بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[آناهیتا الهه آبها]

سلام و درودی بیکران

فرانک خانوم،نجمه ،فرگل، جناب اسی، آقا یونس برادر ایمان،باران خانوم ،مهبا گیان ،گمشده عزیز (عزیز جان اسمته بهمان نمیگی)و روناک گیان گشتتان خاسین؟

راستی منالیل آقا مهدی چند وقتیه نیستش آخرش نگفت بچه کجاس اویکی آقا مهدی مدیر هم که دیگه خداییش از دستش گله کنیم نباید ناراحت بشه

آنا خو وقتی میام کسی نیست وقتی شما میاین مه نیستم وقتی همه میایم سایت ترافیک داره ای وسط چکار کنیم

باران خانوم به دختر خاله ات از طرف ما تبریک بگو خوش به حالت میری عروسی اینجانب به مدت سه ساله که عروسی به چشم ندیدم ولی اینقدر عزا زیاد شده که دیه همه مان افسردگی مزمن گرفتیم

آنا هفته بعد قرار بذارین تا منم بیام او دفعه که افتخار نداشتم بیام

بچه ها میدانین چرا دانه کولانه ای دورو برا نمیاد چون عذاب وجدان گرفته که چرا حتی یه بار تاکید میکنم حتی یه بار یه نقل به همشهری هاش نداده نقل نمیده هم نده ما به یه حبه قندشم راضیم از پست هایی که میزنه معلومه عذاب وجدان گرفته آخه جدیدا روانشناسی فونتم آمده

نجمه از شنبه تا سه شنبه سرت شلوغه از چهارشنبه تا جمعه که سرت خلوته چرا چشتی نمیگی هاهاهاها؟؟

عجب رنگین کمانی شدرنگی براتان نوشتم تا دلتان وا بشه افسردگی چیه؟اینم همو روانشناسی فونته که میگه رنگی بنویس تا دل همشهریهات باز بشه جان خودتان دیگه نگین دپرسیم حال نداریم و اینا ...باشه