بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[آناهیتا الهه آبها]

آقا جدي اي چه وضعشه؟يهو از تو سايت ميندازنمان بيرون خو مام دل داريم خو

نوشته اصلی توسط مهرگان

خو، خودت خوبی؟ سلامتی؟ بیتری ایشالا عزیزم؟
خوشم آمد از پستت آقا، خیلی جامع و شامل و فراگیر بود، احوال همه یه پرسیدی، آقا آدم ترغیت میشه که ج بده!

راس میگی؟ ترنم بله؟ مبارکه آقا!

قربانت بام روله
خودت خوبي؟چه موكوني؟شركت را انداختين؟آقا حسابدار نمخواين؟اگه خواستين فرگل و روناك هستن م خودم سرم شلوغه تازه فرگل هواشناسيش خيلي قويه
آقا ما از بات سرويس مشكلي نداريم چون هميشه برا رفت هست برا برگشت نيس اي پسرا همشه ميگيرن
بري ترنم هم آري ولا راس ميگم دروغم چيزه؟مگه آزار دارم بري دختر مردم حرف دربيارم

نوشته اصلی توسط مهدی

سلام آناهیتا گیان
چونی؟ خاصی
مبارک باشه بس ترنم متاهل شد به سلامتی ،خوشبخت بشن ایشالله
نوبت شما هم می رسه. بچه های دانشگاه تهران زرنگند
آناهیتا گیان دکتر شدی؟ روزی 7 بار ترخینه؟
مهبا خانوم هم بزودی خوب میشه و میاد فروم

سرویس دانشگاه !! من از سال سوم از دانشگاه تهران تا خوابگاه که کوی بود پیاده می رفتم حال و هوایی داشت
هوا سرد بچه های گل فروش سر چهار راه امیر آباد
اون کفش ملی روبروی موزه فرش
پارک لاله بازاچه خود اشتغالی............

خيلي ممنون ميباشم شما خوبين؟
ترنمم ميگه خيلي ممنونم آخه تو دلشم خبر دارم چه ميگه
دكتر؟بودم بنيانگذار طب سنتي خودمم باور كنيد
آقا مهدي خداييش برا رفت ما دخترا كل سرويسه ميگيريم چون از چمران تا كوي پسرا ديگه جا نميمانه دلمان برا پسرا ميسوزه ...او موقع شما هم احتمالا هي ايجو بوده كه پياده ميرفتين درسته؟
ولي برا برگشت چون پسرا تو سرويس زيادن برا ما جا نيس ما مجبوريم بريم از تو دانشكده فني رد بشيم با واحد بريم خدا رو شكر هم كه تاكسي تا او بالا نميره
خيلي ممنون بابت شعر زيبايي كه گذاشتين