بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > ایران ما

ایران ما در این تالار هرآنچه به استانها و شهرهای ایران عزیز ما مرتبط میشه قرار داده میشه به طور ویژه تر کاربران مختلف از نقاط مختلف ایران در این تالار به معرفی شهر و استان خودشون میپردازند.

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 10-14-2011
KHatun آواتار ها
KHatun KHatun آنلاین نیست.
کاربر فعال ادبیات جهان
 
تاریخ عضویت: Mar 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 210
سپاسها: : 86

250 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط Ghazal.banoo نمایش پست ها
شمال این روزا آفتابی ِ ...
امروز داشتم به خورشیدی فک می کردم که یه ظهر پائیزی ِ سردو دلگرم می کنه ..

به جاده




رفتن






فاصـــله

به پریناز ,
دختر زیبای ترکمنی که توی جاده باهاش دوست شدم وُ هی لبخند تعارفم می کرد ..
به شبای یواشکی ِ دریاچه ..
به مهیاب دختر شیطون رشتی که دم آخر محکم بغلم کردو بوسید و گف ینی دیگه نمیبینیمت غزل ؟!
به پاتوق بچه ها پشت دانشگاه ..
به نیمه شبای تنهایی توی حیاط خوابگاه و درد و دل با ماه ...
به راه رفتن روی جدول ..
به عکسایی که گرفتیم ...
به خونه سالمندان ! اون پیرزنه که اشک توی چشماش جمع شده بود و میگف "بچه چیه !
چشمات نمیبینه , گوشات نمی شنوه , اون وخ دیگه هیشکی نمی خوادت !" دستشو بوسیدم گفتم من میشم دخترت .. غصه نخور ...
به این که چقد دلم برا اینجا تنگ می شه وختی که برم !
به صدای گرم محمد نوری که الان دارم گوش میدم :



جان مریم چشماتو وا کن / سری بالا کن / در اومد خورشید / شد هوا سفید /
وقت اون رسید / که بریم به صحرا / وااای نازنین مریم
جان مريم چشماتو واكن / منو صدا كن / بشيم روونه / بريم از خونه /
شونه به شونه / به ياد اون روزها / وااای نازنين مريم
.
.
.
غزل




آدم به خانه اش عادت می کند خب. دست خودش نیست. توی آن مساحتِ خاص، آن فضای خاص، آن دیوارهایِ کج و معوج و کلی جا که معلوم نیست چرا آنجا هستند بزرگ شده و خو گرفته با شکل و شمایلش. مثلا یک طاقچه ای هست توی حمام که هیچ کس هنوز نفهمیده چرا آنجاست و به درد چه کاری می خورد. گاهی همین عیب و نقص ها و اضافات جذاب تر از کل خانه است، به خصوص وقتی مدتها دور باشی و بخواهی حس و حال در خانه بودن را به یاد بیاوری. نمی دانم. شاید سفر تنها به این دلیل خوب است که بعدش خانه ای هست که پاهایت را تویش دراز کنی و نفسِ عمیق بکشی.


شاید اگر همه ی چیزهایی که آن بیرون شهر آزارت می دهد را فاکتور بگیری، نتیجه ش بشود همین خانه...با تمام طاقچه هایِ به درد نخورش!


پ.ن: یک خانه ی خوب و یک خواب خوب. همین
__________________
که ای بلندنظر! شاهباز سدره نشین
نشیمنِ تو نه این کنج محنت آباد است

پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از KHatun سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #2  
قدیمی 10-14-2011
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

غـــــــــزل دلم واست خیلی تنگ شده بوود
با منا هم قهر هستم...همش میخواد بخوابه تنبل
منم بگم...
منم دلم واسه گلهای خونمون تنگ شده بود..واسه اون خاله مینا که داداشم با ذغال روی دیوار حیاط چندین سال پیش نوشته بود...واسه اتاقم..واسه کتابام..
اما میبینم دلم دیگه اینجا اروم نیست..
یه چیزی میخواد
یه چیزی میدونم چیه
خونه دیگه مثل سابق نیست..
خدایا دلم گرفت
خدایا تو هستی ؟!
__________________

پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از GolBarg سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:50 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها