بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > ایران ما > استان کرمانشاه

استان کرمانشاه در این تالار به بحث و بررسی مطالب مرتبط به استان کرمانشاه میپردازیم.

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #10  
قدیمی 04-03-2010
forrest آواتار ها
forrest forrest آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Mar 2010
محل سکونت: کرج
نوشته ها: 353
سپاسها: : 35

47 سپاس در 28 نوشته ایشان در یکماه اخیر
forrest به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط کارگر سایت نمایش پست ها
به هر حال من وظیفه خودم دونستم الان انلاین بشم یه توضیح تاریخی بدم که یا خودم از اشتباه در بیارم اگه اشتباهی کردم یا بقیه رو از اشتباه در بیارم.
صبح دانشگاه تلفنی با امید صحبت میکردم یه چیزایی در مورد فرهاد و شیرین و خسرو و اینا گفت منم در مورد قضیه شیرین و فرهاد و دسیسه ای که خسرو کرده در به مرگ رساندن فرهاد یه چیزایی بهش گفتم ظاهرا اشتباه متوجه شده ...
داش امید اونایی که بهت گفتم کجاش مربوط میشد به اینی که گفتی ؟


خب بده که ما میدونیم یه شاهکار ادبی خسرو شیرین داریم
یه داستان عاشقانه بزرگ داریم
یه عاشق پاکباز داریم مثل فرهاد ولی شاید 90 درصد ما عوام هنوز حتی خلاصه داستان خسرو و شیرین رو نمیدونیم ... حتی نمیدونیم کی کیو میخواسته و چی شده اخرش کوه بیستون در کرمانشاه چیه چی در موردش میگن اینه که اگه حتی اسم منظومه رو "خسرو فرهاد" هم میگذاشتند برای ما فرقی نمیکرد ...


خسرو برای اینکه فرهاد رو از سر راهش برداره بعد از اینکه باهاش مناظره جانانه ای کرد و توان مقابله در مقابل عشق فرهاد رو نداشت (همون شعر معروف که توی کتاب ادبیات هم هست از اینجا بخوانید ) تصمیم میگره خبر مرگ شیرین رو به فرهاد برسونه دسیسه میکنه و چند پیرزن درباری عجوزه میفرسته پیش فرهاد و اونجا فرهاد که در حال کوه کندن بوده ظاهره با تیشه میزنه تو سر خودش و ....

ازاینجا میتونین خلاصه داستان رو بخونین .
http://p30city.net/showthread.php?p=141755#post141755
حالا اقا امید هیچ که خودش این مساله رو نوشت مثلا
خانم فارست

هم رد پای اجدادمونو اینجا دید ؟
من بیخبرم ایا ؟
واقعا قضیه چیز دیگه ای بوده ؟
نه بابا ربطی به اجداد و این چیزا نداره
من داستان کاملشو قبلا خونده بودم
همین که بالا گذاشتی.
بچه که بودم بابام به صورت منظوم و با صدای قشنگی برامون می خوند.

داشتیم با آقا امید شوخی می کردیم با هم بخندیم.
من که خیلی وقت بود خنده رو لبام خشکیده بود.
سپاس بو شیکارییه کانت.
هه میشه زمانی نووسینت جوانه.
__________________
سوال نکن تا به تو دروغ نگویند
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 42 نفر (0 عضو و 42 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:42 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها