|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| تاپیکهای سریالی در این بخش تاپیکهایی قرار خواهند گرفت که پست های آن شمارش نمیشود . و تاپییک هایی مانند "یک آرزوی خیر برای نفر بعدیت بکن" و ... قرار میگیرد. |
 |
|
|
ابزارهای موضوع
|
نحوه نمایش
|
|
#1431
10-24-2009
|
||||
|
||||
موقع قایق سواری یه سیگار برگ خیلی می چسبه....
نیمه شب...گرسنگی...رزیتا 
__________________
یاد بگیر: گاهی نباید ناز کشید، انتظار کشید، آه کشید، درد کشید، فریاد کشید… تنها باید دست کشید و رفت… 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#1432
10-24-2009
|
||||
|
||||
|
نیمه شب رزیتا تحمل گرسنگی رو نداره
 بهنام شام گشنه :D
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#1433
10-24-2009
|
||||
|
||||
|
به این دلیل که بهنام شام نخورده الان به شدت گشنه شده....
قرمه سبزی...شکم....خوردن....
__________________
یاد بگیر: گاهی نباید ناز کشید، انتظار کشید، آه کشید، درد کشید، فریاد کشید… تنها باید دست کشید و رفت…
|
|
#1434
10-24-2009
|
||||
|
||||
|
قرمه سبزی خوردن شکم و سیر میکنه
شام سبزی فلفل
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#1435
10-24-2009
|
||||
|
||||
|
اگر برای شام هیچی پیدا نکردید فلفل سیخ بزنید و با سبزی و نان میل کنید....
دانشگاه...حراست.....شام....
__________________
یاد بگیر: گاهی نباید ناز کشید، انتظار کشید، آه کشید، درد کشید، فریاد کشید… تنها باید دست کشید و رفت…
|
|
#1436
10-24-2009
|
||||
|
||||
|
شامو واسه حراست دانشگاه میبرن
قلیون بستنی نوشمک
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#1437
10-24-2009
|
||||
|
||||
|
واقعا بعد از بستنی یا نوشمک، قلیون میچسبه.
دلستر سوسیس مینی بوس
__________________
ــــــــــــــــــ خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟ ساقی کجاست؟ گو سبب انتظار چیست 
|
|
#1439
10-24-2009
|
|||
|
|||
|
داخل پاکت نامه یک جمله با روان نویس نوشته شده بود:"فراموشت نمی کنم عزیزم"
وااااااااااااااااااااااااااای چقدر رومانتیک شد!!!!!! فرگل عزیزم مرسی ،عجب کلمه ها برای جمله نویسی، نوشته بودی  خنده،گریه،تئاتر؟؟؟
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (0 عضو و 3 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 02:18 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.