بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[ماهین]

ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرود از یادت

[مستور]

تویی آن جوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

[افسون 13]

کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
در رهگذر کیست که دامی ز بلا نیست

[مستور]

تنها نه زر از دل من پرده بر افتاد
تا بود فلک شیوه ی او پرده دری بود

[افسون 13]

دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد

[مستور]

دهان شهد تو داده رواج آب خضر
لب چو قند تو بر از نبات مصر رواج

[افسون 13]

جمالت آفتاب هر نظر باد
ز خوبی روی خوبت خوبتر باد
همای زلف شاهین شهپرت را
دل شاهان عالم زیر پَر باد

[مستور]

در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهــر لب او بر در ایــن خانــه نهادیــم

[افسون 13]

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو

[مستور]

وز راه هوا مرغ دلم گشت هواگیر
ای دیده نگه کن که به دام که در افتاد