پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل

[مهدی]

سلام به همه دوستان عزیز
همه چی آرومه من چقد خوشحالم
همه چی آرومه غصه ها خوابیدن

پستها رو خوندم ایشالله در فرصت بعدی جواب خواهم نداد!

[دانه کولانه]

به پست اصلیت نگاه کنی اون خط رو میبینی اون مرز بین نوشته و امضاس همه داریم

ازمایشگاه دیتابیس واقعا یکی از بهترین درسهای یک واحدی ما بود عاشق دیتابیسم
واقعا مهندس پورنقدلی توی اون درس فوق العاده عالی ظاهر شد
من ترم قبل رفته بودم پیش دکتر چاله چاله گفته بودم ترا خدا ازمایشگاه دیتابس که درس بسیار مهمیه رو یکی از اساتید گروه ارائه بدن فکر نمیکنم مهندس فلانی بتونه خوب ارائه ش بده
ترم بعد رفتم پیشش دوباره گفتم استاد اومده ام حرفم روپس بگیرم ترم پیش گفتم خانم مهندس شاید نتونه خوب ارائه بده اما عالی بوده .


بچه ها دارم اغوز میخورم با شکر ...
کی خورده ؟کی دوست داره ؟
من که خیلی دوست دارم
خوشبختانه به خاطر اینکه هنوز پیوندمون رو با روستا و زندگی روستایی حفظ کرده ایم از این موهبات بی بهره نیستیم و برامون میارن
جای شما خالی ...

شش ماهه ی دوم سال کلا فصل دلگیری هاست زیاد سخت نگیرین
ان شاالله دلهای همه شاد بشه
قطعا فراغت از تحصیل و کم شدن فشارهای دانشگاه میتونه به شادابی روحی ادم کمک کنه .

[hossein]

سالی یه بار دل من میگیره ، امشب سالگردشه

helppppppp !!

[GhaZaL.Mr]

آقا سلام سلام
ما اومدیم حاضر بزنیم در ریم
اینقدم خسته م چشام پستاتونو شیش و هشت میبینه

یه وخ از تولد دشمن شفیقم آریانا جا نمونم این روزا ؟؟
کوروش آغوز ؟ اااااِ ینی شماهام به گردو میگین آغوز ؟؟
مهرگان .. عزیزم.. من فدای پست گذاشتنات.. به خدا برا خواب هم وخ کم میارم این روزا.وحشتناک درگیر کارم.
پنج شنبه م مراسم داریم برا بابا.. کلا همه چی ریخته بهم.میام. این روزا اینگلیش گایز و حتما یه سر میام.

یه بوس برا همتوووووووووووووووووووون
دلم خعلی تنگ شده برا تک تک تون
:*

ساعت 22:08
این منم زنی تنها در آستانه فصلی سرد،
بارانی
و دلفریب
دی را عاشقم
عاشقم ! میفهمی ؟؟
صدای رادیو غزل
: )

[Saba_Baran90]

آقا حسین امضات قیامته!
کاملا درکش می کنم

[دانه کولانه]

نه غزل ما به گردو میگیم

گویز که شمالی ها هم تقریبا همین رو میگن

آغوز که فارسیه ما بهش در کردی میگیم "فرو" foro


به شیر گاو تا یک هفته بعد از وضع حملش که بسیار غلیظ هست و برای رشد و نمو گوساله در روزهای اولیه بسیار ضروریه و باید غلیظ و مقوی باشه اغوز گفته میشه
البته درست کردنش هم کمی لم خاص خودش رو داره باید خوب درستش کنی
بعد با شکر بسیار خوشمزه س و با قاشق خورده میشه

[shokofe]

سلام به همه دوستان عزیز

نامه بابا لنگ دراز به جودی ابوت :

جودی!
کاملاً با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند
و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که درافق دوردست است،
دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدر خسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند.

درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند. دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است.
آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت وزمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد.
جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم.
هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.
پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم.
دوستدارتو : بابا لنگ دراز

مثل همیشه دوستون دارم

[GolBarg]

نوشته اصلی توسط Ghazal.banoo

آقا سلام سلام

یه بوس برا همتوووووووووووووووووووون
دلم خعلی تنگ شده برا تک تک تون
:*
ساعت 22:08
این منم زنی تنها در آستانه فصلی سرد،
بارانی
و دلفریب
دی را عاشقم
عاشقم ! میفهمی ؟؟
صدای رادیو غزل
: )

سلاام به همه دوستان خوبم
غزل جان کلمات قدرت اینکه بتونن مرهمی بر روری غمت باشه رو ندارن
از طرف خودم میتونم بگم خیلی واسم عزیزی ، و منو همراه خودت بدونی
منتظر این هستم از شادی هات برامون بنویسی
روح پدر عزیزت شاد......

[bigbang]

سلام بر دوستان عزیز و گرامی و باحال خودمون
خیلی لطف کردید و برگشتید دیگه هم اینطوری بی خبر نرید که سکته میدید ما رو
ما همچین تو شک موندیم تا شما اومدین !!
سکته میکنیم میفتیم رو دستتون !
--------------------------------------------------------////////////////////////////////
کوروش من از درس های برق خوشم میاد
فقط یه مقدار دستشون تو نمره باز باشه ممنون مییشم واقعاً
بیچاره خود برقی ها که چه زجری میکشن تا فارق التحصیل شن
جداً بعضی درساشون وحشتناک هست مثل مغناطیس و میکرو پرسسور، این جور درسها ! آدم جداً نمیدونه واقعاً باید چیکار کنه هنگ میکنی
از این کتابهای الکی که قطرش کم هست هم نیست یک کتاب قطور دارن همش جمله و محاسبات خالی ! نه عکسی و نه توضیح و نه حاشیه ای ! همچین سفت میگیرن که آدم تا مرز دیوانگی پیش میره من دوتا مبانی رو گذروندم و واقعاً میدونم چه سختی میکشن این برقی ها !! امشب یه 6 تایی حالی بهش دادم
تا ببنیم بعداً چی میشه ! الان تازه میخوام برا اولین برم جدایی نادر از سیمین ببینم
ببینم چیه این همه گرد و خاک کرده چون من به ندرت فیلم های ایرانی رو میبینم
چون همه داستاناشون از اول قابل پیش بینی هست دیگه لذتی برای دیدن ادامش نداری
جدای از اینها من الان به مرزی رسیدم که بهش میگن آرامش ×!!
الان از این مطمئن هستم که با برنامه هایی که برای آینده ام ریختم
قطعاً اگر موفق نشم حداقل نزدیک به موفقیت میشم مهم این هست که آدم تلاشش رو بکنه الان خیلی از درسا رو میشه گفت تقریباً خودم و رسوندم
ولی همچنان باید تلاش سخت بکنم
بلاخره یک روزی این نیما به من قبطه خواهد خورد !
بلاخره من هم یه روزی پرچم خوودم رو بالا میگیرم ! دیر و زود داره ولی سوخت سوز نداره !
درضمن دوباره خیلی خوشحال کردید مارو همه دسته جمعی برگشتید مشعوف شدیم
حالی به حالی
---------------------------------------------------/////-----------------===========
آریانا رو یه مدت هست ندیدم چشمات دیگه درد نمیکنه خدای نکرده ؟
اگر هنوز مشکل داره برو هر چه زودتر پیش دکتر

[GhaZaL.Mr]

نوشته اصلی توسط دانه کولانه

نه غزل ما به گردو میگیم

گویز که شمالی ها هم تقریبا همین رو میگن

آغوز که فارسیه ما بهش در کردی میگیم "فرو" foro

به شیر گاو تا یک هفته بعد از وضع حملش که بسیار غلیظ هست و برای رشد و نمو گوساله در روزهای اولیه بسیار ضروریه و باید غلیظ و مقوی باشه اغوز گفته میشه
البته درست کردنش هم کمی لم خاص خودش رو داره باید خوب درستش کنی
بعد با شکر بسیار خوشمزه س و با قاشق خورده میشه

آها .. مِکِ. اینی که گفتی شمالی ها بهش میگن مِکِ یا همون سرشیر .
اوهوم خوشمزه ست.خونه ی آقاجونم اینا از این چیزا فراوونه.آخه یه چنتایی گاو دارن با دوتا گوساله ی خوشکل و ناز... (شیدا و پیشونی سفید)

نوشته اصلی توسط GolBarg

سلاام به همه دوستان خوبم
غزل جان کلمات قدرت اینکه بتونن مرهمی بر روری غمت باشه رو ندارن
از طرف خودم میتونم بگم خیلی واسم عزیزی ، و منو همراه خودت بدونی
منتظر این هستم از شادی هات برامون بنویسی
روح پدر عزیزت شاد......

عاچقتم فندق.همین که گاهی خبرت هست کلی ِ برام :*
دقیقا تا دو روز پیش داغون بودم.ینی از آرشیو بلاگم راحت میشه وضع حالمو فهمید.
این دو روزه خیلی کار کردم رو خودم.فعلا آرومم.خدا کنه تا 5شنبه همیجورخوب بمونم..
همیجور خوب و آروم و بهاری.الا بذکرالله تطمئن القلوب ... : )


شکوفه... جودی رو خیلی دوس دارم .... این نامه هه رو هم .. مرسیییییی : )

آقا ما بریم بخوابیم 7 صب باید بیدارشیم
ساعت 1:40 بامداد
اینجا شمال است
صدای خواب آلود رادیو غزل
: )