بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان > روانشناسی

روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض زندگی مشترک یا جهنم ساختگی

زندگی مشترک یا جهنم ساختگی




ازدواج همانند پول، قدرت و موقعیت اجتماعی بالا، وسیله و راهی است به‌منظور رسیدن به هدف‌های بزرگ‌تر و مهم‌تر و به‌عبارت دیگر ، زن و مرد به این علت با هم ازدواج می‌کنند که علاوه‌بر تداوم نسل ، نیازهای احساسی ، عاطفی، جنسی ، مالی ، حمایتی و استقلالی‌شان به‌‌درستی برطرف شود. با رفع نیازهاست که طرفین به آرامش و تعادل رسیده و در مسیر پویایی و تکامل قرارمی‌گیرند و با ارائه‌ی مهر ، محبت و همبستگی عمیق نسبت به یکدیگر، علاوه‌بر شکوفایی استعدادها و دست‌یابی به آرامش درونی، از بسیاری فسادها، انحراف‌ها، سردرگمی‌ها، بی‌بندوباری‌ها، خلاف‌ها، تجاوزهای ، جنایت‌ها و... جلوگیری می‌کنند. ازدواج‌هایی که با معیارهای درست و از روی آگاهی صورت‌گیرد ، باعث تکامل شده و منجر به سلامتی، آرامش و امنیت فکری و سعادت زوجین که هدف نهایی هر ازدواجی می‌تواند باشد ، می‌گردد.


متأسفانه بسیاری از ازدواج‌ها چون با معیارهای نادرست ، غیرمنطقی و ناآگاهانه و با توجه به سنت‌های اشتباه صورت‌می‌گیرد، مسأله‌ساز می‌شوند چراکه این گروه از ازدواج‌ها علاوه‌بر این‌که به رشد و تکامل زوج‌ها کمک نمی‌کنند، باعث می‌شوند بخش بزرگی از انرژی و عمر آنان، صرف حل‌وفصل مشکلات ناشی از ازدواج‌شان گردد. در این‌جا ازدواج به‌جای ایجاد آرامش و شکوفایی استعدادها، انرژی‌های آنان را بلعیده و مشکل و چالش بزرگی در زندگی مشترک به‌وجود می‌آورد.

به علت عدم آگاهی و شکل‌گیری ازدواج‌های غلط است که طرفین، خود را اسیر مشکلات ازدواج می‌بینند. در چنین شرایطی، زن یا مرد و یا هر دو، دچار بحران شده و همواره از اضطراب‌ها و تشویش‌‌ها، بیماری‌ها و ناراحتی‌های متعدد ناشی از ازدواج اشتباه رنج می‌برند. به‌طور خلاصه: وقتی ازدواجی با معیارهای درست صورت‌بگیرد و زن و مرد هر دو آگاهانه نیازهای همدیگر را به‌درستی بشناسند و برطرف سازند ، آرامش و خوشبختی واقعی نصیب‌شان می‌گردد.




برعکس ، ازدواج با معیارهای نادرست، طرفین را دچار انواع مشکلات و بحران‌ها خواهد نمود.فرض کنید برای رفاه خود، اتومبیلی تهیه کرده‌اید تا با ‌سرعت بیش‌تری به مقصد برسید ، اما این ماشین مدام نیاز به تعمیر و تعویض لوازم دارد و با صرف پول، وقت و انرژی فراوان، شما را دچار انواع گرفتاری‌ها می‌کند. درواقع این وسیله به‌جای این‌که به رفاه و آسایش‌تان کمک کند ،


شما را در مسیر انواع گرفتاری‌های ناخواسته و غیرقابل پیش‌بینی قرارمی‌دهد.

به‌عبارت دیگر، وسیله‌ای که می‌بایست کارتان را آسان ‌سازد و به حل مشکلات‌تان کمک ‌کند ، خود مشکل‌زا و مشکل‌ساز شده و انواع مشکلات، بحران‌ها و گرفتاری‌های ناخواسته‌ی جدیدی را فراهم می‌سازد.در مورد ازدواج‌های ناموفق، این ضرب‌المثل فارسی مصداق پیدا می‌کند: « به‌جای این‌که قاتق نان بشود ، قاتل جان می‌گردد.» در بسیاری از ازدواج‌ها، زن و مرد و یا هر دو، چنان گرفتار مسائل زندگی مشترک می‌شوند که تحت شرایطی سخت و طاقت‌فرسا قرارمی‌گیرند و بقیه‌ی عمر خویش را صرف حل مسائلی می‌کنند که ناشی از عدم آگاهی‌های آنان در امر ازدواج و زندگی مشترک است. درنتیجه بسیاری از زوج‌ها به این باور اشتباه می‌رسند که عمر خویش را صرف حل گرفتاری‌ها و مشکلات ناشی از زندگی مشترک نمودن، امری عادی و طبیعی است!!!
وقتی بین باورها، اولویت‌ها و اندیشه‌ها، هدف‌ها و عقاید زن و مرد، هماهنگی وجود نداشته و درک و فهم مشترک بین آنان نباشد، زندگی مشترک در مسیر برخوردها، تعارض‌ها، تهاجم‌ها، سوءتفاهم‌ها، بی‌تفاوتی‌ها و... قرارمی‌گیرد.

به‌عبارت دیگر، زن و شوهر همه‌ی زندگی مشترک را به‌دنبال یافتن راه‌حل‌هایی می‌کنند که صورت‌مسأله‌ی آن غلط است.تکرار می‌کنم: ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، به‌منظور رفع نیازها و حل مسائل طرفین می‌باشد؛ وقتی ازدواج با معیارهای اشتباه و از روی ناآگاهی صورت‌پذیرد، طرفین ناخواسته دچار انواع مسائل و مشکلات شده و ناچار می‌شوند زمان و انرژی و امکانات خود را صرف رفع مشکلات کنند. به‌عبارت ساده، وقتی بین باورها، اولویت‌ها و اندیشه‌ها، هدف‌ها و عقاید زن و مرد، هماهنگی وجود نداشته و درک و فهم مشترک بین آنان نباشد، زندگی مشترک در مسیر برخوردها، تعارض‌ها، تهاجم‌ها، سوءتفاهم‌ها، بی‌تفاوتی‌ها و... قرارمی‌گیرد و هر دو طرف، دچار عواقب و نتایج منفی فراوان شده و زندگی‌شان، به صحنه‌ی کارزار تبدیل می‌شود و آنان را در اضطراب، تشویش و نگرانی دائمی قرارداده و روحیه‌ا‌ی منفی و مأیوس را بر آنان حاکم می‌گرداند.در زندگی، هدف‌ها به موازات باورها حرکت می‌کنند. به این‌معنی که وقتی باور یا هدفی در ذهن‌مان فعال می‌شود ، رفتارهای هیجانی متفاوتی را از خود بروز می‌دهیم.

می پذیرید یا تحمل می کنید؟
به‌عنوان نمونه، در برابر یک موضوع،اگر آن را بپذیریم یا تحمل کنیم، واکنش احساسی و رفتاری متفاوت از خود نشان می‌دهیم. به این معنی که وقتی وضعی را پذیرا می‌شویم، یک یا چند ویژگی همسرمان هرچند برخلاف میل‌مان باشد را پذیرفته، با موضوع مسؤولانه روبه‌رو شده و محترمانه و با انصاف، با همسرمان برخورد می‌کنیم. از عملکرد او نمی‌رنجیم و در صدد انتقام برنمی‌آییم چراکه آن شرایط را پذیرفته‌ایم.در حالی‌که وقتی موضوعی را تحمل می‌کنیم، از عملکرد همسرمان دلگیر شده و احساس دلسردی، ضعف، درماندگی و فشار کرده و دچار تشویش و اضطراب می‌شویم و تصور می‌کنیم در حق ما، ظلم می‌شود. در این شرایط، حالت دفاعی به‌خود می‌گیریم و برای این‌که ثابت کنیم حق با ماست، آگاهانه یا ناآگاهانه در صدد انتقام برمی‌آییم و خود را در مسیر زندگی مشترک تلخی قرارمی‌دهیم.

هر زن و شوهر برای این‌که زندگی مشترک خود را در مسیر مثبت و درست قرار دهد، می‌بایست از خود بپرسد:
- برای بهتر ساختن رابطه‌ی بین خود و همسرم، چه کارهایی می‌توانم انجام دهم؟
- در رابطه با همسرم چه هدف‌هایی را دنبال می‌کنم؟ این طرز اندیشه و نحوه‌ی عملکرد، مرا به هدف‌هایم که داشتن زندگی مشترک شاد و آرام است، رهنمون می‌کند یا مرا از آن‌ها دور می‌سازد؟
- روش زندگی‌ام تحت تأثیر عوامل مثبت و سازنده است یا منفی و مخرب؟
-در مسیر دست‌یابی به هدف‌ها، عوامل منفی که می‌بایست آن‌ها را کنار گذاشت و هم‌چنین نقاط قوت و عوامل مثبت که باید بیش‌تر به آن‌ها تکیه کرد، کدام‌اند؟
- سبک زندگی من با معیار و ارزش‌هایم، به‌صورت واقعی هماهنگی دا-رد یا نه؟
- در زندگی مشترک ، چه‌قدر تلاش می‌کنم که باورها، اولویت‌ها، اندیشه‌ها و عملکرد و به‌طور کلی هویت خود و همسرم را بشناسم؟ به تفاوت‌ها، تضادها و تفاهم‌ها، چه‌قدر توجه می‌کنم؟ برای تفاهم و نزدیکی بیش‌تر، چه شیوه‌هایی را به‌کار می‌گیرم؟
این سوالات و هر سوال دیگری که پاسخ به آن بتواند زندگی تان را شاد و سعادتمند کند را فراموش نکنید برای اصلاح رابطه یک نفر هم اقدام کند برای شروع کافی است.

منابع : مجله شادکامی
تنظیم برای تبیان:داوودی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 03-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض 5 راه عاشق ماندن تا ابد

5 راه عاشق ماندن تا ابد



5 راه براي حفظ علاقه در رابطه ي زناشويي!
1- زن خود را گرامي بداريد . به شوهر خود احترام بگذاريد.
نياز احساسي يک زن، ارجمند شمرده شدن است و اين امر، وظيفه شماره يک شوهر به شمار مي رود. بدين معنا که احساس او را دوست بداريد و برايش ارزش قايل شويد؛ او اولويت شماره يک شما محسوب مي شود.
نياز اصلي احساسي يک مرد اين است که از سوي همسرش مورد احترام قرار گيرد. هنگامي که او به خانه مي آيد دوست دارد احساس کند دست کم يک نفر در دنيا وجود دارد که فکر مي کند او مهم است. اين بدان معناست که هنگامي که او وارد خانه مي شود، تلفن را کنار بگذاريد.

2- مثل دو دوست خوب با يکديگر رفتار کنيد.
زير سايه ازدواج، يکي از موهبت هاي الهي که به عروس و داماد اعطا شده است، اين است که آنها بايد دوست هاي خوبي براي يکديگر باشند.
ويژگي عمده دوستي اين است که هر کس به احساسات و نيازهاي طرف مقابل احترام بگذارد و براي آنها ارزش قايل شود. ارزش قايل شدن يعني، آنچه که براي شما مهم است براي من نيز مهم باشد؛ اين يک روش کليدي و اساسي است براي آنکه همسرتان احساس کند شما دوستش داريد.
سعي کنيد به همه کارهايي که همسرتان براي شما انجام مي دهد توجه کرده و به وسيله يک قدرداني صادقانه به آن اعتراف کنيد.






3- اين چهار کلمه طلايي را به خاطر بسپاريد.

گوش دادن، توافق، جبران و قدرداني. از همان آغاز ازدواج خود، بر سر اين قانون ابتدايي توافق نماييد: مهم نيست که چه قدر ناراحت هستيد، هيچ وقت يک دعواي لفظي را شروع نکنيد.
دعواي شديد فقط مشکلات را وخيم تر مي کند، و باعث تيرگي روابط مي شود. به جاي دعوا، چهار کلمه طلايي را اجرا کنيد:

گوش دادن: اين امر براي همکاري و حل مشکلات، ضروري است. اجازه دهيد همسرتان، بي آنکه کلامش قطع شود صحبت کند، و سپس سخنانش را تکرار کنيد. اين کار شما باعث مي شود همسر شما مطمئن شود که به حرف هايش گوش کرده ايد.

توافق: هنگامي که هر دو نفر از راه حل خوشنود هستيد ، بکوشيد تا مشکلات را برطرف کنيد. هيچ يک از طرفين نبايد احساس کنند که مجبور به پذيرفتن نقطه نظر طرف مقابل هستند.

جبران: هنگامي که از نظر احساسي به يکديگر لطمه مي زنيد، لطمه به وجود آمده را جبران کنيد و احساسات باقي مانده از عصبانيت و دلخوري را برطرف کنيد. تصميم بگيريد صددرصد مشکلات را از بين ببريد و دوستي را جايگزين آن کنيد. يک دلخوري کوچک، هنگامي که 50 مرتبه جمع شود، مي تواند ديواري از جدايي و کدورت به جاي بگذارد.

قدرداني: هيچ وقت نمي توانيد به اندازه کافي از همسر خود قدرداني کنيد. سعي کنيد به همه کارهايي که همسرتان براي شما انجام مي دهد توجه کرده و به وسيله يک قدرداني صادقانه به آن اعتراف کنيد.





4- حد و مرزهاي مستحکمي ايجاد کنيد.
همسر شما اولويت شماره يک شما محسوب مي شود ، نه خانواده، خويشاوند، دوست، فرزند، کار، يا سرگرمي شما. حد و حدود مستحکمي ايجاد کنيد تا نشان دهد که شما براي ازدواج خود ارزش قايل هستيد و به هيچ چيز و هيچ کس اجازه نمي دهيد رابطه شما را کم رنگ کند.
اين امر بدين معنا نيست که خانواده ي خود را فراموش کنيد يا نسبت به کار و تحصيلتان بي توجه باشيد ، اما فراموش نکنيد همسرتان ديگر جزئي از شماست ودر زمان مشغله هم بايد به او بفهمانيد چقدر برايتان مهم است.

5- روزانه خوشحال کننده اي به يکديگر بدهيد.
کاري کنيد تا طرف مقابلتان احساس خوبي داشته باشد ،و تلاش کنيد هر روز با دادن يک روزانه، همسرتان را شاد کنيد. اگر او مي گويد گل مريم دوست دارد، به خاطر اين که فکر مي کنيد رز رمانتيک تر است، براي او رز نخريد.
دريابيد که همسرتان دوست دارد چه هديه اي از شما بگيرد، آيا دوست دارد آن هديه يک ابزار محبت و علاقه، دريافت يک کادو، کمک کردن (مثل کمک در کارهاي خانه...) باشد، يا سپري کردن اوقات خوشي با يکديگر، يا...
آنها را به خاطر بسپاريد و جزء کارهاي روزانه خود قرار دهيد.
گرفتار روزمره گي شدن بدترين اتفاق ممکن است ، سعي کنيد روز هايتان را تنوع دهيد..
..
منبع: مجله موفقيت -باتغير
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 03-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض 7 راز عشق با دوام

7 راز عشق با دوام




بسياري از زوج هاي جوان پس از گذشت مدت زماني نه چندان طولاني، احساس مي کنند شريک زندگي شان ديگر مثل روزهاي اول زندگي آنها را دوست ندارند و نسبت به او بي اعتنا است ، اما زوج هايي هم پيدا مي شوند که همواره از در کنار هم بودن احساس لذت مي کنند. اين مقاله7 راز براي ادامه عشق بادوام را براي شما مي گشايد.


تفاوت ها را بفهميم
مهم ترين جنبه ي جذابيت اين است که ما با هم تفاوت داريم. درست همانطور که قطب منفي و مثبت يک آهن ربا يکديگر را جذب مي کنند ، مرد با ويژگي هاي مردانه و زن با ويژگي هاي زنانه يکديگر را جذب مي کنند. تشابه و همساني زن و مرد از لحاظ رفتار، افکار و کردار چيزي به جز کسالت آور شدن زندگي و بي علاقگي به ادامه آن را در پي نخواهد داشت.
اگر خويشتن واقعي خود را منکر نشويم و تفاوت هاي موجود در يکديگر را درک کرده و خود را با آنها تطبيق دهيم به عشق پردوام تري دست خواهيم يافت.
جامه عمل پوشاندن به خواسته هاي متفاوت و مختص مرد در راستاي عقايد او از طرف زن از يک سو و متقابل اين اصل از طرف مرد براي زن و خواست هاي او از سويي ديگر، هدفمندي زندگي و به دنبال آن برآورده شدن خواسته هاي دو طرف را در برخواهد داشت که نتيجه اي به جز تداوم عشق و گرمي زندگي را پي نخواهد داشت. هيچ يک از زوجين هرگز نبايد در راستاي تغيير ديگري بر مبناي خواست ها و عقايد خود گام بردارد چرا که در غير اين صورت همچون قطب هاي متجانس آهن ربا يکديگر را دفع خواهند کرد و نيرو جاذبه بين آنها تبديل به دافعه خواهد شد. طلاق عاطفي نتيجه اي از اين نيروي دافعه خواهد بود.
زن وشوهر بايد يکديگر را همان طور که هستند و با همان ويژگي هاي مختص و متفاوت پذيرفته و براي برآورده کردن خواست هاي يکديگر گام بردارند.



تغيير و رشد
از جمله تفاوت هاي اشرف مخلوقات با ساير آفريده هاي خدا، صاحب اختيار بودن و قدرت تفکر اوست و همين دو خصيصه براي تغيير و رشد او چه از لحاظ فيزيکي و چه از لحاظ روحي و رواني کافي است و اين تغيير در هر برهه زماني از زندگي امکان پذير است، چرا که اختيار داشتن و قدرت تفکر، اراده و پشتکار را به همراه مي آورد، اگر مدبرانه رفتار نکنيد و در زندگي خود تغييرات لازم را اعمال نکنيد ، زندگي زناشويي شما احتمالاً خسته کننده مي شود. وقتي روابط زناشويي امکان رشد را فراهم نسازد ، آن پيمان کم رنگ خواهد شد. اگر ازدواج به گونه اي باشد که با خود صادق باشيم، تغيير خود به خود ايجاد مي شود.


احساسات، نيازها و آسيب پذيري ها
براي اين که عشق را دريابيم، به احساس نياز داريم. نارضايتي زوجين از يکديگر سبب سرکوب شدن احساسات و عواطف محبت آميز آنها نسبت به يکديگر مي شود و به مرور، وقتي زن و شوهر احساسات خود را همچنان سرکوب مي کنند، ديواري به دور قلب خود مي کشند و اين نتيجه اي جز بي اعتنايي و عدم حمايت شوهر از زن و زن از شوهر نخواهد داشت و بتدريج که ديوار دور قلب بلندتر مي شود و راه قلب به طور کامل مسدود مي شود ، طلاق عاطفي رخ خواهد داد و ميان مال و احساسات محبت آميز فاصله اي عميق خواهد افتاد.
به کمک برقراري ارتباط صحيح و با قدراني از کارهاي يکديگر مي توانيم ديوار دور قلبمان را خراب کرده و مهر و عشق از دست رفته را باز يابيم.



مسووليت شخصي و التيام نفس
وقتي نيازهاي احساسي ما در ازدواج برآورده نمي شوند ، اختلافات حل و فصل نشده مربوط به گذشته ها خودنمايي مي کنند ، لحظه اي احساس مهر و عشق مي کنيم و لحظه اي بعد به طلاق مي انديشيم. هرگاه احساس مي کنيد حال خوبي نداريد و يا اين که از يک عمل يا حرف همسرتان برآشفته شده ايد، بدانيد که در اعماق وجود شما چيزي هست که نياز به التيام دارد. در اين شرايط لازم است که بخشاينده تر و پرمهرتر ظاهر شويم.
در اين مواقع بايد از خود مراقبت و يا حتي در صورت لزوم به روان درمانگر مراجعه کنيم . در اين هنگام، با بخشش و چشم پوشي کردن از بي مهري هاي گذشته هم خويشتن خويش را التيام بخشيده ايم و هم همسرمان را از آماج سرزنش هاي خود و مشاجره هاي مجدد دور مي کنيم.


احترام متقابل به يکديگر
بايد توجه داشت که هر مشاجره اي در هر زمينه اي نبايد منجر به ريختن حرمت و احترام بين طرفين شود. به عبارتي حتي براي مشاجره و بگومگوهاي زوجين هم بايد يک حد و مرز مشخصي در نظر گرفته شود و هيچ يک از زوجين نبايد پا را فراتر از آن بگذارند .





عشق و مهر و محبت
زن ها بيشتر زماني احساس محبت مي کنند که از ناحيه شوهرشان حمايت عاطفي شوند. زن وقتي عشق را احساس مي کند که دريابد عشق و محبت شوهرش ادامه دار است. ممکن است مسائلي مانند سالگرد ازدواج ، تاريخ تولد و يا حتي وقايع مهم زندگي براي مرد اهميتي نداشته باشد و حتي به دست فراموشي سپرده شود ، اما براي اغلب زنان اين مساله در


درجه بالايي از اهميت قرار دارد چرا که استمرار عشق و محبت شوهر را برايشان به اثبات مي رساند. اغلب زنان احساسات شنيداري و کلامي را بهتر درک مي کنند. جملاتي مانند «من به توعلاقه دارم»، «احساست را درک مي کنم»، «مي دانم از چه خوشت مي آيد» و «هميشه در کنارت خواهم بود» اگرچه جملات ساده اي هستند ، اما اگر از جانب مرد به زن اعلام شوند در جلب مهر و محبت و عشق زن بسيار موثر خواهد بود. اما دريافت عشق و محبت از جانب مرد متفاوت است. او در صورتي احساس مهر و عشق مي کند که زنش پيوسته از کارهايي که او انجام مي دهد قدرداني و تعريف و تمجيد نمايد. مرد زماني شاد مي شود که همسرش راضي باشد.
در حالي که زن از گرفتن حتي يک شاخه گل سرخ به عنوان هديه احساس مهر و عشق مي کند، مرد از مورد قدرداني واقع شدن به اين احساس مي رسد.

وقتي مرد براي همسرش کارهاي کوچک مي کند و زنش از او تشکر مي نمايد ، مرد احساس محبت مي کند. اگر مرد فراموش کرد ، زن مدبر کسي است که به لحن غيرمتوقعانه موضوع را به او يادآور شود. و مرد متعهد نيز مردي است که به محض يادآوري همسرش را مورد دلجويي و محبت قرار داده و سهل انگاري خود را از دلش درآورد. در غير اين صورت اين بي مهري ها به مرور زمان انباشته شده و به جايي مي رسد که حتي حمايت و دلجويي و تدبير نيز کاري از پيش نبرده، طلاق عاطفي زوجين را سبب خواهد شد.


دوستي ، استقلال و تفريح
سرکوب احساسات به روحيه دوستانه زن و شوهر آسيب مي رساند. اگر زن يا شوهر، هر کدام به تنهايي در زندگي زناشويي خود از خودگذشتگي نشان دهند ازدواجشان پابرجا باقي مي ماند اما مهر و عشق آنها را تنها مي گذارد.
بدون داشتن مهارت هاي جديد ارتباطي با آن که ممکن است ازدواج پابرجا باقي بماند، مهر و عشق صحنه را خالي مي کند و زندگي زناشويي فقط جنبه فيزيکي به خود گرفته وهمان طلاق عاطفي را منجر خواهد شد.

وقتي زني به همسرش علاقه دارد اما به او براي حمايت از خود کمک نمي کند، در واقع به روابط زناشويي خود آسيب مي رساند. مرد تنها زماني در روابط زناشويي خود موفق ظاهر مي شود که بتواند خواسته ها و نيازهاي همسرش را برآورده سازد.
براي ايجاد دوستي در روابط زناشويي بايد تعادلي ميان استقلال و وابستگي ايجاد شود.

همان طور که نياز به همسرمان مبناي شوق و عشق و تداوم زندگي است، اما اگر به اندازه کافي استقلال و خود مختاري نداشته باشيم، در مواقعي که همسرمان چيزي ندارد که به ما بدهد و يا در مواقعي که بنابر دلايلي (که منطق خودش حکم مي کند) نخواهد کاري را براي ما انجام دهد، احساس مي کنيم در گرفتن آنچه به آن نياز داريم، ناتوان هستيم. با قبول مسووليت در قبال خود و با التيابم بخشيدن به خوشيتن، مي توانيم در مواقعي که همسرمان نمي تواند کاري براي ما انجام دهد اقدامي براي خود صورت دهيم. از جمله اين موارد مي توان از وابستگي هاي افراطي مرد در تمامي زمينه ها نام برد. احساسات بيش از حد و زياده روي، توقعات را بالا خواهد برد و اين نيز پيش زمينه اي براي مشاجرات خانوادگي است.

منبع : چهار ديواري- با تغيير
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 03-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض تو همانی که هستی

تو همانی که هستی



میل به پذیرفته شدن یکی از قوی‌ترین امیال در روابط ما با دیگران است. ما نیاز داریم دیگران به‌ویژه همسرمان ما را آن‌گونه که هستیم قبول کند و بپذیرد. منظور از پذیرش نه در مورد ظاهر، پوشش و یا... بلکه به خاطر ویژگی‌های درونی و اخلاقی ما با بقای نقاط ضعف . اگر همسر خود را به خاطر حضور همین ویژگی‌های فعلی دوست داشته باشیم و تحسین کنیم، بزرگترین هدیه در جهت ایجاد خود پنداره مثبت و ایجاد توانایی برای شناخت خود و افزایش قدرت تغییر را به او ارائه دادیم .

همسرتان با آن خصوصیات اولیه‌اش شما را شیفته خود کرده بود! فکر نمی‌کنید اگر بنا به خواسته شما خیلی تغییر کند، دیگر حتی او را دوست نداشته باشید؟

گر همواره به او برچسب منفی بزنیم او این بر چسب‌های منفی را می‌پذیرد و خود را مطابق با ادراکی که از او داریم متظاهر می‌سازد. رابطه مهرآمیز و توام با علاقه که منجر به پذیرش طرفین می‌شود قدرتی شورانگیز دارد. رابطه پرورش دهنده که طرفین مورد پذیرش و تایید یکدیگرند به افراد کمک می‌کند تا تصورات منفی از خود را به تصورات مثبت تغییر دهند. در این رابطه افراد از یکدیگر حمایت می‌کنند. و در اثر این حمایت راحت‌تر می‌توانند استعداد و توانایی خود را برای بهتر شدن شکوفا سازند.

نتیجه حمایت متقابل خودپذیری بوده و در اثر افزایش خودپذیری توانایی‌ها نیز پیشرفت نموده و نتایج مثبتی را در بردارد. لذا تنها شخصی که واقعا می‌تواند ما را تغییر دهد خودمان هستیم و هر هنگام که خودمان می‌خواهیم تغییر می‌کنیم. مسئولیت رشد و تغییر، مسئولیت خود شما است پس به او اجازه دهید رشد کند و تبدیل به شخص بی‌نظیری شود که قرار است بشود.

افراد معمولا تغییرات جزئی همسرشان را که نه از روی رضا و رغبت، بلکه از روی ناچاری و به انگیزهٔ جلوگیری از جار و جنجال صورت گرفته است را بزرگ می‌بینند و درصدد هستند که باز هم روی او فشار بیاورند تا باز هم به قول خودشان تغییر کند! من نمی‌دانم بعد از عوض کردن و تغییر دادن، چه چیزی باقی می‌ماند که ما بخواهیم با آن باقیمانده، خوشبخت بشویم. همسرتان با آن خصوصیات اولیه‌اش شما را شیفته خود کرده بود! فکر نمی‌کنید اگر بنا به خواسته شما خیلی تغییر کند، دیگر حتی او را دوست نداشته باشید؟
وقتی شما همسر خود را همان‌طور که هست بپذیرید و او را مورد تأیید و تصویب قرار دهید، او هم ناگزیر می‌شود که شما را همان‌طور که هستید بپذیرد،


زن و شوهر اگر به‌جای تغییر یکدیگر، بکوشند همان‌طور که هستند یکدیگر را قبول کنند، آن وقت است که دریچه‌های خوشبختی و سعادت یکی پس از دیگری به روی آنها باز می‌شوند. بنابراین در فکر تغییر شخصیت طرف مقابل خود نباشید، که راه بیهوده‌ای را رفته‌اید آنچه مربوط به رفتار او باشد، خود به خود در درازمدت تغییر خواهد کرد. پذیرفتن، معمولاً یک جاده دوطرفه است.

وقتی شما همسر خود را همان‌طور که هست بپذیرید و او را مورد تأیید و تصویب قرار دهید، او هم ناگزیر می‌شود که شما را همان‌طور که هستید بپذیرد، وقتی پذیرفتن، همراه با ”درک کردن“ باشد، آن وقت زندگی رؤیایی و زیبا می‌شود، یعنی چلچراغ‌های زندگی یکی پس از دیگری روشن می‌شوند و محیط زندگی زناشوئی را پر از نور، روشنائی و شفافیت می‌کنند.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 03-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فرصت شیرین با هم بودن

فرصت شیرین با هم بودن
زن آرمانی، مرد آرمانی(1)




در معماری زندگی مشترک آشنایی «آغاز»، شناخت « پیشرفت »، و ازدواج « کامیابی» محسوب می‌شود ، اما با هم خوشبخت بودن و احساس رضایت از یکدیگر هدف نهایی زوجین در ازدواج موفق است که برای دستیابی به این هدف ارزشمند ، باید نیازهای عاطفی و مهم تر از آن تفاوت‌های فردی یکدیگر را بشناسیم و به آنها احترام بگذاریم.
گرچه اکثر ما نیازهای خود را به طور کامل می‌دانیم، ولی متأسفانه اغلب گمان می‌کنیم دیگران، به خصوص همسرمان نیز همین نیازها را دارد و از او انتظار داریم آنچه را که ما می‌پسندیم، بپسندد و آن گونه که ما فکر می‌کنیم، بیندیشد.


به اعتقاد روان شناسان، همه افراد به لحاظ شخصیتی یک سری تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند که برخی از این تفاوت‌ها به دلیل جنسیت افراد می‌باشد اما این مسأله به معنای فاصله انداختن و جدا کردن نیست، بلکه در سایه با هم بودن می‌توانند ما را به کمال و آسایش برسانند. البته مشروط بر آن که آنها را بشناسیم تا درصدد رشد و تکامل یکدیگر برآییم.

1- فرصت‌ِهای شیرینی که نباید از دست داد
گرچه اکثر ما نیازهای خود را به طور کامل می‌دانیم، ولی متأسفانه اغلب گمان می‌کنیم دیگران، به خصوص همسرمان نیز همین نیازها را دارد و از او انتظار داریم آنچه را که ما می‌پسندیم، بپسندد و آن گونه که ما فکر می‌کنیم، بیندیشد.
در این میان خیلی از ما تصور می‌کنیم اگر همسرمان دوستمان دارد ، باید به همان گونه که ما با او رفتار می‌کنیم، با ما رفتار کند ، ولی این را نمی‌دانیم که چنین طرز تفکری موجب می‌شود تا فرصت‌های شیرینی که می‌توانیم در صورت با هم بودن خلق کنیم را از دست بدهیم، زیرا نمی‌دانیم با وجود شباهت‌های موجود ، تفاوت‌هایی از نظر جنسیتی با هم داریم. پس بهتر است در مورد این تفاوت ها و نیازهای مرتبط با آن به طور واضح و روشن صحبت کنیم تا در سایه شناخت آنها به رضایت خاطر و آسودگی خیال برسیم.

2- زن خواهان احترام است و مرد طالب تشکر
وقتی مرد به گونه ای با همسرش رفتار کند که خانم مطمئن شود شوهر حقوق، خواسته‌ها و نیازهای او را در اولویت قرار داده و به او احترام گذاشته است، او نیز نشان می‌دهد که از رفتار و تلاش همسرش راضی است. در نتیجه مرد حس می‌کند که همسرش قدردان زحمت‌ها و تلاش‌های اوست و چون مورد تقدیر و تشکر قرار می‌گیرد ، راسخ تر می‌شود تا بر تلاش خود در زندگی بیفزاید و انگیزه پیدا می کند تا بیشتر به همسرش احترام بگذارد. در این شرایط زندگی برای هر دوی آنان دلپذیرتر خواهد شد.

3- ابراز علاقه ، اعتماد می‌آورد
وقتی زن با همسرش طوری رفتار کند که مرد متوجه شود مورد اعتماد اوست، شوهر نیز از تمام توان خود برای خوشبختی همسرش کمک می‌گیرد. پس این واکنش زن (مثبت اندیشی درباره توانایی های شوهر) پیامدهای خوشایندی را به همراه دارد.
همچنین زمانی که مرد به احساسات همسرش توجه می‌کند و از صمیم قلب به خشنودی او می‌اندیشد، زن مطمئن می‌شود شوهرش به او علاقه دارد و نسبت به زندگی دلگرم تر می‌شود که حاصل آن طراوت و شادابی محیط خانواده است.
باید توجه داشت همان طور که زن نیازمند مهرورزی از سوی همسر است، مرد نیز احتیاج به تحسین دارد. پس چه بهتر که زن هم از ویژگی ها و استعدادهای او از قبیل صداقت، شرافت، صبر و مهربانی و مقاومت احساس خرسندی کرده و این مسأله را به او بازگو کند.



3- زن تشنه مهرورزی و مرد تشنه تحسین است
اگر مرد ، نیازهای همسرش را در اولویت قرار دهد و با افتخار خود را متعهد بداند که از همسرش حمایت و نیازهای او را برآورده کند ، زن نیز متوجه می‌شود که شوهرش او را دوست دارد و احساس بالندگی می‌کند. در این جاست که مرد با مهم جلوه دادن احساسات و نیازهای همسرش، در کنار کارهای مورد علاقه خود مثل کار، مطالعه، ادامه تحصیل و تفریح موجب می‌شود نیاز همسرش به مهرورزی نیز برآورده شود. بنابراین وقتی زن احساس کند شوهرش در زندگی تنها به او می‌اندیشد و به خاطر خوشبختی او تلاش می‌کند ، به شوهرش افتخار خواهد کرد و این رفتار وی را مورد تحسین قرار می‌دهد.

باید توجه داشت همان طور که زن نیازمند مهرورزی از سوی همسر است، مرد نیز احتیاج به تحسین دارد. پس چه بهتر که زن هم از ویژگی ها و استعدادهای او از قبیل صداقت، شرافت، صبر و مهربانی و مقاومت احساس خرسندی کرده و این مسأله را به او بازگو کند. در چنین شرایطی، زندگی برای هر دوی آنها کانون عشق و علاقه می‌شود و لحظه، لحظه آن سرشار از لطف و آرامش خواهد بود.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 03-08-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خرده نیازهای زن وشوهری!
زوج و آرام بخشی (2)






او (خدا) کسی است که شما را از یک نفس واحد آفرید و از آن نفس برای شما همسر و جفتی قرار داد تا در کنار آن آرامش بگیرید. (سوره اعراف / 189)
در مقاله ی قبل با عنوان « با همسرت ،آرامش را بیافرین! » هدف مهم و اساسی ازدواج و تشکیل خانواده را « کسب آرامش» بیان کردیم . وعده داده بودیم که درباره ی راههای دستیابی به این «آرامش» گفتگو کنیم، ولی بجاست که ابتدا در مورد کلمه «سکون» در قرآن و احادیث صحبت کنیم و سپس چگونگی دستیابی به آن را بیان کنیم.
کلمه ی «سَکَنَ» به معنای آرامش و محل آرامش می باشد(1). و کلمه ی «سکینه» که در قرآن شش بار آمده است به معنای آرامش قلب و اطمینان خاطر است به عبارت دیگر صحبت از یک آرامش دائمی است اگر «سَکن» یعنی آرامش در انسان به صورت یک صفت و دائمی شود «سکینة» گفته می شود که در آیه ی چهار سوره ی فتح آن را، هدیه ی خدا به مؤمنین بیان شده که موجب افزایش ایمان آنها می شود.

هُو الذّی اَنزل السکینةً فی قلوبِ المؤمنینَ لِیزدادوا ایماناً مع ایمانهم.
او (خدا) کسی است که در دلهای مؤمنین آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی برایمان خود بیفزایند.(2)
زن و مرد نیز نیازهایی نسبت به یکدیگر دارند ، هر گاه این نیازها بوسیله ی دیگری برآورده شود ، در کنار او به آرامش می رسد.


پیامبر اسلام(ص) این آرامش و سکینه لازم و ضروری می داند و نداشتن آن را ضرر و خسران می داند
السکینة مغنمٌ و ترکُها مَغرَمٌ
آرامش غنیمتی است و ترک آن ضرر و زیان است(3)
قرآن «شب» را به عنوان زمان «آرامش گرفتن» بیان کرده است.
الله الذّی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه
خدا کسی است که شب را برای شما پدید آورد تا در آن آرام گیرید(4)
«شب» چگونه آرامش بخش است؟ انسان در روز فعالیت های گوناگون دارد لذا جسم و روان او خسته می شود ، این خستگی او را از تعادل خارج می کند که با چند ساعت خوابیدن ، جسم و روان او به حال تعادل برگشته و در نتیجه آرامش می یابد. به مثال ها زیر توجه کنید:
وقتی انسان تشنه است، تعادل جسمی و روحی او به هم می خورد ، با خوردن یک لیوان آب گوارا تشنگی او بر طرف می شود و به آرامش می رسد و یا فرد گرسنه ای را تصور کنید که از شدت گرسنگی ضعف جسمی دارد و تعادل روانی از دست داده و در نتیجه حوصله ی او کاهش یافته و در برابر رفتار دوستانش، بردباری نکرده و رفتارهای نامناسب بروز می دهد همین فرد پس از غذا خوردن «آرامش» نسبی کسب می کند و از رفتار خود نادم و پشیمان می باشد.
در مثال های فوق یک « نیاز » وجود دارد (استراحت، آب و غذا)؛ پس از «ارضای» آن «آرامش» به دست می آید. به عبارت دیگر تا زمانی که این نیازها برآورده نشده بود ، آرامش روحی و جسمی نداشت، پس از ارضای آنها به آرامش نسبی رسید.
زن و مرد نیز نیازهایی نسبت به یکدیگر دارند ، هر گاه این نیازها بوسیله ی دیگری برآورده شود ، در کنار او به آرامش می رسد.
آرامش زن و مرد در کنار هم به میزان ارضای نیازهای یکدیگر بستگی دارد.

علامه طباطبایی در مورد سکون و آرامش زن و مرد در کنار یکدیگر می فرماید:
« آفرینش انسان به صورتی است که زن و مرد در ساختمان طبیعی بدن، مکمل یکدیگرند و هر یک به تنهایی ناقص و محتاج دیگری است. این نیاز و احتیاج موجب می شود که زن و مرد به سوی یکدیگر حرکت کنند و بدین طریق، سکونت و آرامش یابند.»


نیازهای زن و مرد چیست؟! که برآورده شدن موجب آرامش آنهاست.
زن و مرد به خاطر اختلاف جنیست، نیازهای متفاوتی دارند ، این نیازها نشأت گرفته از فطرت هر کدام آنهاست و به تعبیر علامه طباطبایی، این نیازها، تکامل کننده ی دیگری است و به عبارت دیگر این نیازها متفاوت است. نیازهای زن از روحیه زنانگی او سرچشمه می گیرد و نیازهای مرد از روحیه مردانگی او سرچشمه می گیرد ، گاهی زن و مرد به این نکته توجه ندارند ، نیاز متقابل همدیگر را نمی شناسد و برآورده نمی کند . این امر موجب اختلافات و مشاجرات و عدم سکون و آرامش در کنار یکدیگر خواهد شد. لذا زن و مرد اولاً این اختلاف جنسیت را باید بپذیرند ثانیاً با توجه به این اختلاف جنیست نیازهای یکدیگر را بشناسند و ثالثاً پس از شناسایی سعی بر ارضاء نیازها همسر خود نماید.
بعضی از نیازهای زن و مرد با توجه به جنسیت آنها متفاوت است.
گاهی اوقات باید نیازهای خود را با صمیمیت به همسر خود بازگو کنند.
باآگاه کردن همسرم به نیازهای طبیعی خودم، به او کمک کرده ام تا بتواند نیازهای من را برآورده کند.

خانم بوریس آنکو می گوید:
« زن باید نیازها و احساساتش را به همسرش بشناساند چون مرد قادر به خواندن زن نیست. با بیان احساسات، همسران اطمینان خاطر پیدا می کنند و وحشت طرد شدن را کنار می گذارند.»(6)


با برخی از نیاز های زن و مرد آشنا شوید:

نیازهای زن نیاز های مردمعشوق باشد

مورد توجه باشد

مراقبت شود

مرئوس باشد

به قدرتی تکیه کند

همدلی کند

از احساساتش صحبت کند

موقع ناراحتی با کسی صحبت کند

همسرش نیاز جنسی او را برآورده کند

از همسرش جملات عاشقانه بشنود و مورد تکریم باشد

مورد تکریم باشد

مورد تایید باشد

به اواعتماد شود

رئیس باشد

با عواطفی آرام گیرد

مدیریت کند

از برنامه هایش صحبت کند

موقع ناراحتی تنها باشد

در موقع نیاز جنسی
همسرش تمکین کند

از همسرش خودآرایی و زیبایی ببیند







پاورقیها:
1- قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، جلد 3، صفحه 283 و 282.
2- سوره ی فتح، 4.
3- جمله در کپی نیومده
4- سوره ی غافر، 61.
5- طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، جلد 4 صفحه 285.
6- بوریس آنکوجوآن،« جلوه های زندگی یک زن» ترجمه منیژه بهزاد ص 171 (به نقل از همسران سازگار)

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 03-11-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض نقش یک همدم عاشق

نقش یک همدم عاشق

رابطه زناشویی یک رابطه دوطرفه است و مسلما اقدامات یکی از طرفین نمی تواند تاثیر قطعی داشته باشد. هر یک از زن و مرد نیز نیاز ها و ویژگی های خاص خود را دارند و بنا به جنسیتشان ممکن است رفتار های خاصی را به عنوان توجه و محبت قلمداد کنند. در مقالات متعدد راهکارهای فراوانی را اشاره کردیم که کمک کند تا خانم ها و آقایان بتوانند قلب همسر خود را در دست داشته باشند . در مقاله محبوب شدن برای شوهر شیوه هایی را به خانم ها معرفی کردیم و در این نوشتار قصد داریم نکاتی ریز اما مهم و پر بازده را به آقایان ارائه دهیم.



برخی از آقایون واقعاً کم لطف و بی اعتنا هستند. خانمها به شدت نیازمند تشکر و قدردانی بوده و تمایل دارند که طرف مقابل همواره و در همه حال علاقه و محبت خود را به آنها ابراز کند. خانمها به کسی احتیاج دارند که بتوانند از نظر روحی با او ارتباط برقرار کنند. آنها کسی را می خواهند که بتوانند با تمام وجود به او اعتماد کنند؛ به دنبال یافتن مردی هستند که بتوانند با او آزادانه در مورد مشکلات خود صحبت کنند و آمال و آرزوهای آتی خود را مطرح نمایند. اصولاً خانمها موجودات عجیب و مرموزی هستند، اما اگر فقط بخواهید و بتوانید صادقانه

نقش یک شریک و همدم عاشق را بازی کنید آنها هم با اخلاص تمام معنای عشق حقیقی را به شما نشان خواهند داد. اگر در پی به دست آوردن عشق حقیقی خود هستید، باید با رفتار و گفتار خود به او اثبات کنید که صمیمانه دوستش می دارید.

1-مهربان باشید و در تمام شرایط با او اظهار همدردی کرده و درکش کنید. خانمها عاشق مردهایی هستند که دلسوز و مهربان بوده و قلباً برایشان ارزش و اهمیت قائل باشند. یک خانم تمایل دارد عبارت “چه مرد خوبی!” را دائماً در مورد کسی که با او ازدواج کرده است، تکرار کنند. او دوست دارد که شوهرش هرچند وقت یکبار به او بگوید که تا چه حد برایش مهم است و این امر را در رفتارهایش نیز به او ثابت کند! بی دلیل به او گل، کادو، و کارت هدیه بدهید، به او زنگ بزنید، و یا زمانیکه خانه نیست روی منشی تلفنی پیامی عاشقانه برایش بگذارید!!! به هر حال هر کار کوچکی که فکرش را می کنید انجام دهید تا او متوجه شود که شما برایش اهمیت قائل هستید. ابراز محبت را دیدنی و ملموس کنید و آن را به کلیه کارها و خدماتی که در روند معمول برای او انجام می دهید استناد نکنید.
روز های خاص را فراموش نکنید. دوستان همسر شما در این روز هدایای کوچک محبت آمیزی را دریافت می کنند. خانم ها همسر خود را در این موارد با دیگران مقایسه می کنند تا ببینند او تا چه حد به آنها اهمیت می دهد.


2-به او کادوهایی با فکر قبلی هدیه بدهید. خانم ها عاشق این هستند که طرف مقابل آنها را غافلگیر کند. این هدایا لازم نیست که حتماً گرانقیمت باشند تا او را خوشحال کنند، بلکه فقط کافیست این کار را از صمیم قلب خود انجام دهید. ارزش یک هدیه هیچ ربطی به قیمت آن ندارد بلکه فکری که ورای آن بوده و دلیل خرید است که آنرا ارزشمند می کند. این هدیه های گاه و بی گاه به خانم نشان می دهد که تنها کسی است که شما در ذهن خود به او فکر می کنید و برایش ارزش و اهمیت قائل هستید.

3- لازم نیست حتماً منتظر رسیدن تولد و یا روز خاص دیگری باشید. بی هیچ دلیل خاصی برایش هدیه تهیه کنید. برخی از آقایون تصور می کنند که باید حتماً پولدار باشند تا بتوانند این کارها را انجام دهند، اما اینچنین نیست، تنها کافی است که کمی بیشتر فکر خود را به کار بیندازید.

4- روز های خاص را فراموش نکنید. دوستان همسر شما در این روز هدایای کوچک محبت آمیزی را دریافت می کنند. خانم ها همسر خود را در این موارد با دیگران مقایسه می کنند تا ببینند او تا چه حد به آنها اهمیت می دهد. اگر می خواهید همچنان شاهزاده ی رویاهای همسرتان باقی بمانید بهتر است هدیه ی وی‍ژه ای را برای او در نظر بگیرید. به هر حال یک چیز کوچک هم خیلی بهتر از هیچ چیز است.
او دوست دارد که شوهرش هرچند وقت یکبار به او بگوید که تا چه حد برایش مهم است و این امر را در رفتارهایش نیز به او ثابت کند!


5- مودب باشید و از او تمجید کنید. خانم ها دوست دارند شما از واژه های “لطفاً” ، “ببخشید”، “قول می دهم” و “متشکرم” استفاده نمایید. از او بپرسید که روز خود را چگونه گذرانده؛ به او بگویید که زیبا، قشنگ، و با نمک است. به او بگویید که برایتان فوق العاده ترین فرد دنیاست. از او به خاطر تمام کارهایی که برایتان انجام می دهد تشکر کنید. به او بگویید که خصوصیات پیچیده ی زیادی در وجودش نهفته است که کشف همه ی آنها مدت زیادی به طول می انجامد.

6- شنونده خوبی باشید. برای افکار و عقاید او ارزش قائل باشید. نقاط قوت و افکار ناب او را تشخیص دهید. حتی اگر در برخی از موارد با او هم عقیده نیستید، نکات مثبتی را در نظریاتش پیدا کرده و به او یادآوری کنید. این مسئله ضروری است که او احساس کند در مقابل شما یک انسان کامل است. هیچ موقع او را سرکوب نکنید حتی به شوخی!



7- هنگامیکه در جایی هستید که نمی توانید آشکارا ابراز علاقه کنید، به او نگاه کرده و لبخند گرمی نثارش کنید. همیشه درها را برایش باز کنید حتی در تنهایی، شاید بعضی ها بگویند که این کارها قدیمی شده است، اما این امر نشانی از احترام است و ادب و احترام هم چیزی نیست که رنگ کهنگی به خود بگیرد. این امر به عنوان نوعی نزاکت عمومی قلمداد می شود. در خرید او را همراهی کنید تا با سلایق او هم آشنا شوید.

8- سعی کنید به بهترین نحو با او صحبت کنید. وقتی که او مشکلات خود را با شما در

میان می گذارد، سعی کنید تا آنجا که می توانید صحبت هایش را قطع نکنید، نظریات مختلف در مورد راه حل های مختلف را با او در میان بگذارید، اما اگر خودش مسیر دیگری را انتخاب کرد ایرادی به او نگیرید و باز هم او را همراهی کنید.

9- در مورد او با دوستان خودتان و دوستان خودش با افتخار صحبت کنید و نشان دهید از اینکه با او هستید به خود می بالید. این کار به وی‍ژه زمانی که تازه با هم آشنا شده اید اهمیت بیشتری پیدا می کند. او نیاز دارد که بداند شما دوستش می دارید و دوستان و اطرافیان نیز از این امر مطلع گردند.

زن روز همراه با تغییر
تنظیم برای تبیان : کهتری
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها