بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 12-17-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گاهی
به ناگاه . . .
آنقدر سریع کوه آرزوهایت
فرو میریزد
که
حتی تصورش هم در باورت نمیگنجد
سرت گیج میرود
لبانت خشک
وزانوانت سست
و
از آنهمه آزرو
چیزی نمیماند جز
سکوتی مبهم و تلخ
اماااااااااا
تو باید بتوانی
تحمل
را بر شانه هایت حمل کنی
نه فقط برای خودت
بلکه
برای زانوانی که پشت سر توست .. .

..
.
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از ساقي به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #2  
قدیمی 12-20-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امشب میخواهم پرواز کنم به سوی ابدیتی بی پایان
نمیخواهم در زمین و زمانت باشم ،
باید بروم
هوای رفتن دارم
آری رفتن خود یک آمدن است ..
__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #3  
قدیمی 12-20-2010
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دلم دفتری کاهی است
ورق های آن را نکن زود زود
بیا بعضی از صفحه های آن را بخوان
از اول ببین
حرف،حرف تو بود
اگر باز از دست من دلخوری
بیا این<<ببخشید>> مال تو
بیا اصلا این دل
دلم مال تو
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از shokofe به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #4  
قدیمی 12-21-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

باور نمی کنم

این کهنه موج

مرا تا که ساحل مقصود می برد

ساقی بیار باده که از:

دیو و دد ملولم و انسان آرزو ست
__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #5  
قدیمی 12-22-2010
yad آواتار ها
yad yad آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2010
محل سکونت: خراب آباد
نوشته ها: 1,032
سپاسها: : 577

868 سپاس در 544 نوشته ایشان در یکماه اخیر
yad به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نفس برآمدوکام ازتوبرنمی آید
فغان که بخت من ازخواب درنمی آید

صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش
که آب زندگی ام درنظرنمی آید

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از yad به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #6  
قدیمی 12-22-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مُرد

مثل یه بیت ته قافیه ها خواهم مُرد

تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند

سایه در سایه آن ثانیه ها خواهم مُرد

شعله ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند

موج در موج در این خاطره ها خواهم مُرد

گم شدم در قدم دوری چشمان بهار
__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از dear59 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #7  
قدیمی 12-22-2010
esygolden esygolden آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Sep 2010
محل سکونت: تبریز
نوشته ها: 169
سپاسها: : 108

186 سپاس در 56 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

حالمان گم جور خراوه له بی وفایی
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از esygolden به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #8  
قدیمی 12-23-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید
ایمن ز شر فتنه آخر زمان شدم
من پیر سال و ماه نی ام یار بیوفاست
بر من چو عمر می گذرد پیر از آن شدم
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از رزیتا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #9  
قدیمی 12-30-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت‏
دست مرا بگیر كه آب از سرم گذشت‏

مانند مرده‏ای متحرك شدم، بیا
بی تو تمام زندگی‏ام در عدم گذشت‏

می‏خواستم كه وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه كه می‏خواستم گذشت‏

دنیا كه هیچ، جرعه آبی كه خورده‏ام‏
از راه حلق تشنه من، مثل سم گذشت‏

بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده‏ایم‏
از خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت‏

تا كی غروب جمعه ببینم كه مادرم‏
یك گوشه بغض كرده كه این جمعه هم گذشت‏

مولا، شمار! درد دلم بی‏نهایت است‏
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت‏
__________________
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از SonBol به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #10  
قدیمی 12-23-2010
yad آواتار ها
yad yad آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2010
محل سکونت: خراب آباد
نوشته ها: 1,032
سپاسها: : 577

868 سپاس در 544 نوشته ایشان در یکماه اخیر
yad به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم


با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم


دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبح است و سیل اشک به خون شسته بالشم


پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم


خلق ام به روی زرد بخندند و باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت که بی‌غشم


باور مکن که طعنه‌ی طوفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد مشوّشم


سروی شدم به دولت آزادگی که سر
با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم


دارم چو شمع سِرِّغمش بر سر زبان
لب می گزد چو غنچه‌ی خندان که خامشم


هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم


لب بر لبم بنه بنوازش دمی چونی
تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم


ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار
این کارتست من همه جور تو می‌کشم

ویرایش توسط yad : 12-24-2010 در ساعت 10:58 AM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از yad به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 9 نفر (0 عضو و 9 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:01 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها