بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[Younes]

کجایین بچه ها. من که نیستم اینجا حسابی سوت و کوره. نه؟

[آناهیتا الهه آبها]

سلام بر همشهری های گل


راستش آقا یونس نمیدانم چرااینجا ایجو شد نامی گرفتش فکر کنم چشمان کردن

یکی به مه بگه اینای که تو آسمانه ابره ؟خدا بکنه یه باران درست حسابی بباره ای خاک و خله همه پاک کنه

راستی یه چیزی براتان تعریف کنم امروز داشتم از خیابان رد میشدم که دیدم یه پسرقوشمه از اونا که مه خوشم میاد یه دانه از ای تقه ها هست که بهشان میگن سیگارت از اونا انداخت جلوی یه گربه که او بنده خدا هم داشت رد می شد گربه بیچاره دو متر نپره هوا بعد با ملاج می خوره رو زمین بیچاره دیه سکته زد منم که اینه دیدم از خنده داشتم می مردم

الان نجمه میاد سرم

نجمه باور کن او پسره ای کاره کرد منم اگه خنده میذاشت میرفتم یه کم ارشادش می کردم

ملت چنی مردم آزار شدن