فقط خانم ها بخوانند

[ترنم]

دوران پررمز و راز نوجوانی دختران

بلوغ

بسیاری از دخترها زمانی پا به دوره ی بلوغ می گذارند که مادران آن ها در حال طی دوره ی یائسگی هستند، این یکی از ظالمانه ترین کنایه های زندگی است که بهتر است بدانی.

به یاد داشته باش شیرین ترین و آرام ترین دخترهای کلاس پنجمی، یک دفعه به موجودات عصبی و آتشین مزاج تبدیل می شوند که خانواده را از یاد می برند و دوست دارند کسی، کاری به کارشان نداشته باشد.

دوره ی عجیب و غریب

نگران این نباش که دختر شما یک سرو گردن از پسرتان یا پسرهای دیگر هم سن و سال خودش بلند تر است، به مرور، هم قد می شوند.

این دوره ای است که طی آن دخترتان، یک لحظه به شما می چسبد و لحظه ی دیگر، شمارا طرد می کند.

به او یادآوری کن طوری به خود عطر بزند که دیگران را از سر میز صبحانه فراری ندهد.

از اینکه علی رغم حمایت، توصیه ها و کمک های شم، احساس تعلق نمی کند، نکران نباش، این احساس او از کنترل شما خارج است و به مراتب فراتر از خواست شماست.

به خاطر داشته باش که حتی شایسته ترین مادر سال هم گاهی از دست یک دختر دبیرستانی عاجز می شود.

اگر بر آن شد داخل خانه، لباس باز بپوشد ، تعجب نکن، اما راهنماییش کن و تذکراتی به او بده .

بسیاری از دختر بچه های شلوغ و شیطان ، بعدها خانمی سنگین و موقر می شوند و برعکس، هستند دختران آرامی که وقتی بزرگ می شوند، به خانم هایی شلوغ و شیطان تبدیل می شوند.

به خاط داشته باش که اگر تلویزیون یا کامپیوتر داخل اتاقش نباشد درس خواندن و حتی خوابیدن، برایش راحت تر خواهد بود.

طی دوره دبیرستان، همه چیز از دوستی ها و گرفتن نمره تا خرید لباس، شکل رقابتی پیدا می کند. در این دوره او تحت فشار زیادی است.

ورزش

به او طناب کوچکی بده و بگذار با تمرین کردن و بالا و پاین پریدن، آنقدر خطا بکند تا خودش یاد بگیرد.

سر در آوردن از کار هم

وقتی دوره ی دبیرستان را طی می کند، نمی خواهد شما از هر آنچه در ذهنش می گذرد، سر رد بیاوری، خود تو هم دلت نمی خواهد که بدانی، پس بهتر است این را بپذیری.

وقتی نقش راننده را برایش بازی می کنی و خودت رانندگی می کنی، امتیازاتی هم به دست می آوری، می توانی از حرف های دوستانش که در صندلی پشت نشسته و یک بند حرف می زنند، اطلاعاتی در مورد دخترتان و بخصوص دوستانش به دست آوری

تشویق و دلگرمی

کمکش کن تا نقاط قوت خود را شناسایی کند و در رفع نقاط ضعف خود بکوشد.

به او یادآوری کن آشپزهای کم سن و سالی که در برنامه ی آموزش آشپزی از تلوزیون می بیند فقط روی صفحه ی تلویزیون، آَپزهای واردی هستند و در واقع، چنین چیزی وجود ندارد و خود را کم تر از دیگران نبیند.

گاهی به او بگو که چقدر خوب عمل کرده و کارش خوب بوده است .

به او تهیم کن و تشویقش کن در مقابل زورگوها بایستد، این کار را از همان دوران کودگی شروع کن.

به او تفهیم کن آخرین دلیل در سعی نکردن برای انجام کاری، ترس از این است که تنواند آن کار را خوب انجام بدهد. او نباید بترسد.

از او بپرس که چه رنگی برای اتاق خوابش مناسب است و آخر هفته را به اتفاق، به نقاشی کردن اتاقش بگذرانید.

تشویقش کن تا هر روز، کاری مثبت انجام بدهد.

با دخترتان به اتفاق مادران و دختران دیگر، باشگاه کتابی راه اندازی کنید و کتاب ها را به شکل گردش بین خود، ردوبدل کنید. یادتان باشد اگر دخترتان کتابی را انتخاب کرد، حتما آن را بخوانید.

قانونگذاری

این سه قانون را در خانه اعمال کن:

1. چشم غره ممنوع!

2. به هم کوبیدن در ممنوع!

3. حفظ احترام متقابل

با او لجبازی نکن چون به او یاد می دهی تا همین رفتار را با شما داشته باشد.

به خاطر داشته باش، متناسب با واکنشی که نشان می دهی با شما صحبت می کند. اگر سر هر چیزی دادو فریاد کرده، قشقرق به پا کن، ساکت شده، دیگر با شما حرفی نخواهد زد.

به او یاد آوری کن شاید همیشه حق با هیچ یک از شما دو نفر نباشد ، اما شما همیشه مادر او هستی

از اینکه مادری هستی که به طور دائم دخترش را چک می کند، احساس گناه نکن. مطمئن شو وقتی به میهمانی دوستش می رود، آیا بزرگ تری هم در خانه ی دوستش هست یا نه ، این کار ، او را از دردسر دور و حفظ می کند.

اجازه نده خلق و خوی او برخانه حاکم شود. وگرنه ، خانه ی شما آشفته بازاری خواهد شد.

به او یادآوری کن دخترهایی که احمقانه رفتار می کنند، آدم های احمق راهم به خود جذب می کنند.

به او خاطر نشان کن دخترهایی که واقعا باهوش هستند، بیش از این که حرف بزنند، گوش می دهند و جز در مواقع لازم، حرف نمی زنند.

به او یادآوری کن که به معلمانش احترام بگذارد. آنها رمز رسیدن به نشان های افتخار و موفققیت های فراوانی هستند.

بسیاری از دخترها، سرخوردگی های خود را پشت مادرهای خود پنهان می کنند، با ملایمت به او بگو طالب این موضوع نیستی.

اشتباه نکن!

هرگز این تصور اشتباه را نکن که اگر کمی بیشتر برایش مایه بگذاری، به طرز عیر قابل باوری، خوشبخت خواهد شد.

هرگز کاری نکن گفت و گوی شما ارزش خود را نزد او از دست بدهد و هر گفته ای بی معنی، تلقی شود.

هرگز از یاد نبر که تو هم برای او راز بزرگی به شمار می آیی.

یه خورده وقت گذرانی !

ماهی یک شب با او وقت بگذران، شبی که به اتفاق، برنامه های شاد و خنده دار تلویزیون را نگاه می کنید و لذت می برید.

حالا یکی را داری که از گردش با او لذت ببری. پدر غرغروی او را در خانه تنها بگذار!

او را تشویق کن تا اوقاتی را با مادر بزرگش بگذراند. به دلایل عجیب و غریبی، آنها باهم خوب تا می کنند.

وقت خود را صرف آن چیزی کن که او به آنها علاقمند است، نه خود شما.

برای دخترها، استقلال از موی سرشان شروع می شود، این را به خاطر داشته باش و در آرایشش، فرم دادن به آن ، کمکش کن.

وقتی متوجه می شوی که از پس او برآمده و در تربیت او موفق بوده ای ، حس می کنی مادری نمون هستی و احساس شادی و شعف می کنی.

پدر

مطمئن شو لحظاتی را با پدر می گذراند، آنها به این وقت گذرانی ها احتیاج دارند.

برای خلوت او احترام قائل باش. به پدرش هم توضیح بده که چرا لازم است دخترش ساعت ها خودش را در اتاقش حبس کند.

کنترل اوضاع

تکالیفش را هر شب مرور و بررسی کن و این کار را تا زمانی که نمراتش ارتقاء پیدا نکرده است، ادامه بده.

بسیاری از دختران امروزی، خیلی ا ز کارها را خارج از خانه انجام می دهند، بهتر است برکارهای او نظارت دقیقی داشته باشی.

طی دوره دبیرستان، متوجه می شوی که دختر شما تا چه حدی عاقل است و آیا توانسته ای طوری تربیتش کنی که از عقل و هوشش به نحو شایسته ای بهره ببرد یا خیر.

چنانچه در پاره ای از مواقع ، تعادل خود را از دست می دهد، کمکش کن که خود را پیدا و تعادل خود را حفظ کند.

در پاره ای از موارد، دختران نوجوان و بالغ می توانند ستیزه جو و پرخاشگر باشند، وقتی احساسات دخترتان جریحه دار می شود، در کنارش باش.

بهتر است وقتی صدای موسیقی را زیاد می کند کنترل خود را حفظ کنی، حتی اگر گوش های شما را می آزارد، باز سعی نکن مستقیما درباره ی موسیقی ای که گوش می دهد، اظهار نظر کنی.

حتی در سالم ترین روابط موجود بین مادر و دختر هم عصیان هست، در این مواقع، او را بغل کن و برایش دعاکن و منتظرش باش تا به حال خود برردد.

یادش بده بتواند به شکل منطقی، ابراز مخالفت کرده و اعتراض خود را اعلام نماید.

شاید در این سن به اندازه ی کافی در مورد اوندانی، اینکه به کجا می رود؟ چه کار میکند؟ با چه کسی ملاقات می کند؟ و چه وقت به خانه بر می گردد؟ بهتر است دقت بیشتری داشته باشی و بتوانی با اعتمادی که وجود دارد از خود او در این خصوص پرس و جو کنی.

تاثیر گذاری

برای انجام فعالیتی در مدرسه اش داوطلب شو. صحنه ای را برای نمایشنامه ی مدرسه او طراحی کن و یا وظیفه ی مرتب کردن کتاب ها در قفسه ی کتابخانه را برعهده بگیر. به این ترتیب می توانی در زندگی دخترت، نقشی ایفاء کنی.

وقتی نمی توانی ارتباط کلامی با او داشته باشی، کارهای دوستانه تری مثل نوشتن یا کشیدن طرحی خنده دار، این توجه را به او می دهد که واقعا به او اهمیت می دهی.

داشتن تلفن همراه برای او الزامی است، بخصوص وقتی برای خرید به مرکز خرید و بازار می رود، یا وقتی او را به مسابقه ای می رسانید ویا هنگامی که با دوستانش در نمایش یا کنسرتی حاضر می شوند.

بهتر است در خصوص هر آنچه برایش مهم است، از قبیل تلفن کردن، ورزش کردن تماشای نمایش و بودن با دوست هایش، نظم و ترتیبی قائل شوی. تفکیک این موارد و مرتب بودن هر آنچه مربوط به آنها می شود، در پرورش بهتر دختران و ابراز عشق به آنها، موثر هستند.

او را بغل کن

او را با خود به راهپیمایی که با شعار "مبارزه با سرطان سینه" برپا شده ببر تا به قدرت هزاران زنی که به خاطر یک دلیل مشترک، دور هم جمع شده اند پی ببرد.

برگرفته از کتاب : رابطه مادر و دختر
جمع آورنده: مدرسه کلوب

[آناهیتا الهه آبها]

تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر … انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند.

چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.

۱- دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده اند!

شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آنها اصلا از دافعه های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می کنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.

لباس های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می فروشند. اگر شما هم ظرافت های زنانه را باعث سرافکندگی خود می دانید، به مقاله «پسرهایی که مجرد» می مانند نگاهی بیندازید.

زنان مردنما همانقدر برای دیگران دافعه دارند که مردان زن نما حال شما را بد می کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد، و هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می تواند کارهایش را راه بیندازد.

البته این جور دختران می توانند به خوبی جای پدر را برای بچه هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می مانند، چون پدر بچه ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می گردد!

۲- دخترهای خرافاتی

اگر اولین سوالی که در هنگام آشنایی با افراد می پرسید این است که متولد چه ماهی هستند، اگر پای دکه روزنامه فروشی می ایستید و فال این ماهتان را در تمام مجلات می خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و … است، اگر به خودتان انواع سنگ های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپیتر و از این جور چیزها آویزان کرده اید و اگر پاتوق شما خانه معروف ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزوها و خواسته های مختلفتان نسخه های عجیب و غریب می پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی شود!

می دانید چیست، متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی آورند و اصلا نمی توانند شما را درک کنند. آنها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه میبینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کارها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آنها چه فکری در مورد شما می کنند، اما … خواهش می کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید!

۳- دخترهای خانم معلم
من یکی از آنها را می شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روانشناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه ای داشته را به من گوشزد می کند.

او مرتب یادآوری می کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگترها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتی مان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیوتر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم!

البته او خیلی دختر خوب و شایسته ای است، اما هیچ وقت نمی توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم ها علاوه بر والد،بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که اینها را به ما گوشزد می کند اما فرقش این است که گاهی می توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می دهد.

۴- دخترهای پول پرست

نیازی به توضیح نیست که اینها چه جور دخترهایی هستند. این دخترها نشانه هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آنها را می شناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالی حرف می زنند، اولین سوالاتی که می پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می شوند!

قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسرها هم می خواهند با کسی ازدواج کنند که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.

۵- دخترهای انحصارطلب

دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سیاه می کنند! آنها می خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگی شان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی خبرند.

آنها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگی شان به آنهاست، و اگر او کوچکترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه های دیگر زندگی اش بکند اوقاتشان تلخ می شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند.

البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگی مان می شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی اش است، لازم است به خانواده اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دخترها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی خواهد.

۶- دخترهای خودباخته

دخترهای خودباخته را حتما می شناسید: آنها به خاطر رابطه شان از همه چیزشان می گذرند و حاضرند تمام زندگی شان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشته هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می گذرند تا به نیازهای مرد زندگی شان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگی شان در رابطه شان خلاصه می شود.

این جور دخترها همه این کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می رانند. آنها در نهایت به افرادی بی هویت و به شدت وابسته تبدیل می شوند که همه بار زندگی شان روی دوش همسرشان خواهد بود.

گاهی اینطور به نظر می رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتی بی نهایت کسل کننده می شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند.

۷- دخترهای غرغرو

این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم ها را از شما فراری می دهد. واقعا چه کسی دلش می خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟!

از نزدیکترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغروها انرژی آدم را تحلیل می برند و واقعا روی اعصاب راه می روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی شوند که چقدر این کارشان بیهوده است.

وقتی مدام غرغر می کنید دیگر کسی به حرف های شما گوش نمی دهد و محتوای حرف هایتان را نمی فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری.

البته که شما حق دارید خواسته هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثرتر و جذاب تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید

منبع: موفقيت