بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 01-03-2012
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ترانه چشماي تو از آلبوم كمياب ستار

من نگاهتو می خواستم که قشنگ ترین غزل بود
صحبت از فاجعه ی عشق با من از روز ازل بود
من یه عاشق غریبم با دلی خون و شکسته
اشک من اشک غروبه رو تن پیچک خسته

آخ که چشمات چه قشنگ بود با غزل های نگاهت
آب می شد دلی که سنگ بود

آخ که چشمات چه قشنگ بود

چه قشنگ بود حرف چشمات با نگاه عاشق من
کاش می موند همیشه باقی لحظه های با تو بودن
دیگه بی تو همیشه فکر رفتن رو دارم
اگه امروز بمونم واسه فردا چی دارم
پس چرا باید بمونم من که تو سینه یه آهم
پس چرا باید بمونم من که تو رنگا سیاهم

حالا من خسته از این راه می کَنم قلبمو از جا
شاید این قصه ی کوتاه سهم من بوده تو دنیا

__________________
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نيست
و دلم بس تنگ است ،
بی خيالی سپر هر درد است ،
باز هم می خندم ،
آن قدر می خندم که غم از روی رود
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از فرگل سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #2  
قدیمی 01-03-2012
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض متن ترانه شب که میشه (ابی)

متن ترانه شب که میشه (ابی)

آه یکی بود یکی نبود/یه عاشقی بود که یه روز
بهت می گفت دوست داره/آخ که دوست داره هنوز
دلم یه دیوونه شده/واست میازاره هنوز
از دل دیوونه نترس/آخ که دوست داره هنوز
وای که دوست داره هنوز

شب که میشه به عشق تو
غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم


سهم من از وفا تویی/سهم من از خودم تویی
سهم من از خدا تویی/گفتی که دلتنگی نکن
آخ مگه میشه نازنین/حال پریشون منو
ندیدی و بیا ببین

شب که میشه به عشق تو
غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم

گفتی که باوفا بشم/سهم من از وفا تویی
سهم من از خودم تویی/سهم من از خدا تویی
گفتی که دلتنگی نکن/آخ مگه میشه نازنین
حال پریشون منو /ندیدی و بیا ببین

شب که میشه به عشق تو
غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم

گفتی که باوفا بشم/سهم من از وفا تویی
سهم من از خودم تویی/سهم من از خدا تویی
گفتی که دلتنگی نکن/آخ مگه میشه نازنین
حال پریشون منو /ندیدی و بیا ببین

شب که میشه به عشق تو
غزل غزل صدا می شم
ترانه خون قصه ی تموم عاشقا می شم

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 01-03-2012 در ساعت 12:36 PM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:40 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها