بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

 
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
Prev پست قبلی   پست بعدی Next
  #4  
قدیمی 02-14-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض حكيم سنايي

سنايي حكيم ابوالمجدود مجدودبن آدم سنايي، شاعر بزرگ و عارف عاشق در

اواسط يا اوايل نيمه دوم قرن پنجم هجري قمري درغزنين چشم به جهان گشود.

پس از آگاهي از فنون زبان و سخنوري، به عادت شاعران زمان به دربار روآورد و

در دستگاه غزنويان به جرگه شاعران مداح درآمد.

زندگي سنايي در آغاز آميخته با آلودگيهاي اهل دربار بود؛ تا اين كه شاعر بزرگ

به جذبه حق، صيد كمند عشق شد و جمال دوست،غارتگر جان و دلش گرديد.

سوداي عشق، انگيزه پشت كردن و بريدن او از امور و اوهام دنيوي بود. درباره

تحول دروني و رويكرد او به عالم عرفان، اهل خانقاه به افسانه‏اي معتقد بودند كه

جامي در نفحات‏الانس آن را چنين روايت مي‏كند:

«سلطان محمود سبكتكين در فصل زمستان به عزيمت گرفتن بعضي از ديار كفار

از غزنين بيرون آمده بود و سنايي در مدح وي قصيده‏اي گفته بود. مي‏رفت تا به

عرض رساند. به در گلخن رسيد كه يكي از مجذوبان و محبوبان كه از حد تكليف

بيرون رفته و مشهور بود به «لاي خوار»؛ زيرا كه پيوسته لاي شراب خوردني، در

آن جا بود.

آوازي شنيد كه با ساقي خود مي‏گفت كه: «پر كن قدحي به كوري

محمودك سبكتكين تا بخورم!» ساقي گفت: «محمود مرد غازي است و پادشاه

اسلام!» گفت: «بس مردكي ناخشنود است. آنچه در تحت حكم وي درآمده

است در حيز ضبط، نه درآورده مي‏رود تا مملكت ديگر بگيرد.» يك قدح گرفت و

بخورد. باز گفت: «پركن قدحي ديگر به كوري سنائيك شاعر!» ساقي گفت:

«سنايي مردي فاضل و لطيف است.» گفت:

«اگر وي لطيف طبع بودي به كاري مشغول بودي كه وي را به كار آمدي. گزافي

چند در كاغذي نوشته كه به هيچ كار وي نمي‏آيد و نمي‏داند كه وي را براي چه

كار آفريده‏اند.» سنايي چون آن بشنيد، حال بر وي متغيير گشت و به تنبيه ان

لاي خوار از مستي غفلت هشيار شد و پاي در راه نهاد و به سلوك مشغول

شد. تغيير رويه شاعر چه به صورت ناگهاني و آني باشد و چه از روي علم و

آگاهي و معرفت و شناخت، عملاً زندگي و انديشه او را متحول و دچار دگرگوني

كرد. سالهايي از دوره نوجواني وي در شهرهاي بلخ، سرخسو هرات نيشابور

سپري شد و احتمالاً در همان ايام راه كعبه در پيش و به زيارت حج مشرف شد.

در همين سفر معنوي بود كه بسياري از شيفتگان حقيقت و عرفان را شناخت و

مقدمات انقلابي دروني در وي پديد آمد. به هر تقدير، شاعر شوريده بقيه عمر را

در كنج خلوت و انزواي صوفيانه گذراند و به تدوين و تنظيم اشعارش پرداخت و از

جمله، مثنوي مشهورش به نام حديقة‏الحقيقه و شريعة‏الطريقه را به اتمام

رساند. سنايي در سال 535 ه . ق در گذشت و اكنون مقبره‏اش در غزنين،

زيارتگاه خاص و عام است.

__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
 


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها