بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #6  
قدیمی 02-13-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

اورامانات یا هورامانات یا پاوه منطقه رویایی و آریایی دست نخورده
شهری کوهستانی در شمال کرمانشاه و جنوب کردستان که بخشهای مشترکی با کردستان عراق و کردستان ایران و کرمانشاه دارد . در سال 1338 شهر رسما ثبت شد و فرمانداری برای آن تاسیس گردید . از این جهن پاوه میگویند زیرا نام سردار یزدگرد سوم ساسانی بوده و قلعه دژ وپاسگه هنوز آثارش در اورامانات باقی است . مردم این شهر بنا بر گفته تاریخ نگاران بدلیل موقعیت خاص جغرافیایی اش که در ارتفاعات قرار دارد آداب و رسوم کهن آریایی ایرانشان را حفظ کرده اند ولی در صدر اسلام نبردهایی با سپاه اسلام سعد وقاص داشته اند که ثبت شده است . آتشکده های کهن ایرانی هنوز در ارتفاعات اورامان دیده می شود . مردم شهر بیشتر از دوفرقه نقشبندی و قادری هستند . خانه های شهر بیشتر از سنگ است . اورامانات دارای صنایع دستی بسیاری است . گلیم - جاجیم - گیوه های مخصوص و . . . که در کمتر نقاطی دیده می شود . زبان اصیل ایرانی اوستایی به شکل بسیار زیبا در این منطقه رایج است و در مجموع هویت ایرانی در این شهر دست نخورده باقی مانده است .
شهر باستانی قصر شیرین در کرمانشاه
شهرستان قصر شیرین واقع در کرمانشاه همانگونه که از نامش پیداست محلی برای کاخهای شیرین شاهزاده ارمنستان و معشوقه خسرو پرویز بوده است . فاصله آن از تهران 743 کیلومتر است . این شهر باستانی در زمان شاهنشاهی هخامنشی به نام کاله - اکرای پل ( پل ذهاب ) کارنیا ( کرند ) نامیده می شده و سرزمین آباد و سرسبزی بوده است . در زمان ساسانی مورد علاقه خسرو انوشیروان عادل قرار می گیرد و باغشتانا ( بادلیی ) سرخک نوشیروان و قرغان خوانده می شده است . از ویرانه های بسیاری که در قصر شیرین به جا مانده است مشخص میگردد که این شهر بسیار باشکوه و سترگ بوده است . مورخان نوشته اند در زمان سلطنت خسرو پرویز باغهای وسیعی در آنجا ایجاد شده بود . خوش آب و هوا بودن و سرسبزی منطقه و فرهنگ و آداب و رسوم کهن این منطقه خسروپرویز را در انتخاب این شهر برای ساخت کاخهایی برای معشوقه اش شیرین یاری داد . در نزهه القلوب آمده است : قصر شیرین از اقالیم سیم است که خسروپرویز ساسانی آن را برای شیرین بنا کرد و قلعه ای از سنگ و لاشه و گچ و هزار گام در آنجا ایجاد کرد . آب الوند نیز از آنجا میگذرد . شاه در آنجاه باجگاهی ساخت بسیار باشکوه و جلال . پس از حمله سپاه اسلام به ایران کلیه قصرهای خسروپرویز ویران شد و تا سال 1270 قمری قصر شیرین ویرانه ای بیش نبودکه جمعیتی در حدود 2500 نفر در آن زندگی میکردند . دولت وقت نمایندگانی را به منطقه اعزام کردند تا جلوی سپاه عثمانی را بگیرند و آبادانی در آنجا را آغاز کنند . آثار باستانی بسیاری در این شهر وجود دارد
حجاری شیخ خان - نقش مردی که مسلح به تیر و کمان است و در زیر پایش مرد اسیری افتاده است و از او طلب بخشش میکند . خطوط نوشته شده آن از بین رفته است ولی باستان شناسان آن را متعلق به 5000 سال پیش می دانند
دکان داوود - در دخمه ای سنگی صورت مردی که لباس ماد بر تن دارد و بر خرمایی در دست دارد نقش بسته است
به سال 550 تا 701 پیش از میلاد نقش آنوبانی نی - سه نقش برجسته از 2800 سال قبل از میلاد که بر دل کوه به بلندی 35 متر نقش بسته است . اسیری در این نقش نشان داده شده است که زیر پای شاه قرار دارد . شش نفر دیگر در زیر پای شاه خم شده اند و بدنبال شاه روان هستند .
اطاق فرهاد - دخمه ای است از دوران ماد به بیش از 600 سال پیش از میلاد
محل گچ گنبد - بنای دوره ساسانی که در حدود 1000 متر وسعت دارد و معبدی برای ستایش خدا بوده است
کاخ ساسانی - مجموعه کاخهای ساسانی که در عرض 370 و طول 910 در صفحه ای به بلندی 8 متر ساخته شده است
حوش کوری - از کاخهای موجود ساسانی در شمال قصر شیرین
چهار طاقی - چهارقاپو بزرگترین آتشکده عصر ساسانی پس از آذرگشنسب است . این مکان ارزش و احترام خاصی در نزد مردم و شاهان داشته است . کلیه این بناها پس از یورش سپاه اسلام ویران و نابود گشته است و امروزه فقط خرابه های آن به جاست .
شهرستان اسلام آباد غرب یا شاه آباد غرب سابق
1-1موقعيت جغرافيايي :
شهرستان اسلام آباد غرب با وسعتي در حدود 3828 كيلو متر مربع بين 33- 36 تا35 –15 در جه عرض شمالي 24- 45 تا 30-38 درجه طول شرقي قرار گرفته است . اين شهرستان از شمال به شهرستان پاوه و جوانرود و ازشرق به كرمانشاه از غرب به شهرستان سر پل ذهاب و گيلانغرب و از جنوب به استان ايلام منتهي مي شود.اين شهرستان متشكل از 4 شهر ( اسلام آباد – كرند – گهواره – حميل) و چهاربخش و 12 دهستان و343 روستا مي باشد. از دیدگاه موقعیت منطقه ای بسیار پر اهمیت و پل ارتباطی با کشورهای همسایه ایران می باشد .
2-1 شرايط آب و هوايي
جلگه اسلام آباد غرب جزء اقليم غربي كشور بوده و اقليم آن همچون ساير نقاط كشور تحت تأثير عرض جغرافيايي و موقعيت كشور در رؤيت كرة زمين است و هر گاه در كشور نفوذ بادهاي غربي از دامنه بيشتري برخوردار باشد ، سالي پر باران دارد .
3-1 موقعيت استراتژيكي :
شهرستان اسلام آباد غرب بعد از شهرستان كرمانشاه هم از نظر جمعيت و هم از نظر وسعت دومين شهرستان بزرگ استان كرمانشاه ، عامل اتصال استانهاي ايلام ، بخشي از استانهاي لرستان و خوزستان و همچنين شهرهاي غربي استان كرمانشاه به مركز كشور ميباشد. علاوه بر اينها ضمن اينكه نقطه اتصال دوقطب مهم صنعتي شمال و جنوب يعني استان خوزستان و آذر بايجان غربي است، اصلي ترين و نزديكترين شاهراه كشور وهمچنين كشورهاي اسلامي ( همسايه شرقي) به عتبات عاليات ميباشد.
4-1سابقه تاريخي:
نام ديگر شهر اسلام آباد زبيديه بوده است كه اين نام را ابن حوقل به كار برده است . وجود تپه چیا گاوانه در مركز شهر اسلام آباد غرب و كاوشهاي علمي به عمل آمده برروي اين تپه كه خود يكي از مراكز مهم مسكوني قرن هشتم و نهم قبل از ميلاد بوده است، قدمت اين شهر رابه سه هزار سال پيش از ميلاد مي برد وبا در نظر گرفتن آثاري كه از تپه چغاگاوانه بدست آمده است مي توان قدمت طبقات مكشوفه رابين قرن نهم تا اواسط قرن هفتم قبل از ميلاد تخمين زد . همچنين وجود بيش از چهار صد آثار به ثبت رسيده از جمله كاخ فيروزآباد ( پيروز آباد) در غرب شهر اسلام آباد ،مربوط به زمان ساساني، حكايت از قدمت تاريخي اين شهر دارد.
5-1 سابقه فرهنگي :
مجموعه آداب و رسوم ، اعتقادات ديني و مذهبي ، رعايت هنجارهاي اجتماعي و... ويژگيهاي فرهنگي هر قوم و ملتي را تشكيل مي دهد و مردم و فرهنگ شهرستان اسلام آباد غرب جزئي از تاریخ و تمدن ملت کهن ايران مي باشند. ايران كشوري است بزرگ با تمدني كهن و قديمي و يكي از نخستين خاستگاههاي تمدن ايران زمين منطقه غرب بوده است . زبان مردم اين منطقه كردي كلهري است كه ريشه آن به زبان آريايي بر مي گردد.
6-1 اهميت اقتصادي:
شهرستان اسلام آباد غرب به دليل اقليم متنوع ، خاك مناسب ، بارش كافي ، داشتن دشتهاي حاصلخيز و مراتع غني و پر پشت يكي از قطب هاي مهم كشاورزي و دامداري است و عمده فعاليتهاي مردم در بخشهاي ياد شده و صنايع جنبي آن است ، به طوريكه طبق سرشماري نفوس و مسكن سال 1375 از كل شاغلان 10 ساله و بيشتر حدود 42 در صد مردم در اين بخش فعاليت دارند و با توجه به وجود ظرفيتهاي قابل توسعه دراين بخشها امكان اقتصادي نمودن بخش مذكور در حد بسيار بالايي وجود دارد .
7-1 جهانگردي :
توسعه صنعت تورسيم در استان كرمانشاه در چند ساله اخير رو به بهبود بوده است. از آنجا كه شهرستان اسلام آباد منطقه اي است با سابقه اي بسيار كهن و تنوع اقليم و وجود آثار باستاني متعدد از جمله مسجد عبداله بن عمر و آرامگاه ابودجانه از اصحاب پيامبر (ص) ،كاخ فيروز آباد و صدها آثار به ثبت رسيده ديگر در كنار مراكز تفريحگاهي از جمله منطقه كرند و ريجاب كه در نوع خود كم نظير مي باشند، همچنين داشتن مردماني خون گرم و مهمان نواز و داشتن امنيت كافي مي تواند يكي از قطبهاي مهم جاذب جمعيت تورسيم باشد.
طاق بستان کرمانشاه
اردشير دوم شاهنشاه ساساني پس از نشستن بر تخت پادشاهي ايران فرمان نقش بستان را ميدهد تا براي آيندگان باقي بماند او در اين نقش حلقه شهرياري را از دست فره وشي نماينده اهورامزدا دريافت ميکند و تصوير ميترا الهه آب و نيکويي در اين نقش وجود دارد که يک گل نيلوفر بر دست خود دارد و اين نقش مهم نشان از پيروزي شاهنشاه ايران بر ديگر فرمانروايان دارد که زير پاي اسب شاهنشاه ايران افتاده و سم اسب شاهنشاه روي وي قرار گرفته است و در طرف روبروي او در زير پاي اسب فره وشي نقش اهريمن قرار دارد که نشان از نابودي بدي در برابر نيکي است در تصوير هاي ديگر نقش خسرو پرويز شاهنشاه ايران قرار دارد که نشان از ابهت و جاه و جبلوت پادشاه ايران در ميان ديگر اقوام دارد
شکارگاه شاهان ساساني
محوطه تاريخي طاق بستان در دامنه كوهي به همين نام و در كنار چشمه اي در شمال شرقي حاشيه كنوني شهر كرمانشاه واقع شده است دراين محوطه ، آثاري از دوره ساساني وجود دارد كه شامل سنگ نگاره اردشير دوم و دو ايوان سنگي بنام هاي ايوان كوچك و بزرگ است . ايوان كوچك د رسمت چپ سنگ نگاره ادشير دوم و ايوان بزرگ در سمت راست ايوان كوچك قرار دارد .ياحان ، مورخين و جغرافي نويسان دوره اسلامي ضمن توصيف سنگ نگاره هاي طاق بستان ، از اين محوطه با نام هاي متفاوتي ياد كرده اند ، بطوريكه ابن فقيه و ابن رسته اين مكان را « شبديز » و ياقوت آن را « قصرشيرين » ناميده است ، همچنين حمدالله مستوفي آنجا را « طاق وسطام » عده اي ديگر آن را « طاق بهستون » ، « طاق بيستون » و « تخت بستان » ناميده اند . اهالي محل نيز محوطه را با نام « طاق وسان » و « طاق بسان » مي شناسند زيرا « سان » در لفظ محلي به معني سنگ است و به اين ترتيب « طاق وسان » يعني طاقي كه در سنگ كنده شده است . امروزه نيز در اكثر محافل ايران شناسي از اين مكان با نام « طاق بستان » ياد مي شود . شامل دو طاق است
( سنگ نگاره اردشير دوم )

در سمت راست ايوان كوچك ، سنگ نگاره اي وجود دارد كه صحنه تاج ستاني اردشير دوم ( 383 – 379 م ) نهمين شاه ساساني را نشان مي دهد . در اين صحنه ، شاه ساساني به حالت ايستاده با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ در مركز صحنه نقش شده كه دست چپ را بر روي قبضه شمشير گذاشته و با دست راست حلقه روبان داري را از اهورا مزدا مي گيرد . شاه ساساني چشماني درشت و ابرواني برجسته دارد . ريش او مجعد و موهاي سرش به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته شده است . وي گوشواره‌‌اي بر گوش و گردنبندي در گردن و دستبندي در مچ دارد . گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است . گردنبند او نيز شامل يك رديف مهره هاي مرواريدي درشت است

شاه تاجي برسر دارد كه در قسمت پائين آن به صورت نوار ساده اي است و قسمت بالاي تاج به شكل كوريمبوسي است كه بخشي از موهاي سر به صورت انبوه در آن قرار گرفته و به وسيله دو رشته روبان بسته شده است ، همچنين به تاج شاه در قسمت پشت ، روباني آويخته شده است

لباس او شامل پيراهن چين داري است كه تا روي زانو ادامه داشته و قسمت پائين آن مدور مي باشد . شلوار نيز بلند و چين دار است كه به وسيله نوار روبان داري به كف پا بسته شده است . كمربند او باريك و به وسيله رديفي از مهره هاي مرواريدي تزئين شده است ، همچنين در قسمت جلو پاپيوني به كمربند آويخته شده است . در قسمت پائين كمربند ، حمايلي جواهر نشان بسته كه شمشيري به آن آويخته است

در سمت راست شاه ، پيكره اهورا مزدا به حالت ايستاده با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ نقش شده كه دست چپ را به كمر زده و با دست راست حلقه روبان داري را به شاه اهداء مي كند . او داراي صورتي كشيده و ريش بلندي است ، موهاي سرش مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته شده است . او نيز گوشواره اي بر گوش و گردنبندي در گردن دارد . تاج اهورا مزدا از نوع تاج هاي كنگره دار است ، به طوريكه پايه تاج به وسيله رديفي از مهره هاي مرواريد تزئين شده و در بالاي تاج نيز بخشي از موهاي سر به صورت انبوه و بدون پوشش رها شده است

لباس او شامل پيراهن چين داري است كه تا روي زانو ادامه داشته و شلوارش چين دار و شبيه به شلوار شاه مي باشد ، همچنين كمربند او شبيه به كمربند اردشير دوم است

در سمت چپ اردشير دوم پيكر ايزد مهر با صورت و بدني سه ربعي نقش شده كه بر روي گل نيلوفر بزرگي ايستاده است . متأسفانه جزئيات صورت او آسيب ديده ولي بر اساس آنچه كه باقي مانده ، ريش او كوتاه و مجعد است ، همچنين جزئيات تاج او از بين رفته و تنها روبان هاي آويخته شده در پشت تاج ديده مي شود . بر دو سر اين ايزد هاله اي از نور ديده مي شود ، در دست هاي او دسته اي از شاخ هاي نباتي مخصوص اعمال مذهبي كه برسم ناميده مي شود ، قرار دارد . لباس ايزد مهر شبيه لباس اهورا مزدا است . در زير پاي اهورامزدا و اردشير دوم ، پيكره دشمن شكست خورده اي نقش شده كه متأسفانه بخش زيادي از آن از بين رفته است . جزئيات صورت او آسيب ديده ولي با توجه به آنچه كه باقي مانده ريش او ساده و با خطوط مواج عمودي نشان داده شده است ، همچنين موهاي سر او ساده است . تاج او به شكل سربندي است كه به وسيله سه رديف مهره هاي مرواريدي و پلاك مدوري در مركز تزئين شده است .اين شخص گردن بندي بر گردن دارد كه شامل يك رديف مهره هاي مدور است ، لباس او شامل پيراهن بلندي است كه تا قوزك پا ادامه دارد . اين شخص چكمه هاي ساقه كوتاهي پوشيده و شمشيري بر كمرش بسته است

درباره هويت واقعي اين شخصيت ، اختلاف نظرهايي وجود دارد برخي از محققين اين پيكره را متعلق به يكي از شاهان شكست خورده كوشان مي دانند ولي امروزه بسياري از محققين آن را به جوليانوس امپراطور روم نسبت مي دهند كه در سال 362 م به دست اردشير دوم كشته شده است . اين تفسير تازه به سرعت راه خويش را در محافل ايران شناسي باز كرده است

(ايوان كوچك )

اين ايوان به صورت فضاي مستطيل شكلي به عرض 96/5 متر ، عمق 80/3 متر و ارتفاع 30/5 متر است . در دوطرف ورودي اين ايوان ، دو جرز چهار گوش به پهناي 9 سانتي متر و بلندي 37/2 متر وجود دارد . بر بالاي اين جرزها اتاقي با قوس نيم دايره اي قرار گرفته كه 10 سانتي متر از سطح داخلي جرزها عقبتر رفته است . ديوار انتهاي اين ايوان به دو بخش تقسيم شده است . در بخش فوقاني ، طاقچه اي به عمق 30 سانتي متر و بلندي 93 /2 متر ايجاد شده است . در داخل اين طاقچه ، پيكره هاي شاهپور سوم و پدرش شاهپور دوم و همراه با كتيبه هايي به خط پهلوي و به زبان فارسي ميانه حجاري كرده اند

در اين صحنه هر دو شخصيت به حالت ايستاده با صورتي نيم رخ و بدني تمام رخ نقش شده اند . هر دو ،‌دست راست را بر قبضه شمشير و دست چپ را بر قسمت فوقاني غلاف قرار داده اند

پيكره شاپور دوم ، داراي چشماني درشت ، ابرواني كماني و ريش بلندي است كه انتهاي آن در حلقه اي فرو رفته است موهاي سر او مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته شده است . تاج او از نوع تاج هاي كنگره دار است كه پايه آن به وسيله مهره هاي مرواريدي تزئين شده و در بالاي تاج نيز گوي بزرگي قرار گرفته است . به پشت تاج نيز روبان بلندي آويزان است . شاپور دوم گوشواره اي بر گوش و گردن بندي د رگردن دارد كه شامل يك رديف دانه هاي مرواريد درشت است

لباس او شامل پيراهن چين داري است كه تا روي زانو ادامه داشته و در قسمت پائين مدور مي‌باشد . به كمر او نيز كمربندي بسته شده كه در قسمت جلو پاپيوني به آن آويخته است ، همچنين شلوار او بلند و چين دار مي باشد

پيكره شاپور سوم نيز شبيه پيكره پدرش است تنها تفاوت اين پيكره ها در شكل تاج آن ها مي باشد كه متأسفانه جزئيات تاج شاپور سوم آسيب ديده است

مطابق با نوشته هاي كنار اين پيكره ها ، مي توان هويت واقعي آنها را شناسايي كرد

سنگ نوشته مربوط به شاپور دوم شامل 9 سطر است كه ترجمه آن چنين است

اين پيكري است از بغ مزدا پرست . خدايگان شاپور ، شاهنشاه ايران و انيران كه چهر از يزدان دارد . فرزند بغ مزدا پرست ، خدايگان هرمز ، شاهنشاه ايران و انيران كه چهر از ايزدان دارد ، نوه خدايگان نرسه شاه شاهان

سنگ نوشته مربوط به شاهپور سوم شامل 13 سطر است كه ترجمه آن چنين است

اين پيكري است از بغ مزدا پرست ، خدايگان شاپور ، شاهنشاه ايران و انيران كه چهر از يزدان دارد ، فرزند بغ مزدا پرست خدايگان شاپور ، شاهنشاه ايران و انيران كه چهر از ايزدان دارد ، نوه خدايگان هرمز و شاهنشاه (ايوان بزرگ ) مهمترين اثر در طاق بستان ، ايوان بزرگ است كه از نظر معماري اطلاعات بيشتري را در اختيار ما قرار مي دهد . اين ايوان به شكل فضاي مستطيلي به عرض 85 /7 متر و عمق 65/7 متر است كه ارتفاع آن 90/11 متر مي باشد . در دو طرف ورودي اين ايوان دو جرز چهار گوش به ارتفاع 27/4 متر ايجاد شده است . پهناي جرز سمت راست 41/1 متر و جرز سمت چپ 46/1 متر است . بر روي اين جرزها ، طاقي با قوس نعل اسبي قرار دارد كه 24 سانتي متر از سطح داخلي جرزها عقب تر رفته و رفي را ايجاد كرده است . ارتفاع اين طاق از كف ايوان تا لبه قوس در قسمت جلو 80/8 متر و در قسمت عقب ايوان 25/9 متر است . قوس طاق نيز در قسمت جلو ايوان بازتر از قوس انتهاي ايوان است ، به طوريكه در قسمت جلو به شكل نيم دايره اي بوده ولي در قسمت عقب به شكل نيم بيضي است . بر روي لبه بام ايوان ، هفت جان پناه چهار پله اي با زاويه قائم وجود دارد كه ارتفاع هر كدام از آنها 129 سانتي متر است . در انتهاي ايوان ، سكويي به طول 40/7 متر و عرض 80 تا 90 سانتي متر و بلندي 17 سانتي متر وجود دارد . بر روي اين سكو و در دوطرف انتهايي اين ايوان ، دو نيم ستون حجاري شده است . اين نيم ستون ها فاقد پايه ستون بوده و مركب از ساقه
ستون و سر ستون مي باشند كه در مجموع ارتفاع هركدام از آنها 4 متر و قطر آنها 32 سانتي متر است . ساقه هركدام از اين نيم ستون ها به شكل استوانه اي بوده و به وسيله شيارهاي قاشقي تزئين شده است . سرستون اين نيم ستون ها به شكل هرم مربع القائده معكوسي است كه تقليدي از سرستون هاي بيزانسي است .

( تزئينات ) يوارهاي داخلي ايوان بزرگ به دو بخش تقسيم و هر بخش به گونه اي استادانه تزيئن شده است كه هنوزتمام تزئينات آن پابرجا مانده است . در زير به توصيف تزيئنات بخش هاي مختلف اين ايوان مي پردازيم.

(نما ) بر روي جرزهاي دو طرف مدخل ورودي ايوان ، درخت تخيلي نقش شده است ؛ همچنين روي قوس اين ايوان به وسيله دو رديف نقوش گياهي تزيئن شده است ؛ رديف پايئن شامل گل هاي سه برگي است كه انتهاي اين گلها به هم وصل شده اند . در مركز قوس ايوان هلالي نقش شده كه به آن دو رشته روبان افراشته شده است . در لچكي هاي ايوان نيز نقش دو الهه بال دار ( نيكه ) ديده مي شود كه هر كدام از اين الهه ها در يك دسته حلقه روبان دار و در دست ديگر ، جامي پر از مرواريد دارند .

(انتهاي ايوان ) ديوار انتهاي ايوان به دو بخش تقسيم شده است . بخش بالايي صحنه تاج ستاني شاه ساساني را نشان مي دهد و در بخش پائين نيز سواركاري نقش شده است .

در صحنه تاج ستاني پادشاه ساساني با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ بر روي سكويي ايستاده است . ولي دست چپ را بر روي قبضه شمشير گذاشته و دست راست را به طرف اهورا مزدا دراز كرده است . جزئيات صورت شاه آسيب ديده است ولي با توجه به آنچه كه باقي مانده صورت او فربه ، گونه ها گوشتالو ، چشم ها درشت و ابروها برجسته است . ريش او به وسيله خطوط مواج عمودي نشان داده شده است . موهاي سر او مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته . اين شخص گوشواره اي بر گوش و گردنبندي در گردن دارد ؛ گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است . گردنبند او شامل دو رديف مهره هاي مرواريدي مي باشد كه به مركز آن سه دانه مرواريد درشت آويخته است .

شاه ،‌ تاج كنگره داري بر سر دارد كه پايه آن به وسيله دو رشته مرواريد و پلاك هاي مربع شكل تزئين شده است ؛ در جلو تاج ، هلالي قرار دارد ، بر فراز تاج ، دو بال عقاب وجود دارد كه نوك آنها به طرف داخل خم شده است . در حدفاصل اين دو بال ، ميله عمودي وجود دارد كه بر روي آن هلالي ديده مي شود ؛ در داخل هلال ، نيز گوي بزرگي قرار دارد .

اين شخص پيراهن مرواريد دوزي شده اي پوشيده است . در قسمت بالاتنه ، بر روي پيراهن ، تسمه هايي بسته شده كه شامل سه رديف مهره هاي مرواريدي و پلاك هاي مستطيلي مي باشد .

كمربند او پهن و با چهار رديف دانه هاي مرواريدي تزئين شده است . در قسمت پائين كمربند ، حمايلي جواهر نشان بسته كه شمشيري در جلو به آن آويخته است

در سمت راست شاه ، پيكره اهورا مزدا با صورت و بدني تمام رخ نقش شده كه بر روي سكويي ايستاده است . او دست چپ را بر روي سينه گذاشته و با دست راست حلقه روبان داري را به شاه اهداء مي كند . اهورا مزدا داراي صورتي كشيده ، ريشي بلند و مخروطي است . موهاي سر او مجعد و به صورت انبوه بر روي شانه هايش آويخته است .
تاج او كنگره دار است كه پايه آن به وسيله دو رشته مرواريد و پلاك هاي مربع تزئين شده است . موهاي بالاي سر او انبوه و بدون پوشش رها شده است . او نيز پيراهن مرواريد دوزي شده اي بر تن دارد كه به روي آن شنل جلو بازي پوشيده است .
در سمت چپ شاه ، پيكره آناهيتا ، با صورت و بدني تمام رخ نقش شده كه بر روي سكويي ايستاده است . در دست چپ او سبوي آب و در دست راستش حلقه روبان داري ديده مي شود كه به طرف شاه دراز كرده است او داراي صورتي گرد و چانه اي كوتاه است . بخشي از موهاي سر او به صورت گيسوي بافته در دو طرف صورت آويخته است . همچنين بخش ديگري از آن به صورت انبوه بر روي شانه ها آويخته است . آناهيتا گوشواره اي بر گوش و گردنبندي در گردن دارد . گوشواره او به شكل حلقه مدوري است كه گوي كوچكي به آن آويزان است . همچنين گردنبند او شامل دو رديف مهره هاي مرواريدي مي باشد . تاج او نيز شامل دو بخش است . اين تاج در قسمت پايه به وسيله دو رشته مهره هاي مرواريدي و پلاك هاي مربع تزئين شده است . در بخش فوقاني تاج نيز به وسيله رديفي از پالمت هاي شش لبه اي رها شده به وسيله يك پاپيون و روباني افراشته بسته شده است . اين شخص پيراهن چين‌دار مرواريد دوزي شده اي بر تن دارد كه بر روي آن شنل جلو باز بلندي پوشيده است . حاشيه اين شنل به وسيله دو رديف مهره هاي مرواريد و قسمت هاي ديگر آن به وسيله گل‌هاي رز تزئين شده است .

(نقش سوار كار ) در بخش پائين ديوار انتهاي ايوان ، نقش مرد سواره اي حجاري شده كه حريفي پيش روي ندارد . اين سوار با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ سوار بر اسب قوي هيكلي است . اين شخص كلاه خودي بر سر دارد كه تمام صورت و گردن او را مي پوشاند ؛ به طوري كه فقط چشمان او مشخص است ؛ همچنين بر روي كلاه خود تاجي قرار دارد . بر روي پايه اين تاج ، نواري وجود دارد كه به وسيله دو رديف مهره هاي مرواريدي تزئين شده است . اين نوار در پشت سر به وسيله پاپيوني بسته شده است . همچنين دو رشته روبان افراشته به آن متصل است . حاشيه فوقاني تاج نيز به وسيله شيارهاي عمودي تزئين شده است . در بالاي تاج موهاي سر او به صورت انبوه و بدون پوشش رها شده كه به وسيله يك پاپيون و دو روبان بسته شده است .

اين شخص پيراهن بلندي بر تن دارد كه به وسيله نقش مرغ و ارغن تزئين شده است . بر روي پيراهن زره اي زنجير باف پوشيده كه تا روي زانو ادامه دارد . به دور كمر او كمر بندي بسته شده كه به وسيله طرح هاي دايره اي تزئين شده است . در قسمت پائين كمربند ، حمايلي بسته كه به وسيله طرح هاي هندسي به شكل لوزي و دايره تزئين شده به اين حمايل تيرداني آويخته است . اين شخص نيزه بلندي در دست دارد و سپر مدوري براي دفاع در پيش رو گرفته است . صورت و سينه اسب به وسيله زره اي تيغه اي پوشيده شده است . بر روي اين زره نيز منگوله هايي آويخته است . همچنين بر روي كپل اسب منگوله اي آويخته است كه بر روي آن نقش انسان سه سر ديده مي شود . بسياري از مورخين و جغرافي نويسان دوره اسلامي چون ابن فقيه ، ابن رسته ، ابودلف ، مسعودي و ياقوت حموي نقش اين اسب سوار را خسرو پرويز معرفي كرده اند كه سوار بر اسب معروفش شبديز است .

(ديوارهاي جانبي ايوان ) ديوارهاي جانبي ايوان بزرگ به وسيله نقوشي تزئين شده كه صحنه شكار شاهي را نشان مي دهد . به طوريكه در ديوار سمت راست ، صحنه شكار گوزن و در ديوار سمت چپ صحنه شكار گراز نقش شده است .
(صحنه شكار گوزن ) اين صحنه در قابي به طول 80/5 متر و عرض 90/3 متر حجاري شده است . در اين صحنه فيل باناني در سه رديف ، گوزن ها را از طريق دروازه اي كه در سمت راست حصار تعبيه شده به داخل شكارگاه رم مي دهند . اين گوزن ها به دنبال چند گوزن دست آموز كه روباني در گردن دارند ، در حال فرار مي باشند . در درون شكارگاه شاه سوار بر اسب در سه قسمت نمايش داده شده است . در قسمت بالا ، شاه سوار بر اسب ، آماده براي شكار مي باشد . او شمشيري مرصع به كمر آويخته و كماني بر گردن دارد . در پشت سر او زني ديده مي شود كه چتري در بالاي سر شاه گرفته است . در پشت سر شاه ، سه رديف زن نقش شده است دو رديف اول به حالت احترام ايستاده اند و رديف سوم نيز در حال نواختن آلات موسيقي مي باشند . در مقابل شاه عده اي از رامشگران بر روي سكويي نشسته اند . برخي از اين رامشگران در حال كف زدن و برخي نيز چنگ مي نوازند . در مقابل اين رامشگران چهار نفر به حالت ايستاده در حال نواختن آلات موسيقي مي باشند . صحنه بعدي ، شاه را در حال شكار نشان مي دهد ، در اين صحنه شاه سوار بر اسبي است كه چهار نعل به دنبال گوزن ها مي تازد . در پشت سر شاه نيز شش اسب سوار در حال تاخت مي باشند . در پائين اين صحنه شاه كمان را بر گردن انداخته كه اين نشان مي‌دهد ، شكار پايان يافته است . در سمت چپ حصار ، چند نفر شتر سوار ، گوزن هاي كشته را حمل مي كنند

(صحنه شكار گراز ) اين صحنه در قابي به طول 70/5 متر و عرض 13/4 متر حجاري شده است . در سمت چپ اين قاب ، 12 فيل در 5 رديف عمودي نقش شده كه بر روي هر كدام از اين فيل‌ها، دو نفر سوار شده است . اين فيل با نان در حال رم دادن گرازها از مخفي گاه باطلاقي خود به درون نيزارها مي باشند . در قسمت بالاي صحنه شكار ، قايق پارويي ديده مي شود كه در داخل آن پنج نفر در حال كف زدن مي باشند ؛ همچنين دو پارو زن در داخل اين قايق وجود دارد . در مركز صحنه ، شاه در داخل قايقي ايستاده كه در اطراف او نوازندگان زن قرار دارند . شاه با تير و كمان در حال تيراندازي به طرف دو گرازي است كه به سوي او جهيده اند . در داخل اين قايق ، چهار نفر قرار دارد . نفر اول و پنجم ، پاروزن هستند و نفر دوم خدمه شاه است كه تيري در دست دارد . نفر چهارم نيز چنگ نوازي است كه در حال نواختن چنگ مي باشد . در اطراف اين قايق ، پرندگان و ماهيان در ميان گياهان آبزي در حركتند . در عقب قايق شاه ، قايق ديگري ديده مي شود كه چهار نوازنده زن ، در حال نواختن چنگ مي باشند . در سمت راست قاب ، صحنه پايان شكار نشان داده شده است ، در اين صحنه شاه در داخل قايقي ايستاده و كماني كه زه آن باز مي‌باشد به نشانه خاتمه شكار در دست چپ گرفته است ، همچنين برخلاف صحنه قبل ، در كمر شاه شمشيري ديده نمي شود . بر دور سر او نيز هاله اي قرار دارد . در عقب اين قايق ، قايق ديگري وجود دارد كه در داخل آن ، زنان نوازنده در حال نواختن چنگ مي‌باشند . در قسمت پائين صحنه پنج فيل سوار ، در حال جمع آوري گرازهاي شكار شده ، نقش شده است . اين عمل جمع آوري گرازها ، به وسيله خرطوم فيل صورت مي گيرد و خدمه فيل ها با گرزهايي كه در دست دارند ضربه آخر را بر گرازها وارد مي كنند . در داخل قاب ، در قسمت بالا ، گرازهاي شكار شده بر روي فيل ها نشان داده شده و در قسمت پائين ، گرازها از روي فيل ها بر زمين گذاشته شده و خدمه ها در حال قطعه قطعه كردن آنها مي باشند .
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها