بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > پزشکی بهداشتی و درمان > روانشناسی

روانشناسی زیر تالار روانشناسی برای مباحث مربوط به این رشته

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #2  
قدیمی 07-30-2009
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ایا انگونه که فکر می کنید هوشمند هستید؟؟

بل از پاسخ به این سوال لازم است به عنوان یک انسان در مورد احساسات خودمان قدری هوشیارتر عمل کنیم.
هوش هیجانی چیست؟
هوش هیجانی یعنی صداقت، یعنی آگاهی نسبت به احساسات خودمان و دیگران.
دکتر دانیل گلدمن در کتابش به نام کارکردن با هوش هیجانی می‌گوید
«هوش هیجانی مشتمل بر پنج قابلیت است که سه قابلیت آن در رابطه با تعامل فرد با خودش (درون‌فردی) و دو قابلیت دیگر در رابطه با نحوه ِ برخورد فرد با دیگران (برون‌فردی) است».


این پنج قابلیت عبارتند از:
  • خودآگاهی: هوش هیجانی با خودآگاهی آغاز می‌شود که ارتباط نزدیکی با ارزش‌ها، نقاط قوت و ضعف شما دارد تا بتوانید هم‌زمان از طریق روش مناسب و سازنده احساسات خود را ابراز کنید.
  • خودگردانی (مدیریت برخورد): خودگردانی عامل اصلی در پذیرش مسوولیت اعمالی‌ست که انجام می‌دهیم. مدیریت بر احساس خودتان باعث می‌شود وقتی با هیجانی روبرو می‌شوید با انتخابی منطقی و دلایل کافی رفتاری صحیح در پیش گیرید.
  • خودانگیزشی: تشویق و ترغیب افراد به تلاش بیشتر و مقاومت در مقابل افکار مایوس‌کننده است. بر اساس نظریه ِ دانیل گلدمن، مجریان و کارگزاران برتر بر موانع موجود غلبه کرده و می‌توانند برمحیط و شرایط موجود تاثیرگذار باشند.
  • همدلی: توجه به احساسات دیگران. هم‌دلی فرد را وادار می‌کند که دنیا را از دریچه ِ چشم دیگران ببیند. به طور خلاصه، هم‌دلی نیازمند درک، شناخت و پاسخ مناسب به هیجان‌های دیگران است.
  • روابط موثر: این‌ قابلیت، مجموعه‌ای از چهار مهارت هوش هیجانی ذکرشده است که به فرد کمک می‌کند به طور دائم و مستمر و به طور مثبت با دیگران ازتباط برقرار کند. روابط موثر، موجب اجماع و توافق ز ط3ثعمومی شده و از اهداف گروه‌ها حمایت می‌کند.
هوش هیجانی می‌تواند در شرکت‌های مختلف موجب موفقیت‌های کاری شود.


بنده از این نظریه دفاع می‌کنم که هوش هیجانی منافع فردی زیادی در بر دارد، شامل موفقیت در مسیرهای شغلی، تقویت روابط فردی، افزایش خوش‌بینی، اعتماد به نفس و سلامتی.
هوش هیجانی ضمن کاهش فشار روانی (استرس)، محیطی به وجود می‌آورد که به حفظ سلامت جسمی و تندرستی بهتر کمک می‌کند، به‌خصوص روی مفهوم دستيابی به سلامت جسمی و تندرستی بهتر تاكيد می‌كنم.
وقتی دچار فشار روانی می‌شويم اين احساسات از سمت كمر حركت و تا دست‌ها امتداد می‌يابد و آن‌ها را تحت تاثير قرار می‌دهد.
افرادی كه به دليل فشار روانی برای مشاوره مراجعه می‌كردند افرادی نااميد بوده كه دست از همه ِ احساسات خود كشيده بودند، حالتی خميده داشته و برای پاسخ دادن به هر سوالی فقط شانه‌های خود را بالا می‌انداختند.


هوش هيجانی می‌تواند مزايای شغلی فراوانی از قبيل بهبود ارتباطات و كاهش تعارضات در محيط كار به دنبال داشته باشد. با برقراری ارتباط می‌توانيد اعتماد افراد را به دست آوريد. در محيط كار، اول نيازمند اعتمادسازی هستيد. تاثير رفتار و حركات، به مراتب بيشتر از ادای كلمات است. بيش از 65 درصد ارتباطات را علايم تن‌گفتاری (زبان بدن) تشكيل می‌دهد. ارسال پيام‌ها صرفا در قالب كلمات صورت نمی‌گيرد بلكه می‌تواند به وسيلهِ حركات بدن نيز ارسال شود، لذا هوش هيجانی كمك می‌كند تا پيام‌ها را بهتر مديريت كنيد.
هوش هيجانی در محيط كار می‌تواند به عنوان يك مزيت تلقی شود. ارتقاء شغلی هر فرد بستگی به مهارت‌های هوش هيجانی دارد. بنابراين هوش شناختی (IQ) نمی‌تواند پيش‌بينی‌كننده ِ خوبی برای موفقيت‌های شغلی فرد باشد. هوش شناختی می‌تواند فرد را تا دم درب موفقيت ببرد ولی اين هوش هيجانی‌ست كه از ابتدا می‌تواند از شما يك مجری و كارگزار برتر بسازد. به هنگام استخدام كاركنان به مهارت‌های فنی آنان نيازمند هستيد اما موضوع به همين‌جا ختم نمی‌شود، چون اگر اين افراد دارای بهترين مهارت‌های فنی هم باشند ولی عنان خود را به دست روزگار بسپارند و كنترلی بر هيجان‌های خود نداشته باشند در انجام وظايف حتما شكست می‌خورند.

داشتن مهارت‌های فنی برای انجام كار مهم هستند، مشاغلی مانند حسابداری، هتل‌داری، امور اداری و تحقيق و پژوهش نيازمند مهارت‌های خاصی هستند، اما بايد بدانيم برای انجام وظايف به انسان نياز داريم و مهم است كه بپذيريم همه ِ ما دارای هيجان‌هايی هستيم. بنابراين هوش هيجانی عامل مهمی در تحقق اهداف تجاری‌ست و موجب افزايش بهره‌وری، كاهش اتلاف زمان و غيبت‌های ناشی از بيماری كاركنان می‌شود.
هوش هيجانی موجب افزايش چرخه ِ نوآوری ميان كاركنانی می‌شود كه ايده‌های جديد را مطرح می‌کنند، بهبود می‌بخشند و يا در نهايت اجرا می‌كنند. وقتی به دنبال غيبت دانشجويان در آزمايشگاه بودم، متوجه شدم دانشجويان به اين دليل از كار در آزمايشگاه خودداری می‌کردند كه اساتيد از هوش هيجانی پائين‌تری نسبت به دانشجويان برخوردار بودند. به صراحت می‌گويم هوش هيجانی نوعی رفتار يا انتخابی در زمينهِ كسب‌وكار است. ما بايد برای گسترش فرهنگ كاری بر مبنای هوش هيجانی كه بسيار فراگير است تلاش كنيم.
در ارتباط با ديگران در محيط كار يا خانواده مهم نيست چه جملاتی می‌گوييد بلكه مهم، چگونه گفتن آن جمله است. هوش هيجانی در محيط كار كمك می‌كند تا بهتر بتوانيم احساسات خودمان را ابراز كنيم و مكنونات قلبی‌مان را در قالب كلمات بهتر ادا كنيم تا برای ديگران قابل فهم‌تر باشد. در خاتمه اين جمله را از دانيل گلدمن نقل می‌كنم كه “در زندگی هيچ چيز بزرگی تا كنون به دست نيامده است مگر آن‌كه پشت آن قدرت هيجان نهفته باشد“.


منبع
__________________

پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:42 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها