بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > مطالب آزاد

مطالب آزاد در این تالار مطالبی که موضوعات آزاد و متفرقه دارند وجود دارد بدیهیست که کنترل بر روی محتوای این تالار بیشتر خواهد بود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 12-24-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

رسانه ؛ ابزاري براي نومحافظه کاران
نومحافظه کاران آراء و افکار خود را در جامعه آمريکا با استفاده از نفوذ در بين راستگراهاي پروتستان و استفاده از شبکه هاي تلويزيوني مانند شبکه فاکس نيوز و اجراي برنامه هاي گفت و گو که از دهه 30 قرن بيستم از نشانه هاي سياسي آمريکا به شمار مي رود، رواج مي دهند.
طي دهه هفتاد برنامه هاي راديويي پايگاههاي وسيعي از شنوندگان را جذب کرد و براساس اين موفقيت شبکه هاي تلويزيوني نيز به ايجاد تريبون هايي براي بيان افکار نو محافظه کاران اقدام کردند که به مرور زمان به مثابه ابزاري براي ايجاد توازن در درگيري هاي روزنامه ها و شبکه هاي تلويزيوني در شهرهاي بزرگ و ايستگاهاي راديويي متمايل به ميانه روها تبديل شد.
نومحافظه کاران همچنين براي گسترش افکار و انديشه هاي خود به استفاده از مطبوعات و نشريات مهم توجه مي کنند. مانند مجله "کومنتاري" که به نسل اول محافظه کاران مربوط مي شود و در سال 1945 کميته يهوديان آمريکا درنيويورک و اساسا خطاب به گروه روشنفکرها آن را منتشر کرد.
هفته نامه "ويکلي استاندارد" نيز که ارگان صهيونيست هاي محافظه کار آمريکا به شمارمي رود ؛ مجله مربوط به نسل دوم محافظه کاران است که سرمايه آن از سوي "رابرت مردوخ" امپراطور معروف رسانه اي که شخصي با گرايش هاي افراطي راست است ، تامين مي شود.
موسس آن " ويليام کريستول " پسر " ايروينگ کريستول " است ، مقالات و طرح هاي آن با گرايش مردمي منتشر مي شود و دفتر آن نيز با کاخ سفيد فاصله زيادي ندارد
نومحافظه کاران به طور مستمر درمجله "فارين افرز" به انتشار مقاله مي پردازند و در سه روزنامه مهم آمريکايي نيز مطالب خود را منتشر مي کنند.
به عنوان مثال " ديويد بروکس " براي روزنامه نيويورک تايمز مطلب مي نويسد ، " رابرت کاجن" و " چارلز کروتهمز" نيز در روزنامه هاي واشنگتن پست و "وال استريت جورنال" به درج مقاله و انتشار ديدگاههاي خود مي پردازند.
از ديگر روزنامه ها و مطبوعات که انديشه هاي يهوديان آمريکا را نشر مي دهند مجله "نيو رببلک" است که يکي از پنج مجله مهم منتشر کننده افکار و انديشه هاي يهوديان افراطي به شمار مي رود . چهار مجله ديگر عبارتند از : " مومنت "، " ناسيونال ريويو" ، " کومنتري " و " ويکلي استناندارد" .
اين پنج نشريه مجله از خطرناک ترين و مهمترين ارگانهايي هستند که نظرات محافظه کاران عليه اعراب و مسلمانان را منتشر مي کنند.
در دوره رياست جمهوري جرج بوش رئيس جمهوري کنوني آمريکا نومحافظه کاران به بيشتر مراکز مهم و تحريريه هاي مطبوعات برجسته تسلط پيدا کردند. درحالي که پيش از رسيدن به قدرت نيز ديدگاه ها و مواضع آنها درباره ترسيم سياست هاي کلي آمريکا تاثير گذار بود و همواره براي متقاعد کردن دولت و کنگره نسبت به ديدگاه هاي خود از طريق مراکز تحقيقاتي و مطالعاتي محافظه کاران تلاش مي کنند.
برخي مراکز تحقيقاتي محافظه کاران نيزعبارتند از ، " مرکز هدسون" ، " مرکز مطالعات اينترپرايز آمريکايي ها" ، " مرکز تحقيقات آمريکا" ، " طرح دهه جديد آمريکا" و بالاخره " مرکز ميمري " که ابزاري تبليغاتي است که " ميراف "و "ورمسر" همراه با سرهنگ " يجال کارمون " مزدور سابق دستگاه جاسوسي اسرائيل آن تاسيس کردند.
" مرکز تحقيقاتي آمريکا " از نزديک ترين مراکز تحقيقاتي سياسي به دولت کنوني آمريکا است و با ديک چني معاون رئيس جمهوري اين کشور رابطه تنگاتنگي دارد و همسر چني نيز به طور مستقيم بر فعاليت هاي آن نظارت دارد.
اشخاص بارز و اساتيد برجسته دانشگاه ها دراين مرکزعضو هستند وهيات مديره آن از35 عضو از جمله اشخاص مهم اقتصادي آمريکا مانند مدير بانک "چيس منهتن" ، مدير کل شرکت "تکساس انسترومنتس" ، رئيس شرکت نفت و گاز "کوکس" و شماري از استادان علوم سياسي تشکيل شده است.
با توجه به اينکه مرکز ياد شده کانوني براي انديشمندان نومحافظه کار نزديک به دولت جرج بوش به شمار مي آيد لذا مي توان گفت که مطالعات و تحقيقات اين مرکز رويکردهاي دولت آمريکا را مشخص مي کند يا اينکه سياست هاي دولت از تحقيقات اين مرکز بسيار تاثير پذير است.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 12-24-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نو محافظه کاران در کنار جورج دبليو بوش
با ظهورجورج دبليو بوش، خواب نومحافظه کاران تعبير شد و آنان حاکمي را يافتند که مي توانند اجراي انديشه هاي خود را از او بخواهند. نومحافظه کاران سال ها در راهروهاي ادارات موثر دولتي دويده بودند ؛ اما نتوانسته بودند کسي را بيابند که نهادهاي تصميم گيري کشور را در اختيار آنها قرار دهد. ولي اين رويا در زمان بوش پسر تعبير شد ، وي افراد موثري از اين گروه را وارد تيم خود کرد و پست هاي مهمي از قبيل وزارت دفاع، وزارت دادگستري و کاخ سفيد را به آنها سپرد و از آن گذشته پايگاه هايي که بر سياست هاي خارجي و دفاعي و اجتماعي آمريکا تاثيرگذار بودند را نيز در اختيار آنان قرار داد.
رئيس جمهوري آمريکا ده ها تن از نومحافظه کاران را وارد دستگاه اداره کشور کرد و براي اين کار به خود تبريک گفت.
شماري از آنان نيز وارد ادارات دولتي نشدند و در نقش مشاور دولت يا در سمت هاي بين المللي و پايگاه هاي اطلاع رساني واقتصادي پيشرفته در کناربوش قرار گرفتند. هر چند بوش شخصا به نومحافظه کاران وابسته نيست ؛ اما به شدت تحت تاثير سياست هاي آنان قرار داشته و دارد. آنان توانستند با ديدگاه ها و انديشه هاي خود توجه ادارات اطلاع رساني و سياسي تمام جهان را جلب کنند و به تاثيرگذارترين قدرت دولت و کنگره تبديل شوند.
منتقدان بوش و کابينه محافظه کارش مي گويند: رئيس جمهوري نمي تواند خود اقدام به تصميم گيري کند ؛ زيرا سازوکار دولتي که وي به صورت ظاهري آن را مي گرداند به گونه اي است که درواقع دولت رئيس جمهوري را اداره مي کند.
اين مساله سبب شد وجود نومحافظه كاران در زمينه هاي سياسي و اجرايي ملموس تر احساس شود. افکار و فلسفه آنان نيز کم کم انسجام کلاسيک موجود در جامعه سياسي آمريکا را به چالش کشيد. به تدريج کار به جايي رسيد که اين چالش به نوعي مصادره فرايند سياست خارجي آمريکا به دست اين گروه تبديل شد.
"بات بيوکانن" در کتاب خود به نام " راستگرايان کجا اشتباه کردند؟ ؛ " نومحافظه کاران را به ربودن و کنترل سياست خارجي در عهد بوش و تغيير افکار وي متهم کرد و نوشت: آنان افکار وي را از انتقاد از انديشه کلانتر جهان بودن آمريکا تا پيروي از سياست برپا کردن جنگ هاي پيشگيرانه براي حمايت از اسرائيل و انتشار تفكر آمريکايي سازي در جهان اسلام و جهان عرب و دوباره سازي آنها تغيير دادند.
در راس تشکيلات جورج بوش ديک چني به عنوان باز ، بازهاي نومحافظه کار در پست معاونت رياست جمهوري و رامسفيلد (وزير دفاع سابق ) قرار گرفتند و معروف است که چني و رامسفلد از مهم ترين و تاثير گذار ترين شخصيت هاي نومحافظه کار بر سياست ها و عملکرد دولت بوش بودند.
" باب ادوارد " در کتاب "حالت انکار " رامسفيلد و سپس چني را مسئول تنگناي آمريکا در عراق مي داند و نومحافظه کاران را زياد جدي نمي گيرد.
در اين ميان نام " پل ولفوويتز " دموکرات سابق و معاون وزير دفاع که بيش از همه طرفدار نظريه اشغال عراق بود نيز مشاهده مي شود. از آن گذشته " ريچارد پرل " معروف به "امير تاريکي" که نظريه پرداز حمله به عراق و استفاده از قدرت آمريکا براي نابود کردن دشمنان اسرائيل، و " داگلاس فيث "جانشين وزير دفاع در امور سياسي که دفتر طرح هاي ويژه را با دستکاري اطلاعات مربوط به سلاح کشتار جمعي، ايجاد کرد، نيز حضور دارند.
پل ولفوويتز، ريچارد پرل و داگلاس فيث مثلثي جهنمي به شمار مي روند که زمينه فريب افکار عمومي در چارچوب خطر سلاح هاي عراقي براي آمريکا و ملت آمريکا را در دولت بوش فراهم کردند.
آنان دولت را وارد جنگي پر هزينه از نظر مادي، سياسي، و انساني کردند و همين مثلث جهنمي است که همچنان سعي دارد از پشت پرده آمريکا را به مقابله با ايران بکشاند.
و اما جان بولتون نماينده سابق آمريکا در سازمان ملل متحد اين سازمان را جز در صورتي که ابزاري در دست آمريکا باشد، فاقد موجوديت مي دانست و مي گفت حتي اگر ده طبقه از اين ساختمان در نيويورک فرو بريزد اشکالي ندارد.
جيمي کارتر در کتاب خود با عنوان ارزش هاي آمريکايي در معرض خطر مي نويسد: بوش با انتخاب جان بولتون به عنوان نماينده آمريکا در سازمان ملل نشان داد که دولت او مجري فلسفه نومحافظه کاران مبني بر لزوم دخالت يکجانبه آمريکا در امور خارجي کشورها براي تعالي جايگاه اين کشور و منافع سياسي و نظامي آن به ويژه در خاورميانه است.
قابل ذکر است که جان بولتون وابسته به بازهاي نومحافظه کاران است و عضو مجلس مشورتي انجمن يهودي امور امنيت ملي بود و برخي از اعضاي خانواده اش به ويژه خواهرش در اسرائيل زندگي مي کنند. جان بولتون به تحقير حقوق بين الملل و قوانين بين المللي معروف بود. روزنامه وال استريت ژورنال در سال 1997 مقاله اي از او را به چاپ رساند که در آن نوشته بود: معاهدات بين المللي که آمريکا امضا مي کند الزام آور به شمار نمي روند ؛ بلکه ضرورتي سياسي به شمار مي روند که مي توان با تغيير شرايط از قيد آن رها شد.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 12-24-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اسرائيل در انديشه نومحافظه کاران
وجه مشخصي که نومحافظه کاران بر آن اتفاق نظر دارند ، دوست داشتن اسرائيل و حمايت و پشتيباني از آن است. آنان کساني که با مواضع آنان در تاييد از اسرائيل مخالف باشد را به دشمني با سامي ها متهم مي کنند و ضد سامي از نظر آنان کسي است که از يهوديان به سبب دين، فرهنگ و اصالت آنان متنفر است. نومحافظه کاران تقريبا با همه جهان به دشمني پرداختند و تنها اسرائيل را مستثني کردند ؛ زيرا اين دولت صهيونيست محور تفکر آنان را تشکيل مي داد. آنان معتقد بودند منافع آمريکا و اسرائيل بايد همانند باشد.
نومحافظه کاران تلاش بسياري کردند تا با تلفيق دلايل جعلي ثابت کنند آنچه به نفع اسرائيل باشد به نفع آمريکا نيز هست تا از اين طريق احساسات واقعي خود در مقدم بودن وابستگي به اسرائيل بروابستگي به ايالات متحده آمريکا را پنهان کنند.
بات بيوکانن از محافظه کاران کلاسيک آمريکايي در کتاب خود " راستگرايان کجا اشتباه کردند " به اين نتيجه مي رسد که استراتژي نومحافظه کاران از يک مبدا اساسي نشات گرفته و آن مطابقت منافع آمريکا با اسرائيل است. بدين ترتيب آنان واشنگتن را به جنگ با دشمنان اسرائيل سوق مي دهند و در همين چارچوب آمريکا را به حمله به عراق واداشتند که از نظر بيوکانن اين جنگ " بزرگترين اشتباه راهبردي آمريکا در چهل سال گذشته " بود.
پروفسور استنلي هافمن استاد دانشگاه هاروارد مي گويد: يک گروه از دوستان نامنسجم اسرائيل معتقد به مطابقت منافع اسرائيل و آمريکا هستند و به سياست خارجي آمريکا از پشت عينک وظيفه بزرگ خود مي نگرند وظيفه اي که براساس آن آنها مي پرسند : آيا اين سياست به نفع اسرائيل است يا به ضرر آن.
هافمن در ادامه مي گويد: از زمان ايجاد اسرائيل در سال 1948 تاکنون اين انديشمندان به هيچ وجه روابط حسنه اي با وزارت امور خارجه آمريکا نداشته اند ؛ اما اينک آنان جايگاه مستحکمي در پنتاگون دارند.
دانيال بايبس مدير بخش خاورميانه در مجله محافظه کار کامنتري که از سوي کميته يهودي آمريکايي منتشر مي شود ، در مقاله اي تحت عنوان آيا اسرائيل به نقشه نيازمند است تنها راه حل کشمکش فلسطيني - اسرائيلي را دست کشيدن عرب ها از روياي محو اسرائيل مي داند و قاطعانه مي نويسد کشمکش نه با مذاکره پايان مي يابد نه با کشيدن ديوار حائل. تنها راه حل کشمکش پذيرش شکست از سوي يکي از دو طرف است.
نسخه اي که بايبس براي حل اين کشمکش در نظر مي گيرد اين است که آنچه ما را در تغيير مواضع فلسطينيان ياري مي کند قدرت مقابله اسرائيل است و براي اين کار اسرائيل بايد حضور نظامي قدرتمند خود و تهديد به استفاده از آن در صورت مورد تعرض قرار گرفتن را حفظ کند.
اين گفتار به اين سبب خطرناک است که افکار صهيونيستي را بدون هيچ گونه ابهام ديپلماتيک يا در لفافه سخن گفتن ارائه داده است.
بازهاي نومحافظه کار هوادار سياست خارجي وابسته به اسرائيل جايگاه هاي خود را در داخل دولت بوش پسر مستحکم کردند و توانستند با همکاري موسسه هاي پژوهش راستگرايان سياست خارجي آمريکا را به ويژه در زمينه خاورميانه هماهنگ با منافع اسرائيل ترسيم کنند و ژنرال هاي اسرائيلي و آمريکايي ياد گرفتند که چگونه با يکديگر آشنا شوند و اين به برکت تلاش هاي نومحافظه کاران در برگزاري ديدارهاي دوطرفه به ويژه از سوي " موسسه يهودي امور امنيت ملي(jinsa) است. اين موسسه کارمندان رده بالاي خود را وادار مي کند همه کلاس هاي درس و همايش هاي متعلق به انديشه ها و طرح هاي لئو اشتراوس فيلسوف محافظه کاران را پيگيري کنند.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 12-24-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

جهان اسلام در برنامه هاي نومحافظه کاران
اهتمام به جهان اسلام برخاسته از ريشه هاي عقايدي است که نومحافظه کاران رويکردهاي جديد خود را بر اساس آن اتخاذ مي کنند که با جهان بعد از 11 سپتامبر متناسب است. اين تاکيد بر جهان اسلام از جمله اهداف راهبردي و دلايل اعتقادي و سياسي است که از ميان آنها مي توان به محافظت از بقاي اسرائيل و حفظ موجوديت آن به عنوان قدرتي مسلط بر منطقه عربي و اسلامي اشاره کرد.
پس از حمله به برج هاي تجارت جهاني در نيويورک جورج بوش مستقيما اعلام کرد اين يک جنگ صليبي است و آن گونه که آنها وانمود کردند اين سخن وي اشتباه لفظي نبود ؛ بلکه راهبردي از پيش تعيين شده است .
راهبردي که با جنگ رواني عليه اعراب و مسلمانان آغاز شد ، با حملات عليه عربيت و اسلام گرايي ادامه يافت ، سپس به مبارزه رسانه اي و فرهنگي عليه فرهنگ و نظام آموزشي آنان رسيد و به جنگ نظامي و اشغال بخشي از کشورهاي آنان منتهي شد و پس از آن نشانه هاي جنگ ديني و تمدني که اينک آن را رواج مي دهند، آشکار شد.
نومحافظه کاران معتقدند جهان اسلام و به ويژه خاورميانه نقطه آغاز سياست آمريکا در شکل دهي به نظم نوين جهاني است. نومحافظه کاران ميان نازيسم و کمونيسم و جنبش هاي اسلامي را به هم مربوط مي سازند. اين ديدگاه در سخنراني بوش که در آن به سختي ميان هيتلر، لنين، حماس و حزب الله ارتباط برقرار مي کند و از فاشيسم اسلامي سخن مي گويد متبلور شد.
اليوت کوهن از موثرترين اساتيد دانشگاه بر نومحافظه کاران است که پس از آنکه از سوي کاندوليزا رايس وزير امور خارجه آمريکا به سمت مشاور انتخاب شد ، درخشيدن گرفت. وي معتقد است که جهان در جنگ جهاني چهارمي عليه جهان اسلام است.
آنان يک دين کامل را به تحريک به خشونت و ايجاد فضايي فرهنگي که به تروريسم منتهي مي شود متهم مي کنند و معتقدند اساسي ترين خطري که ايالات متحده را تهديد مي کند خطر تروريسم گروه هاي مسلح اسلام گرا است. ريچارد پرل مي گويد: تنها سياست ممکن پيش روي غرب و آمريکا سياست مقابله طولاني مدت و چندجانبه با جهان عرب و جهان اسلام است.
ويليام کريستول يکي از مراجع موثر بر افکار بوش که يکي از نظريه پردازان حمله به عراق به شمار مي رود در پاسخ به سئوال خبرنگار روزنامه صهيونيستي هاآرتس درباره دليل حمله به عراق گفت : هدف اصلي و اوليه از اين جنگ تشکيل خاورميانه جديد است . اين جنگ براي تغيير فرهنگ سياسي همه منطقه است.
وي افزود : پس از حوادث 11 سپتامبر آمريکايي ها بيدار شده و پي بردند که اين جهان ناامن شده است ، به همين سبب به دنبال پايه و عقيده اي گشتند که زمينه مقابله با اين جهان خطرناک را براي آنان فراهم کند و آنچه يافتند نظريه نومحافظه کاران بود. اين عقيده بر تغيير فرهنگ سياسي منطقه و ايجاد نظم نوين جهاني و آمادگي براي استفاده از زور براي ايجاد اين نظم نوين استوار است. بر اين اساس حمله به عراق براي ايجاد نظم نوين جهاني و خاورميانه جديد صورت گرفت.
دبير هاآرتس از او مي پرسد آيا اين بدان معني است که حمله به عراق جنگ نومحافظه کاران بود؟ کريستول مي خندد و مي گويد اينطور مي گويند ؛ اما در واقع اين جنگي آمريکايي است و نومحافظه کاران توانستند در بافت جامعه آمريکايي نفوذ کنند و از آنجا که آمريکايي ها شهرونداني ارزشي هستند توجيه نومحافظه کاران براي جنگ را پذيرفتند.
آمريکايي ها با جنگ به خاطر منافع مخالفند ؛ اما وقتي مساله به ارزش ها مربوط باشد با جنگ موافقت مي کنند بنابراين اين جنگ بر اساس ديدگاهي عقيدتي استوار است.
دبير هاآرتس مي پرسد: آيا بر اساس اين ديدگاه عقيدتي پس از عراق نوبت به عربستان و مصر خواهد رسيد؟ کريستول مي گويد هنوز من و دولت آمريکا بر سر عربستان اختلاف نظر داريم ؛ اما من معتقدم نمي توان به عربستان اجازه داد به اقدامات تحريک آميز و خصومت بار خود عليه آمريکايي ها ادامه دهند.
اما درباره مصر کريستول معتقد است نمي توان به ادامه وضع کنوني موافقت کرد بايد دموکراسي ليبراليستي در اين کشور حاکم شود .
وي مي افزايد ثباتي که کشورهاي عربي عرضه مي کنند ثباتي موهوم و خيالي است.
شماري از نومحافظه کاران بلند پايه هوادار اسرائيل در اوايل مارس سال جاري نشستي تحت عنوان نشست سران اسلامي اصلاحي در آمريکا به منظور لائيک سازي اسلام و تفسير دوباره قرآن با تهي ساختن آن از مضمون برگزار کردند.
اين نشست با حضور چهره هاي شاخص لائيک و مسئولان اطلاع رساني و اطلاعاتي غربي برگزار شد. برگزار کنندگان اين نشست در بيانيه اي مطبوعاتي اعلام کردند اين نشست تفسيرهاي لائيک از اسلام و اهميت توسعه گستره نقد و نياز به نقد قرآن را بررسي خواهد کرد. در اين بيانيه آمده است اين نشست در پي تدوين اسلام متمدن از طريق تفسير دوباره اسلام به شيوه متمدنانه است.
يکي از شاخص ترين افراد برگزار کننده اين نشست مايکل ليدين است که به موسسه امريکن اينترپرايز وابسته است. اين موسسه در تدوين سياست خارجي دولت آمريکا سهيم است. يکي ديگر از برگزار کنندگان اين نشست موسسه دموکراتيک اروپايي است که شاخه اروپايي "دفاع از دموکراسي ها"ي آمريکا وابسته به اسرائيل به شمار مي رود. اين موسسه تنها دو روز پس از حوادث 11 سپتامبر تاسيس شد و راستگرايان جمهوري خواه نومحافظه کار کنترل آن را به دست دارند.
در اين نشست ويليام کريستول سردبير هفته نامه ويکلي استاندارد که سخنگوي راستگرايان صهيونيست آمريکايي به شمار مي رود و فرانک گافني رئيس مرکز مطالعات امنيتي نيز شرکت داشتند اين دو از چهره هاي شاخص نومحافظه کاران به شمار مي روند و از روابط متعددي با موسسات محافظه کار برخوردارند.
با وجود آنکه موضوع نشست اصلاح اسلام بود اکثر سخنرانان بر اساس فهرست توزيع شده ميان حاضران غير مسلمان و از ميان لائيک ها يا کساني که از اسلام برگشته اند و عليه آن تبليغ مي کنند بودند.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 12-24-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

حملات 11 سپتامبر
بسياري از پژوهشگران و کارشناسان معتقدند که بخش اعظم موفقيت مرحله اي نومحافظه کاران در چند سال گذشته به حوادث 11 سپتامبر و تاثيرات آن بر سياست آمريکا و جهان باز مي گردد. روشنفکراني که به فرماندهي جنگ انديشه ها عادت کرده اند فرصت مناسبي براي اجراي نظريه هاي خويش يافتند. آنان تنها گروهي بودند که چند روز پس از حملات 11 سپتامبر آن را تفسير کرده و پاسخي آني براي آن پيشنهاد کردند.
اگر واقعا غير قابل پيش بيني بودن اين حوادث براي آنها درست بوده باشد ؛ لااقل نبايد از کنار هشدارهاي آنان به سادگي گذشت. آنان مرتب هشدار مي دادند که نبايد پس از پايان جنگ سرد به خواب برويم بايد هشيار بمانيم براي صحبت کردن از غنيمت هاي جنگ هنوز زود است ؛ زيرا خطرهاي جديدي ما را تهديد مي کنند.
شايد يکي از مسائلي که در اين زمينه جلب نظر مي کند اين باشد که کارشناسان معتقدند رئيس جمهوري آمريکا از يک رئيس جمهوري عادي که بازيچه حکومت است به رهبر و فرمانده و نظريه پردازي تبديل شد که معتقد بود وظيفه دارد شر را از بين ببرد.
کارشناسان يکي از سخنان بوش را متذکر مي شوند وقتي از او پرسيده شد ؛ آيا با پدرش " رئيس جمهوري سابق" آمريکا صحبت مي کند پاسخ داده بود: من با پدري که در آسمان هاست صحبت مي کنم.
در هر صورت محافظه کاران پس از حملات 11 سپتامبر توانستند به طور کامل بر تمامي آمريکا سلطه يابند.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 12-24-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عراق ؛ پايگاهي در مسير ويرانگري
همه مي دانند که بخش اعظم کابوس (خاورميانه) کنوني به خاطر نومحافظه کاران و به خواست آنان و بر اساس ديدگاه هاي آنان صورت گرفت. منطقه عربي و به طور کلي (خاورميانه) مرکز دايره تفکر جغرافياي سياسي نومحافظه کاران به شمار مي رود که آنان معتقد به ضرورت تغيير اختياري يا اجباري آن بودند ؛ تغييري که اسرائيل را نيز مد نظر قرار دهد.
نويسندگان کتاب america alone به نام هاي "جاناتان کلارک" و "استفان هاپلر" که دو کارشناس سياست خارجي هستند. در کتاب خود چگونگي ربودن سياست از تمام آمريکا و انگليس به بهانه ظاهري مبارزه با تروريسم را شرح مي دهند و مي نويسند که هدف اصلي از اين ادعا بازسازي خاورميانه بود تا کشورهاي اين منطقه تابع سياست آمريکا باشند ، ديدگاه هاي آن را بپذيرند و دخالت واشنگتن در امور داخلي کشورهايشان و طرح جنگ هاي پيشگيرانه آمريکا را قبول کنند.
در اين زمينه به گزارش "راهبرد دفاع در دهه نود" اشاره مي کنيم که به وسيله ديک چني و همکاران او در سال 1992 يعني هشت سال پيش از رسيدن به سمت کنوني يعني معاونت رئيس جمهوري نوشته شده بود. او و همکاران نومحافظه کارش عراق را به عنوان هدفي براي اجراي فلسفه خدمت به امنيت اسرائيل و تبديل عراق به پايگاه نظامي دائمي آمريکا در منطقه برگزيده بودند.
اما از همه اينها مهم تر تعبير روياي تورات مبني بر پيروزي بر شاه بابل و نابود کردن تاج و تخت او و سپس کشتن او و ريختن خون ملتش و تحقق طرح قديمي صهيونيسم مبني بر تفکيک بابل و کشورهاي مجاور آن به دولت هاي کوچک و رژيم هاي متخاصم براي تحقق امنيت اسرائيل بزرگ است و اين گونه است که اسرائيل بخش اعظم روياهاي توراتي و ديني و سياسي و راهبردي خود را بدون هدر دادن يک قطره خون يهودي تحقق مي بخشد.
ژنرال آنتوني زيني رئيس سابق فرمانده آمريکايي مناطق مرکزي که عهده دار حمله به عراق بود با تاکيد براين مساله گفت روشنفکران يهودي معروف به نومحافظه کاران جنگ عراق را براي خدمت به اسرائيل برپا کردند.
وي در اين زمينه نام سه شخصيت برجسته را برد "پل ولفوويتز" معاون وزير دفاع آمريکا در امور نقشه کشي همزمان با حمله به عراق. وي در تدوين ميثاق معروف به "اعتقاد بوش" که حمله هاي پيشدستانه رئيس جمهوري آمريکا را بيان مي کند سهيم بود.
دومين شخصيت يهودي که از آن نام برده مي شود داگلاس فيث مسئول سياست دفاعي همزمان با حمله به عراق بود. سومين شخصيت يهودي از نومحافظه کاران که ژنرال زيني از آن نام مي برد ريچارد پرل است که رياست شوراي سياست دفاعي وابسته به وزارت دفاع آمريکا را از جولاي 2001 تا 2003 عهده دار بود. وي پس از انتشار اخباري مبني بر دست داشتن در تجارت هاي اسرائيلي و بستن قرارداد چند ميلياردي در زمينه اسلحه از جمله قرارداد پيشرفت و ارتقاء دادن جنگنده اسرائيلي لاوي از سمت خود برکنار شد.
آري شافيت در تاريخ 15 آوريل 2004 ميلادي در روزنامه صهيونيستي هاآرتس نوشت جنگ عراق زاده انديشه هاي بيست و پنج تن از نومحافظه کاران است که اغلب آنان يهودي هستند.
اوري اونيري نويسنده اسرائيلي طرفدار صلح در مقاله اي تحت عنوان پس از پايان شب گروهي که جنگ عراق را به پا کردند را مشخص کرد و گفت اين گروه متشکل از متدينان تندرو مسيحي و نومحافظه کاران يهودي بود.
اين گروه بسيار زودتر از حملات 11 سپتامبر 2001 نداي حمله به عراق سر داده بودند تا آنجا که مساله عراق به مساله اي ثابت براي آنان تبديل شده بود. ويليام کريستول و لارنس کابلان دو روشنفکري که نقشه هاي دولت بوش را مي کشيدند پيش از حمله به عراق کتابي تحت عنوان "راه ما از بغداد آغاز مي شود" به رشته تحرير در آوردند و در آن نوشتند: حمله به عراق آزموني براي چالش هاي ماوراي جنگ سرد به شمار مي رود.
کنث ادلمان از فعالان نومحافظه کار و کارمند پنتاگون که تا سال 2005 در شوراي سياست دفاعي آمريکا کار مي کرد در فوريه 2002 در سرمقاله روزنامه واشنگتنن پست نوشت: من باور دارم که از بين بردن نيروي نظامي صدام حسين و آزادي عراق به سهولت صورت خواهد گرفت.
از نظر آنان تغيير نظام در بغداد ظرف مناسبي براي اثبات صحت منطقشان بود به همين سبب ابلاغيه اي صادر کردند که در آن آمده بود: از امروز آمريکا قدرت برتر اين سياره خواهد بود و بر تمام جهان حاکم خواهد بود و وظيفه دارد نقشه جهان را پس از جنگ سرد ترسيم کند.
در زمينه عراق آنان بر اين باور بودند که سقوط صدام حسين چهره و اوضاع منطقه عربي را تغيير خواهد داد و امکان نفوذ آمريکا را به طور مطلق فراهم خواهد ساخت. همين جا بود که بهانه اي دروغين تحت عنوان "سلاح کشتار جمعي" را جعل کردند. اين در حالي بود که آنان مي دانستند صدام چنين سلاحي در اختيار ندارد. به همين سبب براي واداشتن افکار عمومي آمريکا به پذيرش اين دروغ حمله تبليغاتي گسترده اي را آغاز کرده و پايگاه ها و موسسه ها و مراکزي براي پيشبرد اين حمله تبليغاتي در نظر گرفتند.
رابرت جوزف يکي از مسئولان دولت آمريکا است که به سبب روابط صميميش با موسسه هاي پژوهش وابسته به اسرائيل معروف بود. موسسه هايي همچون " مرکز فرانک گافني براي سياست امنيتي."
وي کسي بود که در سخنراني بوش در سال 2003 دروغ مربوط به خريد اورانيوم از نيجر توسط عراق را گنجانده بود. اين دروغ کنگره و افکار عمومي آمريکا را به ضرورت حمله برضد رژيم صدام حسين قانع کرد.
اما عراق سال ها پس از ويرانگري هايي که اين کشور را فراگرفت به برکت دستان پرتوان مقاومت ملي خود، شکست عقايد نومحافظه کاران و غرور و بلندپروازي و نشناختن مرزهاي قدرت آمريکا را ثابت کرد. به ويژه که دروغين بودن بهانه هاي ارائه شده براي توجيه اين جنگ فاش شد و آنان که اين دروغ ها را ساخته بودند از آن تبرئه مي جستند.
ويليام کريستول که در زمان حاضر پدر روحاني نومحافظه کاران به شمار مي رود مي گويد: هيچ راهي جز اثبات توانايي موفقيت در عراق پيش روي ما باقي نمانده است ؛ زيرا شکست طرح آمريکا سرشکستگي بزرگي براي نومحافظه کاران خواهد داشت.
ميراف وورمسر در مصاحبه اي با بي.بي.سي در سال 2003 گفت وقتي جنگ عراق آغاز شد يک شيشه شامپاين باز کرديم اين لحظه اي بود که سال هاي طولاني انتظار آن را کشيده بوديم. ما با پيش رفتن به سوي جنگ کاري خارق العاده صورت مي داديم. هيچ کس چيزي ندزيده بود. هيچ کس مغز رئيس جمهوري را شستشو نداده بود ، او بر اساس اعتقادات و باورهاي خاص خود کار مي کرد.
چند سال بيش نگذشته بود که وورمسر در سال 2006 از شکست هايي که جلوي اجراي طرح نومحافظه کاران را گرفت ابراز تاسف کرد و گفت من اسرائيلي و يکي از اعضاي باند هستم. اين باند متشکل از شماري اساتيد دانشگاه تشکيل مي شد که کم کم به بخشي از دولت بوش تبديل شدند ؛ اما آنان به سبب بروکراسي در اجراي انديشه هاي خود شکست خوردند. آنان يک گروه از انديشمندان بودند که انديشه هاي بزرگي مطرح کردند که من همچنان به اين انديشه ها اعتقاد دارم ؛ اما به سبب پيچيدگي هاي بروکراسي، آنان نتوانستند براي ترويج اعتقادات خود راه مناسبي بيابند.
وورمسر تاکيد مي کند که اتخاذ تصميم آخر به عهده آنان نبود در سال هاي اداره کشور چندين بار با نااميدي مواجه شديم زيرا احساس مي کرديم که موفق نمي شويم.. جان بولتون رفت و بسياري ديگر نيز براي رفتن آماده مي شدند.. همه ما احساس مي کنيم که در پنج سال اخير شکست خورديم.
وورمسر يکي از مهم ترين نظريه پردازان راهبرد جديد تضمين امنيت اسرائيل به سال 1996 با همکاري کساني همچون ريچارد پرل و داگلاس فيث به شمار مي رود. موضوع طرح او براي پايان نامه دکتري درباره انديشه هاي ولاديمير جابوتنسکي نظريه پرداز راستگراي اسرائيلي بود که بنيامين نتانياهو او را "پدر سياسي" خود بر مي شمارد. او کسي بود که شعار "جوانان يهودي! استفاده از اسلحه را بياموزيد" را سر داد.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 12-24-2007
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دوستان اسرائيل ؛ عليه ايران
نومحافظه کاران از جستجوي دائم در پي طرح و اهداف خارجي جديد براي ماشين جنگي آمريکا خسته نمي شوند ، به ويژه که آنان همچنان اصرار دارند همه خاورميانه را بازسازي کنند و در اين زمينه فقط به عراق اکتفا نکرده اند.
مدت کوتاهي پس از حمله به عراق، پل ولفوويتز معاون وزير دفاع آمريکا هشدار داد که " به ايجاد تغييراتي در سوريه نياز هست " از سوي ديگر دوستان اسرائيل با اصرار ايران را دشمن "واقعي" مي دانند. ماشين تبليغاتي آنان مرتب اين جمله ها را تکرار مي کردند که: ايران از نيروهاي مقاومت عراق حمايت مي کند و سوريه به نيروهاي جهادي اجازه مي دهد از مرزهاي اين کشور وارد عراق شوند. همه اين تلاش ها براي اين بود که دمشق و تهران را به دست داشتن در عمليات مقاومت عليه اشغالگر در عراق متهم کنند.
در زمان حاضر شاگردان لئو اشتراوس صبر خود را براي تعميم دادن هرج و مرج به سودان و لبنان و شايد هم مصر از کف داده اند. در اين مرحله ديگر کسي از برقراري دموکراسي صحبت نمي کند ؛ بلکه فقط از بازسازي مناطق و ادب کردن مخالفان سخن به ميان مي رود.
ميراف وورمسر مدير مرکز مطالعات خاورميانه اي در موسسه هادسون مي گويد: جنگ ما در عراق بخشي از يک جنگ طولاني مدت است. درست نيست که فکر کنيم اهداف ما در عراق متوقف مي شود ؛ ما بايد با سرعت بيشتري ادامه دهيم. وورمسر يکي از شاخص ترين مبلغان انديشه هاي نومحافظه کاران به شمار مي رود که بيش از هر کس ديگري سعي دارد صفوف نومحافظه کاران را استحکام بخشيده ، غبار جنگ عراق را از چهره آنان بزدايد و برنامه سياسي خارجي آنان را احيا کند.
رابرت جوزف که از هواداران حمله هاي پيش دستانه است و معتقد به استفاده از سلاح اتمي عليه کشورهاي متخاصمي که به زعم آنان سعي مي کنند به سلاح کشتار جمعي دست يابند مي باشد ، همچنان اظهارات رهبران اسرائيل را تکرار مي کند که: برنامه هسته اي ايران به نقطه بدون بازگشت نزديک مي شود و نمي توان ايران هسته اي را پذيرفت.
وي همچنين مي گويد: دشمنان جديد آمريکا ( ايران ) تلاش مي کنند به سلاح کشتار جمعي کافي دست يابند تا با تحريک کردن، ما را از کمک به دوستانمان ( اسرائيل ) که قرباني جنگ خواهند بود، بازدارند.
روزنامه ساندي تايمز در تاريخ 2/9/2007 به نقل از منبعي در واشنگتن که نام وي را فاش نکرد نوشت: دولت آمريکا رو به داغ شدن نهاده است.
اينک مشخص شده است که گروه هايي سازمان دهي شده در تلاش براي ايجاد مساله اي براي حمله يکباره به ايران و سوريه است. سازمان هايي همچون "براي دموکراسي در ايران" و " گروه مطالعه لبنان" نيروي انساني و حمايت مالي خود را از نومحافظه کاران و گروه هاي که جنگ را تنها راه حل پايان تهديدهاي مخالفان مي دانند دريافت مي کنند.

* اين مطلب ترجمه مقاله اي با عنوان عربي " المحافظون الجدد" .. منظرون لخراب العالم " نوشته " علي عبدالعال " نويسنده مصري مقيم قاهره است و سايت العالم مسئوليتي در قبال محتواي آن ندارد.
__________________
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:18 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها