بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-24-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض




شعر : بابا انار نداره‌

از كتاب : پرنده بی پرنده
کاش‌ یکی‌ بود ، یکی‌ نبود اول‌ِ قصه‌ها نبود
اون‌ که‌ تو قصه‌ مونده‌ بود ، از اون‌ یکی‌ جدا نبود
ماه‌ پیشونی‌ رها بود از طلسم‌ِ دیوای‌ سیاه‌
پلنگ‌ِ عاشق‌ می‌پرید تا لب‌ِ شیروونی‌ِ ماه‌
سیاوش‌ِ شاهنامه‌ رُ کاش‌ کسی‌ گردن‌ نمی‌زد
کاش‌ کسی‌ توی‌ قصه‌ها از عاشقی‌ تن‌ نمی‌زد
کاش‌ داش‌ آکل‌ با زخم‌ِ تیغ‌ تو بسترش‌ جون‌ نمی‌داد
قصه‌نویس‌ قصه‌مون‌ُ با گریه‌ پایون‌ نمی‌داد

تقویم‌ باغچه‌ی‌ ما برگ‌ِ بهار نداره‌
جاده‌ی‌ قصه‌هامون‌ عطرِ سوار نداره‌
شهرِ بزرگ‌ِ قصه‌ ، پنجره‌هاش‌ُ بسته‌
حتا تو دفتر مشق‌ ، بابا انار نداره‌

کاش‌ توی‌ قصه‌های‌ شب‌ برق‌ِ ستاره‌ کم‌ نبود
تو قصه‌ی‌ جن‌ُ پری‌ دلهره‌ دم‌ به‌ دم‌ نبود
مادربزرگ‌ قصه‌هاش‌ُ بالای‌ طاقچه‌ جا می‌ذاشت‌
یه‌ عاشق‌ِ تازه‌ نفس‌ تو شهرِ قصه‌ پا می‌ذاشت‌
قصه‌های‌ قدیمی‌ رُ یه‌جورِ تازه‌ می‌نوشت‌
آدم‌ُ حوا رُ می‌بُرد دوباره‌ می‌ذاشت‌ تو بهشت‌
اما تا اون‌ بیاد باید با بی‌کسی‌ سر بکنیم‌
ترانه‌های‌ کهنه‌ رُ دوباره‌ از بَر بکنیم‌

تقویم‌ باغچه‌ی‌ ما برگ‌ِ بهار نداره‌
جاده‌ی‌ قصه‌هامون‌ عطرِ سوار نداره‌
شهرِ بزرگ‌ِ قصه‌ ، پنجره‌هاش‌ُ بسته‌
حتا تو دفتر مشق‌ ، بابا انار نداره‌
__________________
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از SonBol به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #2  
قدیمی 04-24-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شعر : یه‌ دفه‌ بیا به‌ خوابم‌

از كتاب : "پرنده بي پرنده"
دوری‌ اما همکناری‌ ، آخرِ این‌ انتظاری‌
توی‌ زمهریرِ دستام‌ ، نفس‌ِ گرم‌ِ بهاری‌
یه‌ پرنده‌ ، یه‌ امیدی‌ ، مث‌ِ دفترِ سفیدی‌
خط‌ّ خورشیدِ چشات‌ُ ، روی‌ مشق‌ِ شب‌ کشیدی‌
یه‌ نشونه‌ ، یه‌ چراغی‌ ، درِ نقره‌کوب‌ِ باغی‌
برای‌ ساحل‌ِ خلوت‌ ، مث‌ِ تابستون‌ِ داغی‌
مثل‌ِ دریا پُرِ رازی‌ ، از ترانه‌ بی‌نیازی‌
تیله‌ی‌ آخرِ عشقی‌ ، برای‌ نجات‌ِ بازی‌

تو مث‌ِ ماه‌ِ قشنگی‌ تو شب‌ِ شعرای‌ نابم‌
من‌ یه‌ لبخندِ قدیمی‌ رو لب‌ِ عکس‌ِ تو قابم‌
تو مث‌ِ سیب‌ِ گُلابی‌ ، مثه‌ بیداری‌ تو خوابی‌
عُمری‌ِ چشمام‌ُ بستم‌ ، یه‌ دفه‌ بیا به‌ خوبم‌

با ستاره‌ همنگاهی‌ ، چهره‌ی‌ زلال‌ِ ماه‌ی‌
مثل‌ یه‌ حدس‌ِ دُرُستی‌ سرِ تردیدِ دوراهی‌
یه‌ جسارت‌ِ نجیبی‌ ، گره‌ِ مُشت‌ِ تو جیبی‌
جرأت‌ِ دستای‌ آدم‌ ، برای‌ چیدن‌ِ سیبی‌
یه‌ دریچه‌ روی‌ دیوار ، یه‌ دلیلی‌ واسه‌ تکرار
هم‌ مث‌ِ سلام‌ِ اول‌ ، هم‌ مث‌ِ خدانگهدار
یه‌ پُلی‌ واسه‌ رفاقت‌ ، زنگ‌ِ بیداری‌ِ ساعت‌
هر جا باشی‌ مث‌ِ سایه‌ ، با تواَم‌ تا بی‌نهایت‌...

تو مث‌ِ ماه‌ِ قشنگی‌ تو شب‌ِ شعرای‌ نابم‌
من‌ یه‌ لبخندِ قدیمی‌ رو لب‌ِ عکس‌ِ تو قابم‌
تو مث‌ِ سیب‌ِ گلابی‌ ، مث‌ِ بیداری‌ تو خوابی‌
عُمری‌ِ چشمام‌ُ بستم‌ ، یه‌ دفه‌ بیا به‌ خوابم‌
__________________
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از SonBol به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #3  
قدیمی 04-24-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شعر : " لاله زار" از کتاب : " پرنده بی پرنده"



از لاله زار كه مي گذرم ،‌ بغض ترانه مي شكنه
تو عمقش سينه م يه نفر باز زير آواز مي زنه
از لاله زار كه مي گذرم ، مي شم يه بچه ي بلا
عاشق فيلم جفتي و عاشق سيباي طلا
از لاله زار كه مي گذرم الك دولك يادم مياد
محمود سياه نمايش مرد كلك يادم مياد
فصه ي اون يكه بزن تو فيلماي سياه سفيد
قصه ي اون كبوتري كه از رو بوم ما پريد

لاله زار! كاش مي تونستيم ، هميشه بچه بمونيم
عموزنجير باف رو بازم تو كوچه هات بخونيم
ليموناد شيشه يي دوزار ، لواشك برگي يه شاهي
بابا نون نداد نوشتن توي دفتراي كاهي

دوباره هف ساله مي شم از لاله زار كه مي گذرم
خاطره هاي خط خطي رژه مي رن توي سرم
وقت فلك كردن عشق ، زار زدناي الكي
مزه ي آبنبات كشي ،‌طعم آدامس بادكنكي
بازي لي لي و سه قاپ ، بازي گرگم به هوا
الاكلنگ سوار شدن ، چرخ و فلك توي كوچه ها
دشنه ي لوطي محل كه زنگ زده توي غلاف
چرخ كبوتراي جلد تو آسمون پاك و صاف

لاله زار! كاش مي تونستيم ، هميشه بچه بمونيم
عموزنجير باف رو بازم تو كوچه هات بخونيم
ليموناد شيشه يي دوزار ، لواشك برگي يه شاهي
بابا نون نداد نوشتن توي دفتراي كاهي
__________________
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 04-24-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

یکشنبه

در دیدار نخست آن همه خورشید
دستادست تو بودم
گفتی : سه قلب سر به زیر نشانی خانه ی اوست
و باد بی قرار
روسری سیاه تو را به نام من دزدید
در زدیم
صدای سرفه خبر از آمدنش می داد
به نگاهی درد تمام ترکه ها را از خاطرم برد
گفتم : آزادی ام ‚ آزادی ات ‚ آزادی مان
صرف آرزو چه دشوار است پدر
جوابش تلخ بود دردی هزار ساله
جمجمه ی پدرانمان خشت مناره ی چنگیز است
بهترین خاطراتمان از اسکندر به جا مانده
در بهار بی بار و برگی زیسته ایم
چگونه می خواهی چنارمان سبز باشد ؟
در پناه سه استکان حقیقت گریستیم
پاسفت کرده بود
__________________
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 04-24-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دوشنبه

باد دلواپس آذرماه رابه یاد آر
کوچه های عریض آشتی کنان
همصدایی دف ها و دست ها را
گفتم : آن چشم ها را
از کدام آهوی رو به جاقو امانت گرفته یی ؟
گفتی : گواه گریه خدا داد است
بعد از آن بود که معنی نمنکی آسمان را فهمیدم
بعد از آن بود که ارتفاع علاقه ایمان آوردم
بعد از آن بود که دستهای من
موطن تمام ترانه های باران شد
واپسین سط تمام نامه ها
به هزار بوسه ی ساده می انجامید
به دل دل دوباره ی دیدار
به عبور سر نیزه ی نیاز از بناگوش گناه
به نگاه رسواگر ماه از درز پرده ها
به فاصله یی کوتاه و سوسوی سیگاری که فروغ
زندگی می نالیدش
چه قدر آرامش قبل بعد طوفان زیبا بود
نه نیازی به رسیدن رویا
نه میلی به خلاصی خواب
تنها سرانگشت نوازش عطر آشنای علاقه و
سکوت سکرآوری در حوالی خواب و بیداری
کاش از آغوش آن همه آسودگی بیرون نمی آمدیم
__________________
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 04-24-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سه شنبه
از قدیم گریه در قبیله ی ما می گفتند
وقتی که باد قاصدک سیاهی را با خود بیاورد
گوشه ای از اینه آسمان می شکند
من همیشه از زنگهای ناغافل تلفن ترسیده ام
در عبور این همه زمستان زمهریر
حتی یک خبر از بیداری باغ
تولد تابستان به من نرسید
غزال پا در گریز گریه ها
پر
بامداد نخستین آخرین
پر
اما کلاغ سیاه شب
از بام ما پر نمی زند
__________________
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 04-24-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چهارشنبه

یادت هست می گفتی صدای من
این من در سوگ سلام ستاره نشسته
به آواز غمگنانه ی قنات خشکیده می ماند ؟
وقتی که اسبهای عرق کرده ی باد یالایال می تازند
و چاه های تشنه عبورشان را
های می کشند
در برهوت شنپوش
تو اما صدایت گواه بیداری بود
پس چرا به دخمه پریدی ؟ خش نوا مرغ
بی بی بهشت بابونه
خاتون نور
در گرماگرم آن شوریده سری
تن به باد سپردنت چه بود ؟
به خدا نوشتن از بادبک باد برده ی بوسه دشوار است
ساده نیست سوگ شمار شهامت شن ها بودن
وقتی دریا
با جاروی بلند موجش مدام
دامنه ها را درو می کند
بگو چه بگویم در تداوم تاراج این همه تبردار ؟
بگو چه بگویم در خاموشی خورشید ؟
__________________
__________________
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 07:05 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها