کرمانشاه در گذر تاریخ

[Pesar e daryaee]

سلام ؛ خدا بره قژتان که کل امروزم صرف خواندن مطالبتان شده، هم آه کشیدم و دلم گرفته، هم قهقه زدم و شاد شدم. آخرشم عضو شدم؛ سالهاس که کرمانشاه زندگی نمی کنم و حالا که اینجا عضو شدم شاید براتان عجیب باشه الان فقط یه سئوال تو ذهنم هست که ازتان بپرسم، اونم اینه که: هنوز بَگی همو تخم مرغ فروش دوره گرد شوخ و با مزه زنده اس؟ هنوز هم تخم مرغ و تخم غاز می فروشه؟ باور نمی کنین که خیلی دلم می خواد صداش رو که تو کوچه ها داد می زد تخم مرغ، بشنوم، صدای سوته اتاسها هم همینطور.

[دانه کولانه]

نوشته اصلی توسط Pesar e daryaee

سلام ؛ خدا بره قژتان که کل امروزم صرف خواندن مطالبتان شده، هم آه کشیدم و دلم گرفته، هم قهقه زدم و شاد شدم. آخرشم عضو شدم؛ سالهاس که کرمانشاه زندگی نمی کنم و حالا که اینجا عضو شدم شاید براتان عجیب باشه الان فقط یه سئوال تو ذهنم هست که ازتان بپرسم، اونم اینه که: هنوز بَگی همو تخم مرغ فروش دوره گرد شوخ و با مزه زنده اس؟ هنوز هم تخم مرغ و تخم غاز می فروشه؟ باور نمی کنین که خیلی دلم می خواد صداش رو که تو کوچه ها داد می زد تخم مرغ، بشنوم، صدای سوته اتاسها هم همینطور.

خوش اومدی عزیز
بگی هنوز هست و هنوز کارش رو مثل کامپیوتر درست انجام میده
توی فیس بوک دنبالش بگرد عکسها و حتی شاید مصاحبه ازش گذاشته باشند
اخرین بار 1 ماه پیش توی کوچه مون دیدمش دلم خواست باهاش صحبت کنم ناهار دعوتش کنم خونمون همه ی تخم مرغاشو بخرم
بعد نگای قد و اندازه و سن خودم کردم کمی خجالت کشیدم گفتم حتما الان حس بدی بهش دست میده احساس میکنه خواستم ترحم کنم بهش ..
یه سلام کردم و رد شدم ...

ساعت یکه نهارگت گوشت لک لکه ...