بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 02-03-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

یاد دارم هنوز
با تو حکایتی دگر را
وزمزمه های اشک آلود
به مقیاس قفسی که درآنم

یاد دارم دل را
که سربلند بود
و سینه را
که یارای حجم نفسش نبود

یاد دارم بی کسی را
و حس را
که او
هست و خواهد آمد

یاد دارم سیاوشانه ترین عاشقی را
و اندوه ماندن
که باید
به حرمت آب و آفتاب

یاد دارم هرچه نگاه بود
هرچه تپش بود
هرچه اشتیاق
دویدن
هراس
امید
و
نگاه آخرین را
در اولین روز آفتاب

یاد دارم بندر را
و لنجی که مرا برد به نهایت نفس
آرام
بی صدا
و رامین وار
گریستن
درشبانه های آغاز

همه
هرچه بود
و هست
و خواهد بود را
به یاد دارم


شط
هنوز
چشم به راه
آخرین اشک سرخ عاشقانه است

طلوع کن
ای آخرین غروب
__________________
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 02-03-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سلام ای نازنین ، باز نامه دادم
نمیره قصه عشقت ز یادم
تو رو تنها گذاشتم با دل تنگ
که نفرین بر من و بر این دل سنگ
***

تو اونجا و من اینجا بی قرارت
برم قربون اون قول و قرارت
گذاشتی عمرتو پای دل من
نشستی پای حرفای دل من
***

نرنجیدی تو از امروز و فردام
نترسیدی که من این سوی دنیام
منو شرمنده کردی با محبت
که دیدار تو شد اسمش زیارت
... زیارت
... زیارت
__________________
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 02-03-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شاخه رز قرمز من زیر درخت سر پیچ گم شده
زرشکی پیرهنتم تو سرخی رنگ چشام گم شده
به انتظار دیدنت آینه رو شکوندم
یه دسته نرگس رو به جات ، به جای اون نشوندم
***

صدات زدم عزیزکم ، آینه رو نمی خوام
چهره حتی خودمو به جای تو نمی خوام
هیچی آخه دیدنی نیست ، بیا فدای چشمات
بیا شبم صبح نمیشه ، جز به دم نفسهات
***

روزگار غریبی است ...
***

برای دیدن تو از هرچی که بود گذشتم
کاش که میدونستی چقدر بدون تو شکستم
صدای خنده ها تو باز می شنوم
بدون تو بغضمو باز می شکنم
...
...
...
سلام ای نازنین ،
باز ،
نامه دادم ...
***

به همین سادگی .
__________________
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 02-17-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

حرفهاي ما هنوز ناتمام ...
تا نگاه مي‌كني :
وقت رفتن است
باز هم همان حكايت هميشگي !
پيش از آن كه با خبر شوي !
لحظه عزيمت تو ناگزير مي‌شود
آي ...
اي دريغ و حسرت هميشگي !
ناگهان
چقدرزود
دير مي‌شود !

چقد زود دیر شد .................
__________________
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (0 عضو و 3 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:18 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها