بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #24  
قدیمی 01-26-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گفتند : خربزه و عسل با هم نميسازند . گفت : حالا كه همچين ساخته اند كه دارند منو از وسط بر ميدارند !

گفتند : خربزه ميخوري با هندوانه ؟ گفت : هر دودانه !

گفت : نوري خونه است ؟ گفتند : علاوه بر نوري دخترش هم خونه است . گفت : نور علي نور !

گل زن و شوهر را از يك تغار برداشته اند !

گله گيهات بسرم ايشالاه عروسي پسرم !

گنج بي مار و گل بي خار نيست --- شادي بي غم در اين بازار نيست ! ‌[[ مولوي]]

گنجشك امسال رو باش كه گنجشك پارسالي را قبول نداره !

گنجشك با باز پريد افتاد و ماتحتش دريد !

گنجشك با زاغ زوغش بيست تاش يه قرونه، گاو ميش يكيش صد تومنه !

گندم از گندم برويد جو ز جو ! ((‌ از مكافات عمل غافل نشو ... )) ‌[[ مولوي]]

گندم خورديم از بهشت بيرونمان كردند !

گوساله بسته را ميزنه !

گوسفند امام رضا را تا چاشت نميچرونه !

گوسفند بفكر جونه، قصاب به فكر دنبه !

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من --- آنچه البته بجائي نرسد فريادست ! ‌[[ يغماي جندقي]]

گوشت جوان لب طاقچه است !

گوشت را از ناخن نميشه جدا كرد !

گوشت را از بغل گاو بايد بريد !

گوشت رانم را ميخورم منت قصاب رو نميكشم !

گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض --- ورنه هر سنگ و گلي لؤلؤ مرجان نشود ! ‌[[ حافظ]]

گه جن خورده !

گيرم پدر تو بود فاضل --- از فضل پدر تو را چه حاصل ! ‌[[ نظامي]]

گيرم كه مار چوبه كند تن بشكل مار --- كو زهر بهر دشمن و كو مهره بهر دوست ! [[ خاقاني]]

گيسش را توي آسيا سفيد نكرده !


گفتند : خرس تخم ميذاره يا بچه ؟ گفت : از اين دم بريده هر چي بگي بر مياد!
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:11 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها