بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 07-23-2010
bigbang آواتار ها
bigbang bigbang آنلاین نیست.
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427

6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

می خواهم غرق شوم در احساسات تا بودن خویش را درک کنم احساساتم بزرگترین ودیعه ی الهی هستند که به من داده شده اند من رازی هستم که از خود غایب و مجهولم .
من از خود بی خبرم و نمیدانم چه پیش می آید زندگی را نمیشناسم خودم را هم نمی شناسم . من همین عملی هستم که انجام می دهم در همین لحظه که می نویسم خودم نیستم !
قلم هستم و همین جوهری که بر روی کاغذ نقش می بندد . وقتی از مجرای غلتک خودکار خارج می شوم تا آرام به روی کاغذ بنشینم هنوز حرارت غلتک خودکار در وجودم هست وقتی که هنوز تر هستم و خشک نشدم تا مانند دیگر همراهانم تبدیل به نقشی شوم تا شاید روزی کسی مرا ببیند !
وقتی به خود نگاه میکنم چیزی جز این نیستم که حرکتی زاییده از نبوغ بشری هستم رنگ من سیاه است .
و همین رنگ من است رنگ دیگری ندارم به رنگم عشق می ورزم و جز رنگم چیز دیگری ندارم .
اگر مجال داشتم تا حرف بزنم فریاد میزدم این پیاده شدنها تا کی ؟
تا کی میخواهید از ما نقشی ماندگار بر روی کاغذ ایجاد کنید ؟
ای انسانهای مغرور مگر سفیدی کاغذ زیبا نیست پس چرا ما را به جنگ با سفیدی کاغذ می برید مگر نمیدانید هر چیزی در جای خودش زیباست ؟
اما نمیدانم چرا این قدرت به من داده نشده است ! ای کاش ما جوهرها این قدرت را داشتیم که میتوانستیم هر نقشی که دلمان بخواهد بر روی کاغذ نقش ببندد . و از بروز نقش های زشت توسط ما جلوگیری شود .
ای کاش به وسیله ما دروغ نمینوشتند تا ما را شریک کارهای زشتشان کنند . آری ما نقشی هستیم که بر روی کاغذ مینشینیم تا انسانها به ما نگاهی بندازند تا از افکار یکدیگر باخبر شوند و سپس باید در حسرت نگاهی دیگر روی کاغذ بخشکیم و کهنه شویم همراه او . وقتی در خودکار بودم و با یکی از دوستانم هم صحبت شده بودم او می گفت جوهرهای زیادی بودند که بر روی کاغذ نقش بستند و دیگر هرگز از آن کاغذ جدا نشدند اما جوهرهایی بودند که خیلی خوش شانس بودند و بعد از نقش بستنشان روی کاغذ با آب همنشین شده و توانستند از کاغذ جدا شوند . خیلی دوست دارم روزی برسد که این کاغذ با آب همجوار شود تا نقشی که توسط من بر روی کاغذ پیاده شده محو گردد . برای آن لحظه منتظرم !
نویسنده : بیگ بنگ

منبع : بیگ بنگ
__________________

احد،صمد، قاهر، صادق ...
عاشقشم

لا تقنطوا من رحمة الله

هیچ چیز تجربه نمیشه اینو یادت باشه !!
ترفند هایی براي ويندوز 7


عیب یابی سخت افزاری سیستم در کسری از دقیقه

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:15 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها