بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #4  
قدیمی 03-17-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

امروز نه شيخ حيدر است نه مريدان اوليه ي وي،ولي اخلاف مريدان او،كماكان خود را مريد شيخ حيدر مي دانند.
دسته اي ديگر از ايرانيان مريد عارفي بودند به اسم نعمت اله ولي كه قبرش در ماهان واقع در كرمان است. اين دسته از مريدان هم بعد از مرگ اردت خود را نسبت به شاه نعمت اله ولي براي فرزندان بجا گذاشتند و مريدان شاه نعمت اله ولي در ايران به اسم نعمتي خوانده مي شوند.
بين حيدري ها و نعمتي ها،در اصول اختلافي وجود ندارد و هر دو دسته،شيعه دوازده امامي هستند اما سالي نيست بين اين دو دسته در يكي از شهرهاي ايران نزاع در نگيرد و عده اي كشته و زخمي نشوند،خصوصاً در دو ماه محرم و صفر كه ايام عزاداري ايرانيان است. در اصفهان به مناسبت اينكه پايتخت مي باشد،بين طرفين نزاع در نمي گيرد ولي در ساير شهرهاي ايران نزاع حيدري و نعمتي،هر سال،تقريبا يك واقع عادي است و پيوسته،نزاع بر سر مسائل بي اهميت كه جنبه ي بهانه گيري دارد،در مي گيرد.
ايرانيان در غذا خوردن معتدل هستند در صورتي كه ما اروپائيان پرخور مي باشيم و نسبت به ايرانيان خيلي غذا مي خوريم. ايرانيان به عللي چند در خوردن غذا ميانه رو هستند و من در بين آنها حتي بين طبقات روستايي و كارگران، پرخور نديدم. اول اينكه هواي ايران گرم است و حتي هواي ولايات شمال ايران مثل آذربايجان و خراسان، چون هواي اروپا سرد نيست و گرماي هوا،اشتهاي ايرانيان را تحريك نمي كند و در صورتي كه ملل اروپا به مناسبت برودت هوا اشتهاي قوي دارند و زياد مي خورند. دوم اينكه در ايران خواروبار به اندازه ي اروپا تنوع ندارد،چون مناطق كشاورزي و دامپروري ايران محدود است و قسمت وسيعي از كشور را بيابان هاي لم يزرع اشغال كرده و در آن بيابان ها به مناسبت فقدان آب،نمي توان زراهت كرد و چون علف ندارد نمي توان جانور اهلي و علفخوار را در آن چرانيد. اين است كه غذاي ايرانيان مثل غذاي ما اروپائيان تنوع ندارد.
ما در اروپا نزديك پنجاه نوع پرنده و قريب بيست نوع ماهي و ساير جانوران دريايي را به مصرف غذا مي رسانيم،اما در ايران،پرندگاني كه به مصرف تغذيه مي رسد جز خروس و مرغ نيست و گاهي شاه عباس ثاني به مازندران سفر مي نمايد تا در آنجا برايش قرقاول صيد كنند و در زمستان هم در نقاط كوهستاني كبك ” اما بندرت ” صيد مي كنند. مردم عادي ايران در همه عمر،غير از مرغ و خروس،گوشت پرنده ديگر نمي خورند و من در تمام مدتي كه در اصفهان بودم حتي يك بار نديدم كه يك نفر ماهي بخورد چون ماهي فقط در سواحل شمال و جنوب ايران خورده مي شود و سكنه ولايات داخلي هرگز ماهي نمي بينند تا بخورند.

علت سوم كم خوري ايرانيان اين است كه در كشيدن تنباكو افراط مي كنند. قليان رفيق لاينفك تمام مردهاي ايران و تمام زن هايي است كه سنين جواني را پشت سر نهاده اند و در اصفهان و ساير شهرهاي ايران،به هر جا برويد صداي قلقل قليان را مي شنوبد. افراط در كشيدن تنباكو اشتهاي ايرانيان را ضعيف مي كند.
علت چهارم كم خوري ايرانيان اين است كه بين آنها تمرين هاي بدني مرسوم نيست مگر بين دسته اي كه موسوم هستند به اهل زورخانه. ما اروپائيان با گردش هاي پياده و طولاني و سواري و انواع بازي هايي كه جسم را بكار مي اندازد و همچنين بوسيله ي رقص، اشتهاي خود را تحريك مي كنيم. ايرانيان هيچ يك از اين تمرين هاي بدني را ندارند و هرگز به قصد گردش پياده روي نمي كنند و گردش آنها عبارت است از نشستن كنار رودخانه زاينده رود يا نشستن زير سايه درخت يكي از باغها و قليان كشيدن.
علت پنجم كم خوري ايرانيان عبارت است از خوردن ترياك ” البته بين اشراف ” و كيف ترياك طوري اشتها را از بين مي برد كه ترياكي ها در شبانه روز بيش از دو سه لقمه غذا نمي خورند. غذاي اصلي ايراني ها عبارت است از نان و گوشت و برنج و به استثناي تابستان،غذاي مردم را اين سه ماده ي مغذي تشكيل مي دهد ولي در فصل تابستان،به مناسبت فراواني تره بار و ميوه،غذاي اصلي ” لااقل در اصفهان كه من به وضع آنجا بيشتر از ساير شهرهاي ايران آشنا هستم ” خيار،خربزه و گلابي است.
نان ايران،از نوع بهترين نان هاي جهان است و واي بر حال نانوا بر حال نانوايي كه يك مثقال كم فروشي كند. اگر كم فروشي يك نانوا به ثبوت برسد بي درنگ كشته خواهد شد و سلاطين از شاه اسماعيل گرفته تا شاه عباس ثاني،نسبت به مسئله كم فروشي نان خيلي حساس بودند و هستند و نانواي كم فروش را نمي بخشايند.

گوشت ايراني،گوشت گوسفند است و ايرانيان بر خلاف ما،گوشت چرب را دوست دارند و غذاي خوب در نظر آنها غذايي است كه خيلي چربي داشته باشد و با اينكه در ايران مراكز پرورش گوسفند زياد نيست،قيمت گوشت گوسفند به قدري ارزان است كه فقيرترين اشخاص مي تواند در شبانه روز،يك وعده گوشت گوسفند بخورد.
برنج ايران با برنج هايي كه ما در فرانسه خريداري مي كنيم و از هندوچين فرانسه وارد مي شود،فرق دارد. برنج هندوچين دانه هاي دراز و باريك است و برنج ايران دانه هاي مدور دارد و دو نوع مي باشد يكي برنج سفيد و ديگري برنج قرمز و طعم برنج قرمز،لذيذتر از برنج سفيد است اما عطر برنج هنودچين را ندارد.
در سفر دوم كه به ايران مي رفتيم مقداري برنج هندوچين را از هندوستان به ايران آوردم و به شاه سليمان جانشين شاه عباس تقديم كردم تا اينكه در ايران كاشته شود. او عطر و طعم آن برنج را پسنديد و دستور داد كه آن را در مناطقي كه براي كشت برنج مساعد است،بكارند. ايرانيان چون غذا كم مي خورند مثل ما اروپائيان فرصت لذت غذا خوردن را از دست مي دهند. ما عادت داريم كه مدتي از اوقات خود را صرف غذاي شام مي كنيم زيرا از غذا خوردن و صحبت كردن ضمن غذا لذت مي بريم اما غذاي شما ايراني ها حتي نيم ساعت طول نمي كشد و در مدت صرف غذا هيچكس لب به سخن نمي گشايد و غذا خوردن ايرانيان از نظر ما اروپائيان،خيلي كسالت آور است.
در ميهماني هاي بزرگ،ايرانيان آنقدر غذا طبخ مي كنند كه نه فقط ميهمانان و نوكران آنها مي خورند و سير مي شوند بلكه تمام همسايگان هم در آن روز از غذاي ميهماني بهره مند مي گردند. طرز غذا خوردن ايراني ها در ميهماني بزرگ از اين قرار است : ميهمانان سوار بر اسب و اگر سالخورده باشند با تخت روان مي آيند و مقابل درب خانه ميزبان پياده مي شوند و قدم به اتاق بزرگ پذيرايي مي گذارند. در آن اتاق سه منطقه وجود دارد،اول شاه نشين،دوم صدرنشين و سوم ذيل نشين. ميهماناني كه از حيث مرتبه شيخوخيت برتر از ديگران هستند و در شاه نشين جلوس مي كنند و بقيه در صدرنشين و سايرين در ذيل نشين. آنگاه عده اي از خدمه ميزبان كه دقت مي شود از بين جوانان انتخاب گردند با آفتابه و لگن وارد اتاق مي شوند و اول به طرف شاه نشين مي روند و آب روي دست ميهمانان مي ريزند و هر ميزبان،دو دست خود را مي شويد و با حوله هاي لطيف و نرمي كه در كاشان بافته مي شود ” من نمونه هاي آن را به فرانسه بردم و به كارخانه هاي بافندگي دادم كه مثل آنها ببافند ” خشك مي نمايند. آنگاه به دعوت ميزبان،ميهمانان شاه نشين و بعد از آنها ميهمانان صدرنشين و ديگران برمي خيزند و بسوي سفره خانه كه سفره غذا در آنجا گسترده است،مي روند.

__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:17 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها