بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #3  
قدیمی 10-16-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض "می و شراب " در دیوان حافظ

1- مستی و بی‌خودی:

اگر سالك از شراب معنوی بنوشد مست و بی‌خود می‌شود، زیرا محو جمال ذات معشوق شده و خود را نمی‌بیند:

غفلت حافظ در این سراچه عجیب نیست
هـر كه به میخـانه رفـت بی‌خبـر آیـد

میخانه مكانی است كه انسان در آن می‌تواند از این شراب بنوشد و مصداق مشخصی ندارد. هر جا انسان در آن جلوه‌ای از یار بیند و محو جمال و جلال او گردد، حكم میخانه را دارد. همان‌گونه كه ساقی هم مصداق ویژه ندارد و هر كه واسطة اتصال آدمی به منبع جمال حق شود، ساقی شراب عشق خواهد بود. مستی و محو انسان از این شراب به معنای لایعقلی و جنون نیست، بلكه عارف با نوشیدن آن از انانیت و خودی رهیده و به تعبیر خواجه شیراز به فرزانگی و عقل حقیقی دست می‌یابد:

صوفی مجنون كه دی جام و قدح می‌شكست
دوش به یك جرعـه می عاقـل و فرزانه شـد

زیرا چنان‌چه خواهیم گفت از دیگر آثار باده، درك حقایق و درست‌اندیشی است و آن كس به درك حقایق نایل می‌گردد كه به رشد عقلانی رسیده باشد. در عرفان مقام بی‌خودی یا به عبارتی محو و خرابی، ارزشی بسیار دارد. در مباحث اخلاقی می‌توان از آن به تواضع و افتقار در آستان حضرت حق تعبیر كرد. در این مرتبه سالك خود را نمی‌بیند و نفس خود را به چیزی نمی‌انگارد، از غرور و عجب و تكبر رسته و به توحید افعالی دست می‌یابد. خاصیت می همین خرابی انیت و زدودن كدورت‌های ریا و خودبینی است و حافظ در ابیات بسیاری بدان اشارت دارد:

زان پیش‌تر كه عالم فانی شود خراب
ما را ز جـام باده گلگون خـراب كـن

و باز گوید:

چون ز جام بی‌خودی رطلی كشی
كم زنـی از خویشتـن لاف منـی

و با می‌پرستی به مقابله با خودپرستی می‌رود:

به می‌رستی از آن نقش خود خود بر آب زدم
كه تـا خـراب كنــم نقـش خـودپرستیـدن

و غبار زرق و ریا را با این معجون فرو می‌شوید:

بیار می كه به فتوای حافظ از دل پاك
غبار زرق به فیض قـدح فـرو شوییم

و چون از كدورت سالوس و صومعه تنگ‌دل می‌شود، طلب دیر مغان و شراب ناب می‌كند:

دلم از صومعه بگرفت و خرقه سالوس
كجاست دیر مغان و شراب ناب كجـا

و برای ره‌یابی به میكده باید خود فروشی را كنار گذارد و یك رنگ بود:

بر در میخــانه رفتـن كـار یك‌رنگـان بود
خودفروشان را به كوی می‌فروشان راه نیست

این مقام سكر و بی‌خودی آن چنان ارزشمند و والاست كه حتی اگر متاع‌های مشروع و مقدسی چون علم و دانش و زهد وتقوی بخواهند مانع آن شوند، سالك باید با باده به مقابله با آنها برخیزد:

دفتر دانش ما جمله بشویید به می
كه فلك دیدم و در قصد دل دانا بود

و طاق و رواق مدرسه و علم و دانش را فدای میكده و ساقی می‌كند:

طاق و رواق مدرسـه و قیل و قال علم
در راه میكده و ساقی مه‌رو نهاده‌ایم

لذا حافظ از زهد ظاهری صوفیان دل خوشی ندارد؛ چرا كه شوائب ریا و دورنگی در جان آنان خلیده و از درد عشق بی‌خبرند:

در این صوفی و شان دردی ندیدم
كه صافی باد عیـش دُرد نوشــان







__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها