بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #10  
قدیمی 07-10-2008
k@vir آواتار ها
k@vir k@vir آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jun 2008
نوشته ها: 426
سپاسها: : 0

37 سپاس در 28 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

18 اردیبهشت 1305

به عالیه ی عزیزم
خیلی پریشانم . برای من پیراهنی که از جنس خک وسنگ باشد خیلی از این پیراهن که در تن دارم ، بهتر است . در زیر خک شخص را آسوده می گذارند . چرا یک حربه در مقابل من نیست ! حربه ی عزیز مرا کی برد ! یک قطعخ فلز کوچک که می تواند آسایش ابدی یک فکر طاغی و خسته را تهیه کند چرا از من دور است ؟ چرا از چیزی که خوبی و بدی را در نظرم یکسان می کند بپرهیزم ؟
اسرار فراوان ، دردهای بی درمان ، ناامیدی ها و بدبینی ها در من خوب رشد و تربیت یافته اند . حال ایا وقت آن نیست که آن ها را از این محل تربیت ، قلب ، بیرون کنم ؟
چرا این پرده پاره نمی شود . قلب سمج من در اینجا چه کند ؟
عالیه! از تو می پرسم این یک پاره خون مگر می تواند عالم ابدیت باشد ؟
ابدیت برای خودشان بماند . عدم مطلق را به من بدهند . اگر برای زندگی ام حرف بزنم ، مثل این است که وصیت کنم . وصیت هم که راجع به زندگان است . ببین چه قدر نتیجه ی افراط انسان در طلب موهوم است
این حالت مرموز مرا می گریاند . افسوس ! دیگر اشک های شاعر قیمت ندارند . قطرات چشم سرازیر می شوند : دریای بی آرامی را تکشیل می دهند . عالیه ! توی می خواهی با دست و زبان خودت این دریا را بپوشانی . حال که علاقه ی من نسبت به تو از دوستی هم تجاوز کرده است ، می خواهی چشم هایم را ببندی
اما اشک ... اشک راه سرازیر شدنش را از گوشه های چشم بلد است
دلم می خواست در صحراهای وسیع و خلوتی بدوم و فریاد بزنم
دلم می خواهد سم مهلکی روی لب های تو جا بگیرد . لب های تو را ببوسم و در زیر پای تو در هواص یافو آزاد ، دنیا را وداع کنم
این هم برای من میسر نیست ! پس چرا زنده ام ؟ از من نپرس برای چه ؟ شاعر خلقتی است که هنوز دیگران عجایب آن خلقت را کاملا ادرک نکرده اند . توصیفات اشخاص درباره ی او ی نوع مقاربت روحانی است
فکر کن . به این حسرت نبر که چرا قصرهای مرتفع و باغ های مجلل نداری . آن ها را جنایت و خیانت فراهم می آورد . اگر طبیعت به تو قلب نجیب و همت عالی داده است خوشحال خواهی بود که نسبت به تمام آن تجملات بی اعتن هستی
درباره ی شوهرت ، وقتی که او را شناختی و بر دیگران ترجیح دادی ، او برای تو مایه ی تسلی آلام باطنی می شود
نمی دانم با این پریشانی خیال زندگانی را امتداد خواهم داد یا نه . می بینی عالیه ! عالیه ! من از همه چیز سیر و بیزار هستم . فقط وجاهت و محبت تو می تواند مرا نگاه بدارد . با مریض خودت مدارا کن
نیما
__________________
روی خواب هایم
عکس زنی بکش
که ماه را به موهایش سنجاق زده
بنویس
من خواب مانده ام
و دستی
ستاره ها را از آسمان کودکی ام
دزدیده

پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:46 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها