بباره بباره
شب مرد تنها پر از یاد یاره
پر از گریه تلخ بی اختیاره
شب مرد تنها شب بی تو مردن
شب غربت و دل به مستی سپردن
شبای جوونی چه بی اعتباره
همش بی قراری همش انتظاره
|
|
4 کاربر زیر از GolBarg سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

10-12-2011
|
 |
مدیر تالار کرمانشاه 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194
3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
اگر مانده بودی...
اگر مانده بودی تو را تا به عرش خدا میرساندم
اگر مانده بودی تو را تا دل قصه ها می کشاندم
اگر با تو بودم به شب های غربت که تنها نبودم
اگر مانده بودی ز تو مینوشتم تو را می سرودم
مانده بودی اگر نازنینم زندگی رنگ بوی دگر داشت
این شب سرد و غمگین غربت با وجود تو رنگ سحر داشت
با تو این مرغک پر شکسته مانده بودی اگر بال و پر داشت
با تو بیمی نبودش ز طوفان مانده بودی اگر همسفر داشت
هستی ام را به آتش کشیدی
سوختم من ندیدی ندیدی
مرگ دل آرزویت اگر بود مانده بودی اگر میشندی
با تو دریا پر از دیدنی بود
شب ستاره گلی چیدنی بود
خاک تن شسته در موج باران در کنار تو بوسیدنی بود
بعد تو خشم دریا و ساحل
بعد تو پای من مانده در گل
مانده بودی اگر موج دریا تا ابد هم پر از دیدنی بود
با تو و عشق تو زنده بودم
بعد تو من خودم هم نبودم
بهترین شعر هستی را با تو
مانده بودی اگر می سرودم
...
مانده بودی اگر نازنینم
زندگی رنگ و بوی دگر داشت
این شب سرد و غمگین غربت با جود تو رنگ سحر داشت
...
..
.
|
|
3 کاربر زیر از آناهیتا الهه آبها سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

10-12-2011
|
 |
کاربر علاقمند
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2011
محل سکونت: tehran
نوشته ها: 188
سپاسها: : 139
501 سپاس در 210 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کاشکی
کاشکی ای تنها امید زندگی می توانستم فراموشت کنم....
یا شدی چون آتش سوزان دل،در مهیب سینه خاموشت کنم....
کاشکی هرگز نمی دیدم ترا ، فارغ از اندیشه ی هجران وصل
زندگی به عشقت از سر می گرفت ،در دلم آتش نمی زد آن نگاه...
کاشکی از باغ خوش رویای تو، دفتر اندیشه ام پر می گرفت
کاشکی آن شب در گلستان خیال ای گل زیبا نمی چیدم تو را
تا بسوزم در منزل آرزو... ای کاش نمی دیدم تو را......
|
|
3 کاربر زیر از donya elahi سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|

10-12-2011
|
 |
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان 
|
|
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681
5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نمبخشمت
بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی
بخاطر تمام غم هایی که به صورتم نشاندی
بخاطر دلی که برایم شکستی
بخاطر احساسی که برایم پر پر کردی
بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی
بخاطرنمکی که بر زخمم گزاردی
می بخشمت
بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
|
2 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 11:53 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|